×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
جواهرات خورشید

دانلود کتاب جواهرات خورشید

جواهرات خورشید
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : جواهرات خورشید

نویسنده : نورا رابرتز

ناشر : روشا

مترجم : شهناز مجیدی

تعداد صفحات : 416 صفحه

شابک : 978-600-5595-23-9

تاریخ انتشار : 1394

رده بندی دیویی : 813/54

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان و رمان های عاشقانه

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 15000 تومان


معرفی کتاب

"جواهرات خورشید"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Jewels of the sun) اثری از نورا رابرت (Nora Roberts) می باشد با ترجمه ای از شهناز مجیدی، توسط انتشارات روشا منتشر شده است.
نورا رابرت از نویسندگان کمتر شناخته شده در ایران باشد که بیشتر در ژانر عاشقانه و رمانتیک رمان هایی نوشته است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" وقتی دومین شیشه نوشیدنی خالی شد، اتاق خواب به فاجعه ای تبدیل شده بود. برنا میخواست آتش روشن کند و در ضمن پنیر و بیسکوئیت بردارد. روی زمین نشست، کمی ناراحت بود که کفش های جود برایش خیلی گشاد بودند. نه این که جایی برای پوشیدن آنها داشته باشد، ولی آن کفش ها خیلی قشنگ بودند. جود روی رختخواب پهن شده بود، سرش را روی مشت هایش گذاشته بود و دارسی را که لباس های بیشمارش را امتحان می کرد، تماشا می کرد. قیافه احمقانه ای که روی صورت خودش بود باعث می شد که جود نداند آیا مست است یا فقط سرگیجه دارد. گاهگاهی سکسکه آرامی می کرد. دارسی داشت می گفت: «اولین بار با دکلمان امالی بود و ماقسم خورده بودیم که برای همیشه عاشق هم باشیم. ما شانزده سال داشتیم و تازه کار بودیم. یک شب وقتی هر  دو دزدکی از خانه جیم شده بودیم روی پتویی کنار ساحل شب را به صبح رساندیم. و بگذار به تو بگویم، هیچ چیز شاعرانه ای در غلتیدن روی شنها وجود ندارد، حتی وقتی تو شانزده ساله و مثل یک شلغم احمق باشی.»"
 

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها