دانلود کتاب پیام پیشگو
نویسنده: دیوید ادکینز
ناشر : طلوع ققنوس
نویسنده: دیوید ادکینز
ناشر : طلوع ققنوس
نام کتاب : پیام پیشگو
نویسنده : دیوید ادکینز
ناشر : طلوع ققنوس
مترجم : ناهید علیخانی
تعداد صفحات : 347 صفحه
شابک : 978-600-6679-23-7
تاریخ انتشار : 1396
رده بندی دیویی : 813/54
دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان و رمان تخیلی
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 38000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : رایگان
"پیام پیشگو" / بلگراد 1
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Pawn of Prophecy) اثری از دیوید ادینگز (David Eddings) می باشد با ترجمه ای از ناهید علیخانی، توسط انتشارات طلوع ققنوس منتشر شده است.
تاریخچه جنگ ایزدان و دخالت بلگراث جادوگر در این جنگها اقتباسی از کتاب آلورن به هنگام پیدایش جهان جدید بوده است، زمانی که ایزدان هفتگانه در صلح و آرامش به سر میبردند، همچنین نژادها و اقوام گوناگون مردم مانند یک ملت زندگی میکردند. بلار، جوانترین ایزد هفتگانه، محبوب آلورن بود. وی با مراقبت و توجه ایزدان در پیشگوییها همراه شده و با موفقیت مسئولیتش را به انجام میرساند. دیگر ایزدان نیز مشغول گردآوردن مردمی به دور خودشان بودند تا هر ایزد ملتی از خود را بنا کرد. ولی برادر بزرگتر بلار که آلدور نامیده میشد، ایزدی منزوی بود که تمایلی به داشتن ملتی نداشت. وی در انزوا و جدا از مردم و ایزدان زندگی میکرد تا اینکه روزی کودکی آواره به جستجوی او رفته و او را پیدا کرد. آلدور وی را پذیرفت و عنوان شاگردی به او داده و نامش را بلگراث گذاشت. بلگراث شروع به یادگیری کلمات قدرت کرد و تبدیل به یک جادوگر شد. سالها پیدرپی میگذشت و ایزدان دیگر هم کمکم به انزوا کشیده شدند. پس با همدیگر عهد اخوت بستند تا دانش آلدور را بیاموزند، پس زمان برایشان ایستاد. و آن زمانی بود که آلدور مشغول خلق سنگی گوی شکل بود که بزرگتر از قلب یک کودک نبود، آن را در دستش گرفت تا از روح زندگی سیراب گردد. او به آن جواهر قدرت زندگی داد، این همان گویی است که مردم آن را گوی آلدور نامیدند، با خلق این گوی آلدور تبدیل به خدایی قدرتمند و شگفتانگیز شد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" تقریباً دو هفته طول کشید تا کاروان به مورس برسد. جائیکه گاریون بدترین لحظات عمرش را گذراند. راهی که آنها را به مقصد میبرد از دامنه تپههای پراکنده یا گاهی انبوه اطراف شهر میگذشت، چادر آسمان همچنان تیره و گرفته و هوا هم بهشدت سرد بود. گاهی هم اندکی برف میزد، در چشمانداز شرق آسمان رشته کوههایی زنجیرشده به هم حتی سیاهتر هم بهنظر میرسیدند. هوا چنان سرد شده بود که گاریون بعید میدانست که به آسانی بتواند دوباره گرم شود. تنها لطف این سفر تجربه به دردبخور دارنیک برای یافتن هیزمهای خشک بود که هر شب روشن میکردند، ولی بازهم آتش هیزمها در برابر سرمای شدید محیط به شدت ناچیز و کوچک بود.
زمینی که هر شب بر رویش میخوابیدند به سردی یخ بود و درحقیقت سرما چنان شدید بود که گاریون حس میکرد تا مغز استخوانهایش منجمد شده است. آموزش زبان رمزی دارسینایی گاریون هنوز ادامه داشت، در مدت کمی گاریون در این درس برای خودش استادی شد، در آخرین جلسه نیز امتحانش را با موفقیت و سربلندی پشتسر گذاشته و قبول شد که درست مصادف با زمان ورودشان به حوالی دریاچه کامرا بود. جائیکه دامنههای کوههایش بهطرف مورس کشیده شده بود."
این کتاب فهرست ندارد.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
عالی است
1401-11-22
داستان پیام پیشگو ، داستان جنگ خدایان است که هر کس دنبال قدرت بیشتر مانند ابرقدرتهای زمان که دنبال قدرت بلامنازع هستند
1400-10-05
تازه دانلود کردم ولی بنظر کتاب خوبی میاد
1403-01-04