دانلود کتاب تعزیه

معرفی کتاب

"تعزیه"
کتاب حاضر اثری از محبوبه صفرپور می باشد که توسط انتشارات کدیور منتشر شده است.
معنی لغوی تعزیه با معنی اصطلاحی آن تفاوت دارد. تعزیه در لغت به معنی سوگواری و عزاداری و به پا داشتن یادبود عزیزان درگذشته، است. در اصطلاح هم به نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنت هایی خاص اطلاق می ‌شود كه برخلاف معنی لغوی آن غم انگیزی شرط حتمی آن نیست و ممكن است گاهی خنده آور و شادی بخش نیز باشد كه در نتیجه تكامل این هنر، به آن اضافه شده است.
تعزیه به معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعه کربلا به دست افرادی که هر یک نقشی از شخصیت ‌های اصلی را بر دوش دارند، نشان داده می ‌شود. این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی ـ شیعی و بیشتر درباره کشته ‌شدن حسین بن علی و مصائب اهل بیت است. تعزیه (یا تعزیت) به معنی سوگواری، برپایی یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته خرسندی، دادن و در برخی مناطق ایران مانند خراسان به معنای مجلس ترحیم است. اما آنچه به عنوان تعزیه مشهور است گونه ‌ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده ‌ای اهل ذوق و کارآشنا در جریان سوگواری ‌های ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت، طی مراسم خاصی بعضی از داستان ‌های مربوط به واقعه کربلا را پیش چشم تماشاچی ‌ها بازآفرینی می ‌کنند. در تعزیه چون اهمیت خواندن هنرمندانه اشعار بیش از روش اجرا و نمایش واقعه ‌هاست، آن را ـ در قیاس با روضه ‌خوانی ـ تعزیه ‌خوانی نیز گفته ‌اند.
تعزیه ‌خوانی در مراسم سینه ‌زنی و عزاداری به ویژه در دهه نخست ماه محرم به صورت تزیین علم و کتل و بستن حجله قاسم و نخل و چلچراغ و استفاده از حیواناتی چون شیر و شتر و اسب و یا پوست شیر نمودار شده و با گذشت زمان طبعاً پدیده ‌ ‌های نو را در خود جذب می ‌کند. چنان که در شهرستان دزک و وانان نیز هرساله گروه بزرگی از مردم استان برای مراسم سینه زنی و تعزیه در این شهر گرد هم می ‌آیند و با فراهم آوردن وسایل و لباس ‌ها و نسخه ‌های  ‌بسیار زیبای تعزیه خوانی به سوگ و عزاداری می ‌پردازند در این پژوهش نیز سعی شده است تا نسخه ‌های  ‌خطی موجود نیز گردآوری شود.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" بـگـو دل نـدارم فرات ای فرات ای فرات ای فرات ندارم خبرارشه کائنات ای خدا ای خدا
دلـت هـیچ سوزد بـه احوال ما ای فرات ای فرات بودخون دلم ازبرای شما ای خدا ای خدا
توخوش می ‌روی وکف اندرسرت ای فرات ای فرات بسوزم برای توواصغرت ای خدا ای خدا
توخوش می ‌روی بانشاط تمام ای فرات ای فرات چه گویم قیامت جواب امام ای خدا ای خدا
عجب می ‌روی تند برروی خاک ای فرات ای فرات دلم بهراکبربودچاک چاک ای خدا ای خدا
بود ازتوسیراب وحش وطیور ای فرات ای فرات بلی هستم ازخجلت خویش کورای خداای خدا
چه گویی به محشرجواب بـتول ای فرات ای فرات زرویش منم شرمساروملول ای خدا ای خدا
چه گویی به ساقی کوثرجواب ای فرات ای فرات دلم هست ازبهرزینب کباب ای خدا ای خدا
به محشرچه گویی جواب حسین ای فرات ای فرات بسوزم برای حسینم حسین ای ای خدا ای خدا
ندیدم دوصدحیف روی حسین ای فرات ای فرات سؤالی زتودارم ای نورعین ای خدا ای خدا
سؤالت نما این زمان ای فرات ای فرات ننوشی چراازمن ای خوش صفات ای خدا ای خدا
دلم کی گواهی دهد نوشم آب ای فرات ای فرات سبب گوی ای مهرعالی جناب ای خداای خدا
حسین است آقای من دل کباب ای فرات ای فرات ببرآب عباس عالی جناب ای خدا ای خدا"