زادگاه : همدان
ملیت : ایرانی
تاریخ تولد : ۱ تیر ۱۳۲۹
پیشه : نویسنده، شاعر، مترجم
بیشتر...
تعداد آثار: بیش از 115 کتاب
تعداد فرزندان : 3
مصطفی رحمان دوست یکی از نویسندگان و شعرای معروف ایران است. بسیاری او را با شعر صد دانه یاقوت می شناسند. رحمان دوست در تاریخ 1 تیر 1329 در شهر همدان به دنیا آمد. او از نمایندگان و داوران هیئت علمی جشنوراه فجر بوده است. مصطفی رحماندوست قصه نویس و مترجمی برجسته است و تاکنون آثار زیادی برای کودکان و نوجوانان نوشته است. از جمله آثار این نویسنده و شاعر می توان به دست چپ دست راست، نوشتم دوستت دارم، به نام دوستم خدا، درسی برای گنجشک و نوشتم دوستت دارم اشاره کرد. رحماندوست تاکنون در سمت های مختلفی از جمله مدیر برنامه کودک سیما، مدیر مسئول نشریات رشد و سردبیری سروش کودکان فعالیت داشته است. رحماندوست از بنیان گذاران داستان نویسی کودکان در ایران می باشد.
مصطفی رحماندوست (mostafa rahmandoost) در شهر باستانی همدان دیده به جهان گشود. زمانی که در مقطع پنجم ابتدایی تحصیل می کرد، به تواناییش در شعر سرایی پی برد. او زمانی که برای استحمام به حمام محله شان رفته بود، با دیدن مردی نحیف و لاغر اولین شعرش را که در باب رنج آن مرد بود، سرود:
بود مسافر یکی اندر به راه / توشه کم راه فزون بی پناه
او با خواندن این شعر نزد معملش، مورد تشویق قرار گرفت. رحماندوست از همان دوران نوجوانی به یادگیری شعرهای بزرگان ادبیات می پرداخت و آن ها را حفظ می کرد. او اشعار مثنوی مولانا را از بر بود. رحمان دوست گرایش به هنرهای دیگری همچون نقاشی و موسیقی نیز داشته است. به همین دلیل به دنبال یادگیری ساز سنتور رفت.
مصطفی رحماندوست برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه راهی تهران شد. او مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد. ایشان تحصیلات خود را با دکتری ادبیات فارسی به پایان رساند.
ایشان در سال 57 با خانم آذر رضایی معلم، نویسنده و مترجم ازدواج کردند. آن ها دارای 3 فرزند دختر به نام های متین، مونس و مرضیه هستند.
آقای رحماندوست بعد از به پایان رساندن تحصیلاتش، به کارشناسی کتاب های خطی در کتابخانه مجلس مشغول شد. او در سال 57 مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. بعد از آن به کارهای دیگری همچون مدیر کل دفتر مجامع و فعالیت های فرهنگی، مدیر برنامه کودک سیما، مدیر مسئول نشریات رشد، سردبیر نشریه پویا ، سردبیر رشد دانش آموز و سردبیری سروش کودکان پرداخته است. او در جائی گفته بود بیش از 30 سال از عمرش را به کارهای مربوط به ادبیات کودکان و نوجوانان گذرانده است. او همچنین مدرس داستان نویسی و ادبیات کودکان در دانشگاه بوده است.
آقای رحماندوست تاکنون کارهای زیاد و پر افتخاری از خود به جای گذاشتند. یکی از کارهایی که برای فرهنگ کتابخوانی کودک و نوجوانان انجام داده اند، ایجاد کتابخانه الکترونیکی به نام دوستانه است. این کتابخانه چند سالی است که تاسیس شده و کودکان در تمام کشور از آن بهره می برند.
آقای رحماندوست آثار زیادی در کارنامه کاری خود دارند؛ تا به امروز بیش از 115 کتاب از ایشان در قالب های شعر، قصه و ترجمه به چاپ رسیده است. ایشان قرآن را به زبانی ساده و مطابق با سن نوجوانان ترجمه کرده اند. 116 اثر از ایشان به صورت شعر تالیف شده است. تعداد تیراژ کتاب ها بیش از 6 میلیون بوده که این ها همه دلیل بر توانایی و علاقه مخاطبان به سبک نگارششان است.
این کتاب شامل 18 هزار لغت و کلمه های دشوار است که به طور آسانی برای کودک و نوجوانان معنا شده است. فرهنگ آسان شامل 3 جلد بوده و هر جلد تعدادی از حروف را در برمی گیرد. بچه ها می توانند به راحتی با توجه به حرف آغازین کلمه، به جلد مربوطه رجوع و معنی آن را پیدا کنند. همچنین این کتاب واژه های دشواری که در کتاب های اول تا چهارم به کار رفته را شامل می شود. در مقدمه کتاب آمده است: فرهنگ آسان با این امید تألیف شده است که بچه ها و بزرگترها را برای کشف معنی واژه و لذت جستجو کنار هم بنشاند. حتی اگر بزرگترها حوصله شرکت در چنین فعالیت مهرآفرین و سازنده ای را هم نداشته باشند خود بچه ها بتوانند با جستجو در این کتاب، روی پای خود ایستادن را تمرین کنند. در بخش شیوه نامه طرز کار این فرهنگ نامه این طور عنوان شده است: در فرهنگ آسان کلمه ها بر اساس حروف الفبا طبقه بندی شده اند و برای آنکه جستجو راحت شود، حرف های دوم، سوم و ... کلمات هم بر اساس حروف الفبا طبقه بندی شده اند. همچنین در بالای صفحه در داخل یک مستطیل، دو کلمه ایِ که به ترتیب در آغاز و پایان هر صفحه نوشته شده ، قرار گرفته است. در فرهنگ آسان کلماتی که چند معنی دارند، چند معنیِ آن کلمه به دنبال هم و به ترتیب با شماره مشخص شده اند و گاهی که یک لغت هم معنیِ لغت دیگری است از دو علامت = و ? استفاده شده است.
این کتاب شامل اشعاری برای کودکان رده سنی الف و ب است. قصه ها به صورت شعر و با الهام از لی لی لی لی حوضک نوشته شده اند. تعداد شعرهای کتاب 16 مورد است و به شکل مصور می باشد. مادران می توانند با گرفتن انگشت کودکان این شعرها را برایشان بخوانند. بازی با انگشت ها کتابی آموزشی نیز می باشد و کودکان را با اعداد، فصل های سال و میوه ها آشنا می کند.
پنج انگشت بودندکه روی یک دست زندگی می کردند .
در یک روز بارانی...
اوّلی گفت: وای داره بارون می آد
دومی می گفت: شُرشُر ناودون می آد
سومی گفت: چتر ندارم بریم خونه، تر می شیم
چهارمی گفت: کوچک وکوچک تر می شیم
انگشت شست گفت: نمی ریم
روی سرمان چتر می گیریم
دستو با هم بچرخانیم
تا زیرِ بارون نمانیم.
این کتاب مجموعه ای ارزشمند از ضرب المثل های ایرانی است که به صورت قصه برای بچه ها بیان شده است. فرهنگ ضرب المثل ها برای آشنایی بچه ها با معانی ضرب المثل ها نوشته شده است. این کتاب به صورت صوتی نیز در دسترس می باشد.
کتاب لالایی ها مجموعه ای از لالایی برای کودکان است. این مجموعه در 2 جلد با نام های دنیا دنیا لالایی و خواب قشنگ کجایی نوشته شده است. والدین می توانند این اشعار را هنگام خواب فرزندشان بخوانند. جلد دوم شامل لالایی از زبان کودک است که می تواند آن ها را برای عروسک ها و اسباب بازی هایش بخواند.
بسیاری از آثار مصطفی رحماندوست به زبان های مختلفی ترجمه شده اند. مانند بازی با انگشت ها، دو تا عروس، دو تا داماد، قصه دو لاکپشت تنها، سه قدم دورتر شد از مادر و...
آقای رحماندوست آثاری چند وجهی از شعر کودک ایران به جای گذاشته اند. اشعارش از ویژگی های سبک شخصی و تصویر آفرینی برخوردار است. تصویرآفرینی ها غالبا از طریق حس آمیزی و واژگان مربوط به حس بینایی و شنوایی... صورت می گیرد.
آقای رحماندوست بعد از بازنشستگی، به عنوان مشاور ادبی آثار کودک و نوجوان، مدیر گروه شکوفه انتشارات امیرکبیر ، یکی از داوران اصلی جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان مشغول بوده اند.
دو مشکل بزرگ در جامعه ما وجود دارد :نخست اینکه همه من هستیم و ما را به رسمیت نمی شناسیم و دوم اینکه کتاب نمی خوانیم .
پدرم گفت: برو گفتم: چشم
مادرم گفت: بیا گفتم: چشم
هر چه گفتند به من، با لبخند
گوش کردم همه را، گفتم چشم
مادرم شاد شد از رفتارم
خنده بر روی پدر آوردم
با پدر مادر خود، در هر حال
تا توانستم، نیکی کردم
پدرم گفت: «تو خوبی پسرم»
مادرم گفت: «از او بهتر نیست»
آسمان خنده به رویم زد و گفت:
«پسرک از تو خدا هم راضی است»
خوشا به حالت
ای روستایی!
چه شاد و خرم
چه باصفایی
در شهر ما نیست
جز داد و فریاد
خوشا به حالت
که هستی آزاد
در شهر ما نیست
جز دود و ماشین
دلم گرفته
از آن و از این
ای کاش من هم
پرنده بودم
با شادمانی
پر می گشودم
می رفتم از شهر
به روستایی
آنجا که دارد
آب و هوایی
دونه رو بکار
تو دل زمین
خوشه به خوشه
گندمو بچین
گندمو آرد کن
توی آسیاب
آرد و خمیر کن
به کمک آب
خمیر و بگیر
چونه به چونه
چونه رو واکن
دونه به دونه
آتش و تنور
تاپ تاپ خمیر
نون داغ داغ
بخور با پنیر
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/4086
