×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
عشق ناتمام

دانلود کتاب عشق ناتمام

عشق ناتمام
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : عشق ناتمام

نویسنده : طاهره صادقی نژاد

ناشر : آتریسا

تعداد صفحات : 256 صفحه

شابک : 978-600-6723-31-0

تاریخ انتشار : 1393

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 27000 تومان

قیمت با 50% تخفیف: 13500 تومان


معرفی کتاب

"عشق ناتمام"
کتاب حاضر اثری از طاهره صادقی نژاد می باشد که توسط انتشارات آتریسا منتشر شده است.
داستان در مورد دختری به نام غزل است که در شب عروسی اش با اتفاق غیرمنتظره روبه رو می شود و داستان در پی این، جریان پیدا می کند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" غزل همانطور داشت گریه می‌کرد. از مسیح و آرش، کینه ای به دل داشت که او را آرام نمی‌گذاشت. در عرض یک شب، سرنوشتش زیر و رو شده بود. هیچ کس نمی‌توانست او را درک کند و با او همدردی کند. با هیچکس نمی‌توانست درد دل کند. ای کاش تمام این وقایع را در خواب دیده بود! ای کاش خیلی زود از خواب بیدار می‌شد و خود را مثل گذشته، خوشبخت و سعادتمند می‌دید، ولی انگار عمر خوشبختی او به پایان رسیده بود.
زنگ در به صدا درآمد. مادر در را گشود. سارا و بهرام وارد شدند. سارا گفت: سلام مامان، چی شده؟ مادر با بغض گفت: نمی‌دونم. من که گیجم. برید بنشینید. سارا و بهرام به سمت پدر رفتند و سلام کردند و نشستند. بهرام گفت: می‌گید چی شده؟ غزل حالش خوبه؟ پدر سری تکان داد و گفت: از نظر جسمی، مشکلی نداره، ولی من شک دارم به مغزش آسیبی نرسیده باشه.صبح با وضع به هم ریخته اومده خونه، می‌گه از بیمارستان فرار کردم. حالا هم که خانم، طلاق می‌خواد. سارا با شنیدن نام طلاق، بی حال، روی صندلی ماند و حرفی نزد. بهرام گفت: یعنی چی؟ مگه مسخره بازیه؟ سارا با احتیاط گفت: آرش... چی میگه؟"
 

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات آتریسا

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
محمدرضا

داستانی پر کشش و کسل کننده است و اگر به خودتان زحمت کتاب خواندن را ندهید خواندن این کتاب برایتان مقدور نخواهد بود. داستان درباره یک دختر به نام غزل است که در شب عروسیش اتفاقی ناگهانی می افتد و داستان در همین زمینه ادامه پیدا می‌کند. نویسنده داستان را گسترشی نداده و فقط در یک زمینه نوشته که همین مورد باعث طولانی شدن و بیهودگی متن ها شده است.

1400-09-18

ساسان رامح

یک داستان عاشقانه که اموزنده هم میباشد . داستان خیلی روان و ساده نوشته شده و داستان به صورت مناسبی پیش میرود .

1400-06-10

برچسب ها