×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
داستان هایی از آیات نور

دانلود کتاب داستان هایی از آیات نور

داستان هایی از آیات نور
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : داستان هایی از آیات نور

نویسنده : حمید رضائی فر

ناشر : رهام اندیشه

تعداد صفحات : 284 صفحه

شابک : 978-600-7151-14-3

تاریخ انتشار : 1393

رده بندی دیویی : 297/156

دسته بندی : علوم قرآن و نهج البلاغه, داستان های کوتاه, داستان و رمان مذهبی

نوع کتاب : PDF

قیمت پشت جلد : 55000 تومان

قیمت نسخه الکترونیک : 21000 تومان


معرفی کتاب

"داستان هایی از آیات نور"
کتاب حاضر اثری از حمید رضائی فر می باشد که توسط انتشارات رهام اندیشه منتشر شده است.
در این کتاب فضیلت و ثواب قرائت هر سوره قرآن آورده شده و داستان را بر اساس آیه مورد نظر بیان شده است و آیه ذکر شده به شکل منظوم در آمده است به طور خلاصه برای هر سوره فضیلت، شعر و داستان و مطالبی آورده شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی که خود از علما و دانشمندان عصر خویش بود، بالاخره بعد از مراسله های زیادی که بین او و امام رضا (علیه السلام) رد و بدل شد و سوالاتی که کرد و جوابهایی که شنید، معتقد به امامت حضرت رضا (ع) شد. روزی به امام (ع) گفت : من میل دارم در مواقعی که مانعی در کار نیست و رفت و آمد من از نظر دستگاه حکومت اشکالی ایجاد نمی کند شخصا به خانه شما بیایم و از حضور شما استفاده کنم، امام (ع) حرف او را قبول کردند تا اینکه یک شب امام رضا (ع) مرکب شخصی خود را فرستاد و بزنطی را پیش خود فرا خواند. آن شب تا نیمه های شب به سوال و جواب های علمی گذشت. مرتبا بزنطی مشکلات خویش را می پرسید و امام جواب می داد. بزنطی از این موقعیت که نصیبش شده بود به خود می بالید و از خوشحالی در پوست نمی گنجید. شب گذشت و موقع خواب شد. امام خدمتکار را طلب کرد و فرمود: همان بستر شخصی مرا که خودم در آن می خوابم بیاور و برای بزنطی بگستران تا استراحت کند."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات رهام اندیشه

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها