×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود رایگان کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
یلدا نامه

دانلود کتاب یلدا نامه

یلدا نامه
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : یلدا نامه

نویسنده : گروه نویسندگان

ناشر : نوگام

شابک : 978-1-909641-40-2

دسته بندی : داستان های کوتاه

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : رایگان


معرفی کتاب

"یلدانامه نوگام"
کتاب حاضر یک کار گروهی می باشد که توسط انتشارات نوگام منتشر شده است.
نشر نوگام در شب یلدای سال ۱۳۹۵، مسابقه‌ای برگزار کرد با عنوان «جشن یلدا با کتاب» و از همه خوانندگانش درخواستکرد داستان‌ها، شعرها و خاطراتی از دورهمی‌های یلدا برایشان بفرستند تا از بین آن‌ها بهترین‌ها انتخاب شود و در مجموعه‌ای منتشر شود. داستان‌ها و شعرهایی را با موضوع عشق و امید و دوستی فرستاده شد و نشر نوگام  از بین آثار رسیده، نه داستان برگزیده در مجموعه «یلدانامه نوگام» منتشر کرد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"همه ی چیزهایی که از پنجره ی من دیده می شود تاج یک درخت چنار و ساختمان اداری است. ساختمانی که پس زمینه ی درخت است و خوشبختانه آن را کاملا پوشش نمی دهد و مثلثی از آسمان را برای من گوشه ی پنجره ام باقی می گذارد. نگاه کردن به پنجره ساده ترین حس ارتباطی با خارج از اتاق است که برای من همیشه خوشاینده.
فرقی هم نمی کند که آن سوی پنجره چی باشد. ولی منظره ی روبه روی من درختی است نحیف با قامتی بلند که شاخه های نه چندان لختش از برگ های زرد و قهوه ای پوشیده شده است. فکر نکنم مدت زیادی طول بکشد تا همه ی آنها قهوه ای رنگ بشوند و خشک بریزند و با جاروی مردان نارنجی پوش جمع بشوند. البته اگر طاقت بیاورند روی شاخه های ظریفشان بمانند. مثل بادبزن تکان بخورند و من با چشم حضور باد را از لابه لایشان حس کنم. هرچند سوت و سوز بادی که از درزهای پنجره به داخل می آید حضورش را به منِ پشتِ پنجره خاطر نشان می کند که:
«بیرون سرده رفیق! »
چرخه ی زمان درون تقویم هم چیزی جزء پاییز طلایی که در حال رفتن است برای من ندارد. آخر پاییز نزدیک است و من نباید برای شمردن جوجه های آخر پاییز عجله کنم ولی ترسِ از همیشه زود دیر می شود، از تغییر یا تغییرها خبر می دهد. گاهی دلم می خواهد در برابر سوز بادی که بهم می خورد پتویی را سخت دور خودم بپیچم، گوشه ای کز کنم و به تلوتلو خوردن برگ های خشک با شاخه های شکننده شان نگاه کنم، حالا یک لیوان چای داغ هم می چسبد اگر شیرین هم شده باشد. بهترین قسمتش وقتی است که چیزی پیدا بکنم بخوانم یا آهنگی که بشود گوش داد. مثل باد جنوبی گیتارو، پاییز طلایی فریبرز لاچینی و زمستان با صدای افشین مقدم. پاییز اگر آدم را شاعر و رمانتیک نکند سر سوزنی احساساتی می کند. از کجا؟ از کلاغ هایی که خبر زمستان را جار می زنند. حالا اگر دیر بجنبی سوز سرما با حس سوزن دکتر یکی می شود. آن وقت است که احساساتی می شویم! زمستان هم با یلدا خواهد آمد، مثل همیشه سرد."

فهرست مطالب

نامه ای از جهان سوم  

یاد یلدا  

دیپلماتیک  

خواب زندگی  

یلدا  

گیر کردن  

کریستینا  

بوی شامپاین، عطر گلاب 

ارتفاع تاریک

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگری از نویسنده گروه نویسندگان

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها