×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود رایگان کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
قصاید خاقانی

دانلود کتاب قصاید خاقانی

قصاید خاقانی
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : قصاید خاقانی

نویسنده : خاقانی

ناشر : کتابچین

دسته بندی : شعر فارسی, شعر عروضی

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : رایگان


معرفی کتاب

"قصاید خاقانی"

افضل‌ الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی،که به خاقانی تخلص داشت در سال۵۲۰ قمری در شَروان چشم به جهان گشود.نجیب‌ الدین علی مروی درودگر پدر وی بود. و مادرش در ابتدا مسیحی بود اما بعدا به اسلام ایمان آورده بود و مسلمان شده بود.او عمویی داشت که فیلسوف و دانشمند بود و نامش کافی ‌الدین عمر بود ،خاقانی تا بیست و پنج سالگی پیش او بود و در جوار او انواع علوم و حکم را آموزش دید.

وی بعد از عمویش در خدمت چندین عارف دیگر نیز بود تا اینکه به حضور خاقان منوچهر شروانشاه رفت و تا نزدیک به چهل سال در خدمت این سلسله و منوچهر شروانشاه، و بعد از آن پسر و نهایتا جانشین او اخستان شروانشاه بود.او از بزرگ‌ ترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی میباشد و از لقب های مهمش از حَسّان العجم میتوان نام برد.

تقریبا در سی سالگی تصمیم گرفت به مشرق سفر کند وی به سمت عراق حرکت کرد و به ری رسید اما مریض شد و از ادامه مسیر بازماند و به حبسگاه شروان بازگشت ،حدودا در سال ۵۵۱ یا ۵۵۲ مشغول سرودن مثنوی تحفة العراقین شد.همچنین در راه سفرش به بغداد،زمانی که از ایوان مدائن میگذشت قصیدهٔ غرای خود که در مورد آن است سرود.

وقتی به شروان بازگشت دوباره به دربار شروانشاه رفت ولی به دلایل نامعلومی بین این دو کینه و کدورت پدید آمد و با توجه به بررسی دیوان خاقانی او حدودا یکسالی را در حبس گذراند.

زمانی که پنجاه و یکسال داشت فرزند خود رشید الدین را که تنها بیست و یکسال داشت از دست داد و بعد از آن بود که مصیبت های پی در پی برایش رقم خورد مانند مرگ همسرش.

خاقانی سالهای پایانی عمرش را در تبریز زندگی میکرد و در همانجا چشم از جهان فرو بست و در مقبرة الشعرا در محله سرخاب تبریز به خاک سپرده شد. سال وفات او را هم ۵۹۵ و هم ۵۸۲ میدانند.

کتاب حاضر قسمتی از قصاید خاقانی میباشد.

 

در بخشی از این کتاب میخوانیم:

داد مرا روزگار مالش دست جفا

با که توانم نمود نالش از این بی وفا

در سرم افکند چرخ با که سپارم عنان

بر لبم آورده جان با که گزارم عنا

محنت چون خون و گوشت در تنم آمیخته است

تا نشود جان ز تن زو نتوان شد رها...

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات کتابچین

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
نغمه امیربختیار

شما اجازه بدید ما چشممون به خط مبارک کتاب روش بشه بعد نظر کارشناسی از ما بخواهید.البته کارشناصهای امروزی احتمالا همینطور هستن که اوضاع اینطوره

1402-09-01

علی سراج

پیوند ابیات در نظام طولی شعر کاملا پیوسته است و این از جمله شاهکارهای ادبی است که کمتر در شاعری سراغ داریم.

1402-05-27

سعید زندی

عالی

1401-10-19

فاطمه عبدالهی

عالی

1401-04-05

hoseinabai5356

عالی

1399-01-13

برچسب ها