×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
قطاری به مقصد دیروز

دانلود کتاب قطاری به مقصد دیروز

قطاری به مقصد دیروز
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : قطاری به مقصد دیروز

نویسنده : خشایار خدیور

ناشر : کیان افراز

تعداد صفحات : 120 صفحه

شابک : 978-600-97463-2-3

تاریخ انتشار : 1396

رده بندی دیویی : 62/3فا8

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 18400 تومان


معرفی کتاب

"قطاری به مقصد دیروز"
کتاب حاضر اثری از خشایار خدیور می باشد که توسط انتشارات کیان افراز منتشر شده است.
رمان «قطاری به مقصد دیروز» در سه خط زمانی هزار‌ونهصد‌وده، هزار‌ونهصد‌وچهل و هزار‌ونهصد‌ونود جلو می‌رود و حکایت متغیر زمان است. متغیری که باعث می‌شود امروزهای عادی و خسته‌کننده تبدیل به دیروزهایی ارزشمند و دست‌نیافتنی بشوند. متغیری که انسان را در هر دوره‌ای فریب می‌دهد که دارد در «دوره‌ی جدید» زندگی می‌کند. وقتی از بالا به بُعد زمان نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که همه‌ی ما نه در زمان حال که در ماتریسی از گذشته، حال و آینده زندگی می‌کنیم. اتفاقات رمان هم همین واقعیت را تایید می‌کند و این سه خط زمانی علی‌رغم فاصله‌ی چند دهه‌ای، با هم جلو می‌روند.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"تقویمِ دستیِ دیواریِ عمارت ماه آپریل را نشان میداد، آفتابِ چارلستون پررنگ‌تر می‌تابید و هوای سرد چارلستون را مطبوع تر میکرد. یکشنبه بود و خاموش بودنِ تراکتورها، باعث شده بود صدای خروش رودخانه ی کانوها بهتر شنیده شود. با رسیدن ساعتِ نُهِ صبح، گلهای همیشه بهار مقابل درب عمارت طراوت بیشتری داشتند. همه‌ی اینها انتظارِ شیرینِ استیون را دلپذیرتر کرده بود. روی صندلی در ایوان عمارت نشسته بود و منتظر ناتالی پریچر بود. استیون همان‌طورکه تلخیِ دلچسب قهوه ی صبحگاهی اش را میچشید، شیرینیِ خاطرات این دو هفته را در ذهنش مرور میکرد؛ روزی که توانست ناتالی را در خروجی ایستگاه راه آهن هریسبرگ پیدا کند و عصر دل انگیزی را با او بگذراند؛ روزی که در تماسی تلفنی، ناتالی از گرفتن شغل حسابداری در پرینستونِ نیوجرسی خبر داد؛ و هفته ی پیش که با هم برای عقد قرارداد کاری ناتالی به پرینستون رفته بودند. حین سفرشان به پرینستون، استیون از ناتالی دعوت کرد یک روز به چارلستون بیاید و از املاک اسپنسرها دیدن کند. اولین هفته ی زندگی در پرینستون برای ناتالی دلگیر و غریبانه گذشته بود و حالا اولین آخرِ هفته اش را به چارلستون می آمد تا خستگی در کند.
 

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها