×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
خواب خون

دانلود کتاب خواب خون

خواب خون
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست
افتخارات

نام کتاب : خواب خون

نویسنده : محمد عزیزی

ناشر : روزگار

تعداد صفحات : 152 صفحه

شابک : 978-964-374-375-8

تاریخ انتشار : 1390

رده بندی دیویی : 63/3فا8

دسته بندی : رمان های ایرانی, جنگ تحمیلی و دفاع مقدس, داستان و رمان مذهبی

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 38000 تومان


معرفی کتاب

"خواب خون" / داستانی براساس زندگی شهید محمدحسین فهمیده

رمانی با موضوع دفاع مقدس می باشد که به قلم محمد عزیزی نوشته شده و انتشارات روزگار آن را منتشر نموده است . این کتاب به دلیل استقبال بسیار زیاد ، تا کنون 4 نوبت تجدید چاپ شده است و نسخه حاضر چاپ پنجم آن می باشد .

داستان این کتاب که بر اساس زندگی شهید حسین فهمیده می باشد ،از واقعيت هاي تلخ و شيرين دوران دفاع مقدس الهام گرفته شده و نویسنده سعی کرده است از تمام اطلاعاتی که با گفتگو با خانواده آن شهید  و دوستانش ، مشاهده نوارهای ویدیویی مربوط به خاطرات خانواده ، دوستان و معلمین شهید درباره او و مطالعه اکثر آثار موجود درباره زندگی شهید فهمیده برای نگارش این رمان استفاده کند .

در بخشی از کتاب می خوانیم: "حسين به دم در حياط كه رسيد، يك بار ديگر رو به مادرش كه حالا روي بهار خواب ايستاده بود برگشت. لبخندي زد و بدون آنكه بتواند دوباره به مادرش چيزي بگويد، بغض كرده از حياط بيرون رفت و در را پشت سرش بست.
در آن وقت روز، كوچه هنوز خلوت و ساكت بود. حسين با برادرش به بقالي سركوچه رفت و براي او يك بسته پفك و يك شيشه نوشابه خريد. حسن خوشحال شد. حسين بسته ي پفك و در نوشابه را باز كرد و گفت:
- بخور.
حسن دو سه دانه پفك برداشت. يكيش را توي دهانش گذاشت و دو تاي ديگر يكي توي بغلش و يكي هم روي زمين افتاد ‎ حسن خم شد كه پفكش را از روي زمين بردارد. حسين دست او را عقب كشيد و گفت:
- ولش كن عزيزم اون ديگه كثيف شده
- پس ديگه اونو نميخورم.
- آفرين.... حالا مياي ببرمت پيش مامان؟
- پيش مامان؟ نه ميخوام بيام با تو .
- عزيزم من كه گفتم نميتونم ببرمت .
- پس بريم پيش مامان.
حسين شيشه ي خالي نوشابه را از برادرش گرفت و تحويل بقال داد. بعد دست او را گرفت و به سوي خانه برگشت...."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

  • برنده ی جایزه ادبی حبیب غنی پور (بهترین زندگی نامه ی داستانی نوجوانان سال 1390)
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها