×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
هزار و یک شب - جلد دوم

دانلود کتاب هزار و یک شب - جلد دوم

هزار و یک شب - جلد دوم
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : هزار و یک شب - جلد دوم

نویسنده : عبداللطیف طسوجی تبریزی

ناشر : فردوس

تعداد صفحات : 735 صفحه

شابک : 978-964-320-486-0

تاریخ انتشار : 1391

رده بندی دیویی : 892/7334

دسته بندی : رمان های ایرانی, داستان های کوتاه, داستان و رمان های عاشقانه, داستان و رمان تخیلی

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 170000 تومان


معرفی کتاب

"هزار و یک شب-جلد دوم"
کتاب حاضر اثری از عبداللطیف طسوجی تبریزی می باشد که توسط انتشارات فردوس منتشر شده است.
این کتاب با عنوان "هزار فسان" از نثر فارسی پهلوی به زبان عربی و با نام الف لیله و لیله ترجمه شده است. نسخه اصلی کتاب بعد از ترجمه از بین می رود. به همین دلیل سروش اصفهانی مامور گردید که به جای اشعار تازی آن اشعار فارسی بگذارد و این ترجمه در سال 1259 هجری قمری در زمان محمدشاه به امر بهمن میرزا به وسیله عبداللطیف طسوجی تبریزی صورت میگیرد. کتاب هزار و یک شب یا هزار فسان در سال 1261 هجری قمری در تبریز و سپس در 1275 هجری قمری در تهران و پس از آن مکرر به اسم هزار و یک شب چاپ شده است. نسخه حاضر جلد دوم از مجموعه دو جلدی که توسط انتشارات فردوس منتشر شده است می باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"گفت ای ملک جوان بخت، ملک سیف الملوک زر و سیم به مردم بپاشید و خلعت ها بداد. آنگاه وزیر برخاسته زمین ببوسید و روی به حاضران کرده گفت: آیا شما می دانید که من وزیر مملکتم من دیرین است، پیش از آن که ملک عاصم بن صفوان به سلطنت نشیند من وزیر بودم. او اکنون سلطنت ترک کرده پسر در جای خود بنشاند. گفتند: آری می دانیم وزارت تو از پدر و جد به تو میراث مانده.وزیر گفت: من نیز از وزارت دست برداشته پسر  خود ساعد را به وزرات می نشانم شما را رای چیست؟ همگی گفتند: وزرات ملک سیف الملوک را جز ساعد کس نشاید."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

ویدئوهای مرتبط با کتاب

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها