دانلود کتاب تکه نانی برای دلفین ها

معرفی کتاب

"تکه نانی برای دلفین ها" / تاریخ شفاهی آقای علیرضا محدودی زمان

کتاب حاضر اثری از مرتضی محدودی زمان می باشد که توسط انتشارات حفظ آثار منتشر شده است.

بررسی ریشه‌ها و شرح وقایع جوامع بشری با نگرش تاریخی، یکی از کارکردهای متأخر تاریخ است. البته روشن است که علم تاریخ برای رسیدن به این هدف، در گرد‌آوری داده‌ها و پردازش آن‌ها از روش‌های تازه‌ای بهره برده ‌است که «تاریخ ‌شفاهی» یکی از آن‌ها است. تاریخ شفاهی که روشی تازه برای گرد‌آوری خاطرات و روایت‌های شفاهی رخدادهای تاریخی است، شاید از جهاتی کهن‌ترین شیوه‌ی تاریخ‌نگاری نیز به‌شمار آید وبا تعیین معیارها و استانداردهای لازم برای این روش تازه –که جایگاه ویژه‌ای در تاریخ‌نگاری یافته- می‌توان آنرا شاخه‌ای از «علم تاریخ‌نگاری» قلمداد نمود. در این مجموعه که با مصاحبه ای با علیرضا محدودی زمان صورت گرفته به شرحی از زندگی و عملیات های او پرداخته شده است.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

" تاریخ حرکت از ارومیه به سمت آبادان و حضور در آبادان و تاریخ رویدادهای فعلی را لطفاً بفرمائید. 

ما تقریباً اواسط آبان ماه از ارومیه به سمت ابادان حرکت کردیم و در اوایل آذر ماه رسیدیم به ایستگاه هفت در آبادان. تقریباً یکماه ما درگیر پیشروی‏ها از خط اول به ایران‏گاز سپس پاستوریزه و نهایتاً 300 متر جلوتر از کارخانه پاستوریزه بودیم. رویدادهایی که عرض خواهم کرد، در دی، بهمن و اسفند ماه سال 1359 بوقوع پیوسته‌اند. در دی ماه در آبادان یک باران سیل‏آسا و شدیدی باریدن گرفت، با توجه به اینکه ارتفاع خاکریزهای ما به علت نبود امکانات مهندسی به بیشتر از 5/1 الی 2 متر نمی‏رسید، سنگرها در کف زمین قرار داشتند بارش باران سیل به راه انداخت و همه‏ی سنگرها پر از آب شدند، روزهای سختی بودند، بارش خمپاره‏های عراقی از یک طرف و سیل و نبود امکانات از طرف دیگر، سلاحی که داشتیم ژ-3 بود با مقدار کمی مهمّات و در طرف مقابل، اجرای آتش عراقی‏ها بر علیه نفرات رگبار شدید توپ 23 م.م بود، اگر یک نفر در طی روز قصد حرکت به سمت نخلستان و شهر را داشت با تانک، تیر مستقیم شلیک می‏کردند، برای یک نفر یک گلوله تانک شلیک می‏شد. زیر بارش باران و درون گِل و لای به سینه خاکریز پناه می‌بردیم، با توجه به نرمی جنس خاک، گِل و لای تبدیل به باتلاق می‏شد، این مسائل باعث شد، تردد خودرویی ما که شبانه تدارکات آب و غذا برای خط می‏آوردند مختل شود و ما چند روز بدون آب و غذا ماندیم."