دانلود کتاب الیور تویست
نویسنده: چارلز دیکنز
ناشر : سبکتو
نویسنده: چارلز دیکنز
ناشر : سبکتو
نام کتاب : الیور تویست
نویسنده : چارلز دیکنز
ناشر : سبکتو
مترجم : گروه مترجمین
تعداد صفحات : 126 صفحه
"الیور تویست"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Oliver Twist) اثری از چارلز دیکنز (Charles Dickens) می باشد که با ترجمه ای از گروه سبکتو توسط انتشارات سبکتو منتشر شده است.
چارلز دیکنز، مشهورترین نویسنده عصر ویکتوریایی و تاثیرگذارترین نویسنده بعد از شکسپیر است. در تمام رمان ها و آثار وی می توان تلفیقی از واقعیت های اجتماع و خیال پردازی را دید. رمان های چارلز دیکنز معمولا مخاطب را در بخشی از داستان با اتفاقات ناگهانی شگفت زده میکنند و در پایان کار حقیقتی را به شما نمایش میدهند که کامل درک می کنید. در تمامی آثار چارلز دیکنز میتوانید تقابل شخصیتهای سفید و خوب را با افراد سیاه و بدذات ببینید. در داستان دوشهر او واقعیت یک لندن کثیف را نمایش می دهد و در رمان الیور توئیست میخوانیم، فردی که به اصول اخلاقی پایبند بماند از سرنوشت خوبی برخوردار خواهد شد. از مهمترین آثار او میتوان داستان دو شهر، سرود کریسمس و الیور توئیست را نام برد.
الیور توئیست، دومین رمان مشهور چارلز دیکنز است. این رمان در ابتدا به صورت پاورقی در یک ماهنامه انگلیسی منتشر می شد و بعد از مدت ها در سال ۱۸۳۸ میلادی برای نخستین بار به صورت کتاب چاپ شد. الیور توئیست یک رمان اجتماعی است که تا به امروز جزء پرفروش ترین کتاب ها به شمار میآید. داستان در مورد پسری است که در نوانخانه بزرگ میشود و بعد از فرار از آنجا درگیر اتفاقات بدی میشود. این کتاب هم مانند سایر آثار دیکنز برگرفته از دوران کودکی خودش و البته واقعیت جامه آن روزهای لندن است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" صبح روز بعد الیور از خواب بیدار شد و هیچ صدایی در خانه نبود. او تنها در اتاق خود منتظر فاگین ماند. در غروب همان روز فاگین با یک جفت کفش محکم به خانه برگشت.
«اینارو بپوش الیور عزیزم. کلی راه باید بری. بیل برای یه سری کار داره. نانسی تو رو تا اونجا میبره برمیگردونه.»
کمی دیرتر نانسی به خانه آمد و الیور را خود برد. آنها از چند کوچه تاریک عبور کردند و به خانهای در بتنال گرین رسیدند. نانسی گفت:
«ساکت باش تا مشکلی برات پیش نیاد. بیل مثل فاگین نیست. هر وقت که ازت عصبانی بشه تو رو میزنه. من به زودی بهت کمک میکنم، ولی الان کاری از دستم برنمیاد.»
وقتی به خانه رسیدند، بیل سایکس منتظرشان بود. الیور را به سمت خود کشید و تفنگی را به او نشان داد.
«تفنگ رو پر کردم و فردا با خودم میارم. هر حرکت اضافی کنی، بهت شلیک میکنم. نانسی غذای مارو بیار که باید فردا صبح زود بیدار شیم.»"
میکروکتاب چیست؟
درباره کتاب
درباره نویسنده
فصل اول
تولد و دوران کودکی
خانه فاگین
فصل دوم
دوره ای جدید در زندگی الیور
دوست جدید الیور
سرقت
فصل سوم
مانکس
صندوقچه کوچک
نقشه نانسی
فصل چهارم
پل لندن
جنایت
برادر الیور
سرنوشت قاتل
پایان کار
پیشنهاد میکروکتاب بعدی
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
کمیکش بهتره
1400-08-18