معرفی کتاب
"مثنوی معنوی مولوی"
جلال الدین محمد بلخی که مشهور و معروف است به مولانا، مولوی و لقب های بسیار دیگر، در روز ششم ماه ربیع الاول که مصادف با پانزدهم مهرماه میباشد در سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ چشم به جهان گشود.
پدرش که معروف به بهاءالدین ولد و سلطان العلما بود، از بزرگان صوفیه و فردی عرفان مسلک نیز بود،وی احتمالاً در زمان حمله و تاراج چنگیزخان مغول از بلخ مهاجرت کرده و قسم خورده بود که تا وقتی محمد خوارزمشاه بر تخت سلطنت نشسته، به شهر خودش یعنی بلخ برنگردد.پدر مولانا بعد از سفر به بغداد و مکه راهی قونیه شد و تا پایان عمر خویش در همانجا ماند.سلطان العلما احتمالا درسال ۶۲۸ قمری جان خود را از دست داد و در قونیه دفن شد.در آن دوره مولانا پسری بیست و چهار ساله بود که مریدان و شاگردان پدرش از او خواستند جانشین و رهرو راه او شود.
اشعار مولانا امروزه به زبان های بسیاری ترجمه شده است ،مثنوی معنوی او یکی از عالی ترین سروده هایش به حساب می آید،فیه ما فیه،مجالس سبعه و مکتوبات از آثار وی میباشد.
وی در آستانه ۳۷ سالگی عارف عصر و زمان خویش بود و مریدان و پیروان و مردم از وجودش بهره مند بودند تا اینکه با شمس تبریزی آشنا شد و دلباخته او گشت.در۳۰ سال بعد از آشنایی او با شمس، مولانا آثاری از خود برجای گذاشت که از عالی ترین اثراتش میباشد.بعد از آن بود که طبع مولانا برگشت و شروع به خواندن شعر و ترانه و زدن دف کرد و ذائقه سرودن اشعارش شکوفا شد.
این امر بر مریدان او خوش نیامد و شروع به تهمت و ناسزای گویی به شمس کردند،شمس که ازین رفتار آزرده خاطر شده بود در ۳۹ سالگی مولانا به دمشق سفر کرد ولی این سفر باعث ناراحتی و رنجش روحی شدید مولانا شد تا جایی که پیروانش با عذرخواهی، شمس تبریزی را به قونیه و نزد وی بازگرداندند.
اما پس از مدتی بازهم آزار و اذیت خود را نسبت به شمس آغاز کردند و اینبار شمس بدون اطلاع و کاملا بیخبر از قونیه رفت و تا آخر عمر ناپدید شد.
مولانا، بعد از مدت ها بیماری به دلیل تبی بسیار بالا و سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قمری چشم از جهان فرو بست.
در آن روز مملو از درد و ناراحتی، که قونیه در سرمای شدید و یخ بندان بود،جمعیتی وصف ناپذیراز مردم، پیر و جوان، مسلمان و مسیحی و... حاضر بود.
کتاب حاضر قسمتی از مثنوی معنوی مولانا میباشد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند گنجد قسمت یک روزه ای
کوزه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد...
فهرست مطالب
این کتاب فهرست ندارد.
کتاب های مرتبط
بیشترکتاب های دیگر انتشارات کتابچین
بیشترکتاب های دیگری از نویسنده مولوی
بیشترنظرات کاربران
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
عالی
1402-07-01
اشعار مولوی نیاز به نظر ما نداره
1402-06-16
این کتاب خیلی خوب و منحصر به فرد بود شعر هایش واقعاً عالی است
1402-06-16
عالی
1402-06-01
بسیار زیبا و عالی
1402-05-28
عالیه ،همین...
1402-05-19
عالی
1402-02-14
عالی
1401-12-08
والاهنوزباز نشده که بدونم خوبه یا بد????
1401-11-28
عالی
1401-11-26
عالی
1401-11-03
مثنوی کتابی بی مثال
1401-10-26
عالی خوب بود
1401-06-06
شعرهای مولاناجان بی چک و چونه عالیه مگه حرفیم برا گفتن میزاره:)
1401-02-20
ای کاش در صفحه ی بعد معنی آن هم بود
1400-11-30
عالی بود. مگه میشه منظومه ای از مولوی رو مطالعه کنید و لذت نبرید
1400-11-12
بسیار زیبا و جذاب است
1400-10-05
عالی
1400-09-18
عالی
1400-08-26
این کتاب یک گنج عظیمه . مجموعه مثنوی معنوی مولانا . مولانا عارف بزرگ ایرانی که باید هر بیت شعرش را با عمق جان خواند و شنید . و راه و رسم زندگی را از ان اموخت .
1400-07-06
این کتاب واقعا عالی هست. من واقعا از خواندنشان لذت می برم. ولی ای کاش ترجمه هم داشت. ولی کتاب بسیار عالي هست.
1400-06-13
محشر
1400-06-07
عالی
1400-05-13
اشعار مولوی که دیگه نیاز به تعریف ما نداره.
1400-04-22
اگر معنای کلمات سخت نوشته شود، عالی می شود. برای تمام کتابهای سخت
1399-09-05
عالی
1399-04-18
خیلی خوبه عالیههههههههه
1399-02-10
عالیست
1402-11-05