دانلود کتاب خیره به خورشید
نویسنده: اروین یالوم
ناشر : نیکو نشر
نویسنده: اروین یالوم
ناشر : نیکو نشر
نام کتاب : خیره به خورشید
نویسنده : اروین یالوم
ناشر : نیکو نشر
مترجم : مهدی غبرایی
تعداد صفحات : 248 صفحه
شابک : 978-964-7253-24-6
تاریخ انتشار : 1388
رده بندی دیویی : 155/937
دسته بندی : ماوراء الطبیعه, کتابهای روانشناسی, خودشناسی و خودسازی
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 36000 تومان
" خیره به خورشید " / غلبه بر هراس از مرگ
کتابی با عنوان (Staring at the sun: overcoming the terror of death) اثر اروین د. یالوم (Irvin David Yalom) به ترجمه ی مهدی غبرایی از انتشارات نیکو نشر منتشر شده است.
کتاب خیره به خورشید در قالب زبانی روایی، مخاطب را با فلسفه و تجربه مرگ آشنا می کند و باعث می شود که از چنگال هراس از مرگ رهایی یابد.
نویسنده در مورد کتاب اینگونه بیان می دارد: نویسنده فرانسوی فرانسوا دولا روشفوکو یک شعار مهم داشت،"نمی توان چشم در چشم خورشید یا مرگ دوخت". این شعار یک عقیده عمومی را بازگو می کند که خیره شدن به خورشید و یا مرگ ناخوشایند است. من خیره شدن به خورشید را توصیه نمی کنم، ولی خیره شدن به مرگ موضوعی متفاوت است. این کتاب حامل یک پیام است، نگاه کامل و بی تزلزل به مرگ.
تاریخ مملو از نمونه های متفاوت از راههای انکار مرگ است. به عنوان مثال سقراط، که یک قهرمان ثابت قدم زندگی است، با این جمله به سوی مرگ رفت، "من سپاسگزارم که از حماقت تن خلاص می شوم". او یقین داشت که ابدیت خود را با گفتگوی فیلسوفانه با همفکران فنا ناپذیرش می گذراند. یقینا در برخورد اول با این کتاب حیرت زده و مجذوب آن می شوید. کتاب خیره به خورشید به اندازه ای ساده و داستان وار نوشته شده که مقلوبتان خواهد کرد. برای همه ی رده های سنی از 14 تا 90 سالگی این کتاب دل انگیز و جذاب و راه گشاست و می توان ادعا کرد که مطالعه آن برای همه واجب است.
در بخشی از کتاب می خوانید :
" جمع شدن دوستان دوران مدرسه و دانشگاه، بخصوص پس از بیست و پنج سال، بالقوه تجربه هایی با ارزش است. هیچ چیز دوره های زندگی را محسوس تر از دیدن همکلاسیهای سابق نمی کند که اکنون همه بزرگ و در واقع پیر شده اند. البته لیست حضور و غیاب همکلاسیهایی که مرده اند ندای هشیارکننده و برانگیزاننده نیرومندی است. در بعضی از این جمع شدنها عکسهایی از دوره جوانی یکی دو نفر پیدا می شود و میان جمع دست به دست می گردد و عکسها را با چهره های امروز مقایسه می کنند و هرکس می کوشد در نقاب چین و چروک خورده روبروی خود نشانی از آن چشمهای معصوم جوان بیابد. و چه کسی می تواند در برابر این فکر مقاومت کند. «چه پیر! همه خیلی پیر شده اند. من توی این گروه چه می کنم؟ قیافه من به نظرشان چطور است؟»
به نظر من این قبیل اجتماعات مثل انتهای داستانهایی است که خواندنشان سی، چهل یا حتی پنجاه سال پیش شروع شده باشد. همکلاسیها سابقه ای مشترک و احساس صمیمیتی عمیق نسبت به یکدیگر دارند. وقتی جوان رعنایی بودی و هنوز نقاب بزرگسالی را نزده بودی آنها تو را می شناختند. شاید به همین دلیل این جور جمع شدنها به تعداد چشمگیری ازدواج تازه می انجامد. همکلاسیهای سابق به هم اعتماد دارند، عشقهای قدیم دوباره زنده می شود و همه بازیگران نمایشنامه ای هستند که سالها پیش بر زمینه ای از امید بیکران آغاز شده است. من بیمارانم را تشویق می کنم که به چنین جمعهایی بپیوندند و واکنشهای خود و دیگران را ثبت کنند."
جراحت مرگبار
تشخيص اضطراب مرگ
تجربة برانگيزاننده
نيروي افكار
غلبه بر هراس مرگ از راه ارتباط
آگاهي از مرگ
پرداختن به اضطراب مرگ
پسگفتار
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد