دانلود کتاب صوتی هزار خورشید تابان

نقد و بررسی رمان هزاران خورشید تابان

مختصری درباره رمان هزاران خورشید تابان

رمان هزاران خورشید تابان در سال 2007 به قلم خالد حسینی نویسنده ای که با کتاب بادبادک باز در میان مردم شناخته شده است منتشر شد. در این کتاب زندگی مشقت بار زنان افغان به تصویر کشیده شده است. حسینی درباره این کتاب می گوید در سال 2003 به افغانستان سفر کرده و پای صحبت زنان افغان نشسته است و به خاطرات و مشکلاتی که آنان گفته اند گوش داده و ایده اولیه این رمان را از میان خاطرات آنان گرفته است. او در این رمان تقابل دختری از قشر سنتی جامعه افغان را با دختری از خانواده روشنفکر را به تصویر کشیده است. او این کتاب را به دو فرزندش و تمام زنان افغان تقدیم کرده است. کتاب خالد حسینی سه هفته بعد از انتشار در لیست پرفروش ترین رمان های آمریکای شمالی قرار گرفت. خالد حسینی عنوان این رمان را از شعر صائب تبریزی گرفته است که در قصیده ای از زنان افغان با تعبیر دو صد خورشید رو یاد کرده است.

حساب مه جبینان لب بامش که می داند دو صد خورشید رو افتاده در هر پای دیوارش

کوتاه از زندگی خالد حسینی

خالد حسینی نویسنده افغان، آمریکایی تبار در سال 1965 در کابل متولد شده است. پدر او دیپلمات و مادرش دبیر بوده است. خالد به همراه سه خواهر و برادر خودش به واسطه کاری که پدرش داشت به پاریس رفتند. در سال 1976 زمانی که در افغانستان کمونیست ها قدرت را در دست گرفتند خانواده خالد تصمیم گرفتند به آمریکا پناهنده شوند. خالد در سال 1996 در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد او همچنان در کنار فعالیت های ادبی اش به طبابت مشغول است. زمانی که خالد به عنوان سفیر حسن نیت از طرف سازمان ملل به عنوان اولین افغان وارد افغانستان می شود با حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان ملاقات می کند و کتاب " هزاران خورشید تابان " را به او اهدا میکند.

نقد و بررسی رمان

رمان هزاران خورشید تابان رمانی جامعه گرا در نقد اوضاع اجتماعی زنان افغان است. بن مایه اصلی داستان به تصویر کشیدن وضعیت زنان به عنوان قشر ستمدیده افغانستان است. خالد حسینی تنها راه رهایی از این اوضاع را کسب آگاهی و دانش به ویژه برای زنان می داند. خالد حسینی در این کتاب مانند یک تحلیل گر جامعه عمل کرده است او در قالب یک اثر ادبی به تحلیل جامعه زنان افغان پرداخته است.

محور کلی داستان درباره دو زن به نام های "لیلا" و "مریم" است که سرنوشت ، آنها را با یک دیگر هم خانه می کند. در این اثر به جنگ و تاثیرات آن بر جامعه بسیار پرداخته شده است. مورد دیگری که نویسنده نگاه عمیقی به آن دارد مسائل و مشکلات زنان است که در آن شرایط بیشترین آسیب را می بینند. با خواندن چند خط از کتاب این موضوع را می توانیم به خوبی درک کنیم: " نانا گفت: این درس را همین الان یادبگیر، خوبم یادبگیر دخترم؛ انگشت متهم کننده یک مرد مثل یک عقربه قطب نما که همیشه شمال رو نشون می ده، همیشه یک زن رو پیدا می کنه. همیشه، اینو به خاطر بسپار مریم."

نیم قرن با تاریخ افغانستان

زمانی که شروع به خواندن کتاب می کنید همراه با شخصیت های داستان نیم قرن تاریخ افغانستان را از سال 1973 که همراه با کودتا علیه ظاهر شاه آغاز می شود و تا 11 سپتامبر ادامه دارد را مطالعه می کنید. ابتدا روس ها وارد خاک افغانستان می شوند و جنگ های مجاهدین با روس ها تا 1992 ادامه می یابد. درگیری های قومی باعث ایجاد آشوب و هرج مرج بیشتر درافغانستان می شود. در ادامه درگیری های احزاب و مجاهدین جنگی سخت میان احمد شاه مسعود و گلبدین حکمت یار آغاز می شود و در نهایت در سال 1996 قدرت به دست طالبان می افتد که آغاز تاریک ترین دوره اجتماعی و سیاسی در افغانستان است. در این دوران تاریک، بیشترین فشار بر روی زنان است.

چند خط از زبان لیلا از هنگام روی کار آمدن طالبان:" طالبان با تبر به موزه کابل یورش بردند و باقیمانده آثار دوران پیش از اسلام را که مجاهدین غارت نکرده بودند، نابود کردند. دانشگاه ها بسته شد و دانشجویان به خانه هایشان فرستاده شدند. تابلو های نقاشی را از روی دیوار برداشتند و با تیغ تکه تکه کردند. تلویزیون ها را زیر لگدهایشان خرد کردند. همه کتاب ها را به استثنای قرآن مجید ، روی هم تلنبار کردند و آتش زدند. مغازه های کتاب فروشی را تعطیل کردند ... . "

آفتاب آمد دلیل آفتاب

زنجیره ای از نوسانات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در رمان هزاران خورشید تابان اتفاق می افتد که نویسنده آنها را بسیار جذاب برای مخاطب روایت میکند. تنها خود رمان است که می تواند درباره خودش توضیح دهد. خالد حسینی این تعریف از رمان که باید، بستری مناسب برای انعکاس واقعیت های جامعه فراهم کند و نویسنده با چیره دستی تمام به همراه تخیل و ذهن خلاق خود آن را برای مخاطب بدون آنکه تغییری در واقعیت داستان دهد روایت کند را به تصویر می کشد. او با روایت قسمتی از تاریخ افغانستان به همراه توصیف و تحلیل سیاسی_ اجتماعی آن دوره داستان را برای مخاطب باور پذیر می کند. خالد حسینی تصویری از لایه های پنهان درد و رنج زنان افغانستان که در آن سالها هیچ توجهی به آن نمی شد را به خواننده کتابش نشان می دهد. مسائلی که به صورتی انتقادی در این کتاب عنوان می کند شامل نبود امنیت، نفوذ و دخالت بیگانگان، پایمال کردن شخصیت و در نظر نگرفتن حداقل حقوق انسانی برای هر فرد است.

کابل در روزهای روایت داستان

روایت 45 سال سلطه روس ها وطالبان، این دوران پر فرازو نشیب، تاثیرات جبران ناپذیری بر جامعه گذاشته است به ویژه زنان افغان که همواره قشر آسیب پذیر جامعه بوده اند و چقدر هنرمندان خالد حسینی مانند نقاشی آن روزها را کشیده است. تابلویی که در بعضی از قسمت های آن چیزی جز رنگ سیاه و تاریکی نمی بینید اما با این حال در لابه لای آن تاریکی ها او تصویری از زیبایی های آن روزهای کابل را مانند لکه های نور مقابل چشم مخاطب می آورد. داستان در شهر هرات شروع می شود و قسمت اصلی داستان در کابل ادامه می یابد. نویسنده در لا به لای داستان به توصیف زیبایی های کابل می پردازد او برخلاف میلش تصویری از کابل در روزهای جنگ را به مخاطب نشان می دهد: " تمام روز شعر صائب تبریزی در قرن هفدهم که درباره کابل گفته است در ذهنم می چرخه. یه موقع همش رو حفظ بودم اما الان دو بیت را به خاطر می یارم: ماه هایی که بر بام خانه هایشان می درخشند، به شماره در نمی آیند یا هزار خورشید با شکوهی که پشت دیوارهایش نهانند."

مریم، نمادی از زنان مظلوم افغانستان

شخصیت های رمان انسان هایی از طبقه متوسط جامعه اند. رویدادها و شخصیت های داستان به شدت با اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه گره خورده اند، خالد حسینی روابط شخصی را به صورت برجسته به نمایش گذاشته است: ترس، احساس خطر، تنهایی و مرور خاطرات گذشته از عواملی است که مخاطب تا انتهای داستان درگیر آن است. شخصیت های تعریف شده در این داستان نماد ارزش و ضد ارزش هستند. هر اسم در این داستان نشانی از جایگاه اجتماعی و اخلاقی در جامعه آن روزهای افغانستان است. مریم یادآور ترس و ظلمی است که به زنان آن روزها می شد: " مریم حالا خوب می دانست که یک زن ممکن است به خاطر ترس از شوهرش صبر و تحمل زیادی پیدا کند و مریم هم می ترسید." مریم نماد شمار زیادی از زنان افغانستان است، او آموخته که توانایی تغییر سرنوشت خود را ندارد، مریم زنی تنها و فاقد اعتماد به نفس است. او هیچ حق اعتراضی برای خود متصور نمی شود؛ اما در انتهای داستان خواهید دید که چگونه می توان در میان آن همه ترس دوباره بلند شد و سرنوشتی جدید برای خود نوشت و مریم در نهایت مانند یک قهرمان عمل می کند.

نظرات درباره هزار خورشید تابان

نشریات معتبر بسیاری به تمجید از این اثر خالد حسینی پرداختند یکی از این نشریات، نشریه گلامور بود: "پس از خواندن این داستان، فقط سخت ترین قلب ها از جا کنده نخواهد شد." / مجله نقد ادبی: " این یک کتاب پر انرژی و تامل برانگیز است."/ مجله ایونینگ: " یک قصه نبوغ آمیز، خالد حسینی قصه گویی است با قدرت خیره کننده" / روزنامه دیلی تلگراف:" حسینی چیز نایابی را داراست، مهارت دیکنز مانند، برای قصه گویی" /مجله ایمیج:" یک داستان مجذوب کننده و پر شور، تکان دهنده و راستین".

من در نابودی درختان نقشی نخواهم داشت!

خواندن بعضی از کتاب ها را باید مانند دارو برای تمام افراد تجویز کرد. در انتها من هم به عنوان یک دوست پیشنهاد می کنم کتاب صوتی هزاران خورشید تابان به قلم خالد حسینی به ترجمه مهدی غبرائی با صدای مریم پاک ذات که توسط انتشارات آوانامه دانش گستر منتشر شده است را در سایت کتابچین بشنوید. کسانی هم که علاقه مند به خوانش این کتاب هستند می توانند نسخه پی دی اف این کتاب را از سایت کتابچین تهیه کنند. با این کار به قطع نشدن درختان کمک می کنید.

ویکی پدیا رمان هزاران خورشید تابان

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88

به قلم مینو مرتضایی