دانلود کتاب با تو می مانم
نویسنده: رضا قلی زاده علیار
ناشر : صریر
نویسنده: رضا قلی زاده علیار
ناشر : صریر
نام کتاب : با تو می مانم
نویسنده : رضا قلی زاده علیار
ناشر : صریر
تعداد صفحات : 768 صفحه
شابک : 978-600-331-010-0
تاریخ انتشار : 1393
رده بندی دیویی : 0843092/955
دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , جنگ تحمیلی و دفاع مقدس
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 12500 تومان
"با تو می مانم" / خاطرات سردار جمشید نظمی
کتاب حاضر اثری از رضا قلی زاده علیار می باشد که توسط انتشارات صریر منتشر شده است.
هشت سال دفاع مقدس، از حوادث مهم و عبرت انگيز تاريخ معاصر كشورمان است كه پيرامون آن كتاب ها، مقالات و خاطرات زيادی نوشته شده، اما كتاب خاطرات دفاع مقدس همچنان صفحات سفيد بسياری دارد.
سالهاست كه آتش جنگ تحميلی رژيم بعثیعراق عليه كشورمان خاموش شده و ديگر از غرش توپها و تانكها خبری نيست. اينك آن چه از آن روزهای آفتابی برای ما مانده، مشتی خاطرات است كه گه گاه از سينه مردان جنگ میجوشد و در قالب كتاب در اختيار علاقه مندان قرار میگيرد. يكیاز اين مردان جنگ سردار«جمشيد نظمی ادیب» است.
جمشيد نظمی برای رزمندگان لشكر 31 عاشورا نامی آشناست. او به سال 1339 در تبريز به دنيا آمد، در اين شهر به تحصيل پرداخت و در سال 1359 ديپلم خود را اخذ كرد. او در كنار تحصيل از فعاليت های هنری و ورزشی غافل نشد؛ عكاسی رشته مورد علاقهاش بود و در كشتی و شنا پيشرفتهای قابل توجهی بهدست آورد.
اين كتاب، حكايت حماسه يك فرمانده دفاع مقدس نيست، دفترحماسه ي مردان غيرتمندی است كه در دفاع از خاك و ناموس و دين و شرف از بذل جان خويش دريغ نكردند. در سطر، سطر «با تو میمانم» به نام مردانی برمیخوريم كه زندگي شان امروز برای ما خاطره شده است؛ مردانی چون مهدی باكری، حميد باكری، مرتضی ياغچيان، علی تجلايی، اصغر قصاب عبداللهي، صادق آذري،علیاكبر حسین پور رهبری، بايرامعلی ورمزياری، صالح اللهيارلو، عوض عاشوری، سعيد فقيه، ايوب ضربی، علی مولايی، ميرزاعلی رستم خانی، حميد احدی، خليل فاتح، محمد باقرمشهدی عبادی، محمدرضا باصر،اصغر ديزجی، سيدمحمود بنیهاشم و ...
حاججمشيد نظمی وقتی در سال 1360 به جبهه میرفت، يك رزمنده بود و روزی كه آتش جنگ به خاموشی گراييد، فرماندهی با تجربه بود كه ايده های بلند نظامی داشت.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"در تبريز برنامه ديدار از خانواده شهدا ترتيب دادم. روز دوشنبه 31 ارديبهشتماه در اولين گام به ديدار خانواده شهيدان رضا لطفيوند [فرمانده گروهان]، حسن غفاريان [فرمانده گروهان] و رضا آذرآباديحق [معاون گروهان يك] رفتيم. دراين ديدارها به هركدام از خانواده ها عكس حضرت امام با امضاي آيتالله خامنه اي را كه از لشكر آورده بودم، هديه كرديم. لطفی وند و غفاريان در عمليات خيبر هر دو در گردانم فرمانده گروهان بودند و رضا آذرآباديحق هم معاون گروهان يك. در مورد اوصاف شهيدان، حماسهها و رشادتهاي هر يك حرف زدم. روز بعد هم از خانواده شهيدان «حسن جنگجو» و مجيد احمداوغلي [فرمانده گروهان] ديدن كرديم.
روز پنجشنبه سوم خرداد، روز آزادسازي خرمشهر با تعدادي از دوستان مثل حاج بيوك آسايش، ناصر عليپور، محمدحسن سهرابي فر و من به منظور ديدار با خانواده شهيد سيدمحمود موسوي به شهرستان هريس رفتيم. پدرش امامجمعه شهرستان هريس بود. شهيد سيدمحمود موسوي در گردانم فرمانده دسته بود كه در عمليات خيبر فقط توانستيم دسته او را با خودمان به جزيره براي تصرف پل شحيطاط ببريم. پس از زخمی شدن من، او هم شهيد شده بود. مقداري در اينباره صحبت كردم. حاجآقا آسايش هم روضه خواند و در وصف شهيدان اشعاري قرائت كرد. در پايان برنامه يكي از عكسهاي حضرت امام را به حاجآقا موسوي دادم.
چند روز بعد با قطار به طرف اهواز حركت كردم.
گرداني نبود كه تحويل بگيرم. سنگرمان سر جايش بود و تعدادي از كادر گردان نرفته بودند. دور هم جمع میشديم و از هواي خنك سنگر استفاده میكرديم. تا 26 خرداد ماموريتي ابلاغ نشد. در اين روز دوباره هواي تبريز به سرم زد و بهاتفاق محمدرضا بازگشا و «غلامعلي آموده» راننده تويوتا، راهي تبريز شديم. توي راه هوا خيلي گرم شد. در جاده خرّم آباد بعد از پلدختر رودخانه پرآبي وجود داشت كه آدم را برای شنا کردن وسوسه ميکرد. زدیم به آب. پس از مقداري شوخي و مزاح به راه مان ادامه داديم. روز بعدش 27 خرداد يك بعد از نيمهشب به تبريز رسيديم. هيچكاري در تبريز نداشتم فقط در خانه پيش پدر و مادرم ماندم و ساعت سه بعد از ظهر همانروز راه اهواز را در پيش گرفتيم. ظهر 28 خرداد گردان سيدالشهدا را تحويل گرفتم. "
مقدمه ناشر
اشاره
فصل اول: آشنايی
فصل دوم: آموزش
فصل سوم: روابط عمومی
فصل چهارم: اعزام نخست(سوسنگرد)
فصل پنجم: مطلع الفجر
فصل ششم: فتح المبين
فصل هفتم: مسلم بن عقيل
فصل هشتم: والفجر مقدماتی
فصل نهم: والفجر
فصل دهم: والفجر
فصل يازدهم: بمو
فصل دوازدهم: والفجر
فهرست
فصل سيزدهم: خيبر؛ ماموريت بي بازگشت
فصل چهاردهم: نيمه پنهان بدر
فصل پانزدهم: بدر
فصل شانزدهم: نبرد در آنسوی دجله
فصل هفدهم: ماموريت در ساحل اروند
فصل هجدهم: منطقه بوعلی فصل
نوزدهم: والفجر
فصل بيستم: روزهای آفتابی
فصل بيست و يكم: كربلای
فصل بيست و دوم: كربلای
فصل بيست و سوم: سفر به كعبه جانان
فصل بيست و چهارم: بيت المقدس
فصل بيست و پنجم: روزهای پايانی جنگ
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد