×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
شمع شب های دوییجی

دانلود کتاب شمع شب های دوییجی

شمع شب های دوییجی
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : شمع شب های دوییجی

نویسنده : شمسی خسروی

ناشر : فاتحان

تعداد صفحات : 180 صفحه

شابک : 978-600-6033-65-5

تاریخ انتشار : 1391

رده بندی دیویی : 955/0843092

دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , جنگ تحمیلی و دفاع مقدس, شهدا

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 14000 تومان


معرفی کتاب

"شمع شبهای دوئیجی" / روایت داستانی مهندس شهید سید احمد حسینی
کتاب حاضر اثری از شمسی خسروی می باشد که توسط انتشارات فاتحان منتشر شده است.
این اثر دریچه ای است به باغستان شخصیت این شهید بزرگوار که فرمانده مهندسی رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و از قله های رفیع ایمان و تخصص بود. این اثر در قالب زندگینامه داستانی به رشته تحریر درآمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"نشست روی موتور و سید محمد ترک او. مصطفی مرادی را جلوی قرارگاه دید و او را سوار کرد و سه ترک می رفتند خط مقدم. از عقبه که رد شدند. هواپیمایی بالای سرش چرخ می زد. راه را پر پیچ و خم و زیگزاگی می راند و گاه تو چاله ای می افتاد. به یکباره صدای انفجار مهیبی بلند شد. موتور از رو زمین کنده شد و همگی از روی آن پرت شدند. موتور ی کوری افتاد روی تل خاک چندین متر آن طرف تر آتش زبانه می کشید و هُرم آن به تنشان می خورد. بلند شد. زانوی شلوار سید پاره شده و کف دست هاش خراش برداشته بود. سید محمد م یخندید و غبار لباسش را می تکاند. تن سید از شدت ضربه درد داشت. ایستاد کنار جاده، بوی باروت و دود، فضا را آکنده بود و آتش همچنان دل خاک را می سوزاند. از دور کمپرسی را دید. دست تکان داد. پوست سرخ و سفیدش از دوده، سیاه می نمود. کمپرسی جلو پایش توقف کرد. سوار شد."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها