دانلود کتاب کوله پشتی فرماندهی
نویسنده: بهرام بایرام زاده
نویسنده: بهرام بایرام زاده
نام کتاب : کوله پشتی فرماندهی
نویسنده : بهرام بایرام زاده
ناشر : بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس
تعداد صفحات : 248 صفحه
شابک : 978-600-8768-28-9
تاریخ انتشار : 1397
رده بندی دیویی : 955/0843092
دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , جنگ تحمیلی و دفاع مقدس
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 8000 تومان
"کوله پشتی فرماندهی" / خاطرات امیر حاج احمد قاسمی
کتاب حاضر اثری از بهرام بایرام زاده می باشد که توسط انتشارات حفظ آثار منتشر شده است.
کتاب حاضر باهدف بیان گوشه¬هایی از زندگی امیر سرافراز عرصه صیانت از مرزوبوم و ناموس ایران بزرگ، امیر احمد قاسمی، به رشته تحریر درآمده است و هدف از تدوین آن آشنا ساختن نسل کنونی با آرمان های مردان استوار دوران تکوین انقلاب میباشد و انتظار می رود با الگو گیری از این امرا و سرداران سرافراز بتوانند دین خود را به نحو احسن در قبال اسلام و میهن و مردم ادا کنند.
کتاب حاضر در پنج فصل به نگارش درآمده که در فصل اول، از تولد تا پایان دوره دبیرستان در فصل دوم از دانشکده افسری تا زندگی مشترک پادگانی، فصل سوم، مأموریت ظفار و فرآیند خدمتی، فصل چهارم، پاکسازی محورها و عملیات قادر و در فصل پنجم به سفرهای خارجی و بازنشستگی ایشان پرداختهشده است.
آنچه در بیان امیر احمد قاسمی قابلتوجه است، این است که ایشان دوران تحصیل عمومی و دانشگاهی را در زمان قبل از انقلاب سپری و حتی در کسوت یک نظامی و افسر وظیفهشناس چندین سال خدمت کردند و بعد از وقوع انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم باز بهعنوان افسری شجاع و دلاور در مقابل دشمن ایستاد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"نحوه اعزام و مراجعت از ظفارچگونه بود؟
بعد از انتظار چند ماهه برابر نظر مربیان تیم ویژه (نوهد) گروهان ما جهت این مأموریت انتخاب و به همراه اولین قسمت گروهان بهعنوان گروه پیش رو با یک فروند هواپیمای C-130 از پایگاه دزفول به شیراز و از آنجا به ظفار اعزام شدیم تا زمینه را برای ورود بقیه گروهان ها و فرماندهی در پایگاه مادر (مانستون) فراهم نماییم.
به اواخر اردیبهشت سال 1352 نزدیک می شدیم که تاریخ تعویض و عزیمت ما را به پایگاه ها ابلاغ کردند با توجه به این که من معاون گروهان، مسئول هر دو پایگاه عملیاتی استون سنج یک و دو بودم، هر دو پایگاه را با اتخاذ تدابیر و احتیاط های تأمینی، آماده تعویض نمودم. سپس به پایگاه مانستون مراجعت کردیم و فردای آن روز با چندین فروند هواپیمای C-130 نیروی هوایی از پایگاه مانستون مستقیماً به فرودگاه ارومیه پرواز کردیم. به محض اینکه جزایر همیشه خلیج فارس ایران بزرگ را از ارتفاع سی هزار پائی مشاهده کردم، نتوانستم جلو ریزش اشک هایم را بگیرم و تازه فهمیدم که این سرزمین پهناور و زیبا را چقدر دوست دارم. بالاخره پس از چهار ساعت پرواز مستقیم، هواپیماها در فرودگاه ارومیه به زمین نشستند و پس از پیاده شدن از هواپیما یک ستون خودرویی را که گویا از قبل به صورت هماهنگ شده در فرودگاه ارومیه برای انتقال ما به پادگان پیرانشهر مستقر بودند، مشاهده کردیم. سپس سوار ماشین ها شدیم و اوایل شب به پادگان پیرانشهر رسیدیم و پس از تحویل وسایل و تجهیزات همراه، با سپاسگزاری از درگاه خداوند تبارک و تعالی جهت دیدار خانواده شاد و خرامان به طرف منزل رفتم دیدم همه منتظر من هستند؛ از جمله پدر، مادر، همسر، فرزند، خواهر و فامیل ها. با دیدن این صحنه احساس عجیبی به من دست داد و این دیدار پر از عشق و محبت برای من، بعد از برگشت از مأموریت ظفار؛ یکی از لحظات بسیار شیرین و فراموش نشدنی زندگی ام شد."
خود نوشت خاطره گو
مقدمه
پیشگفتار
فصل اول
ازتولد تا پایان دوره دبیرستان
فصل دوم
دانشکده افسری تا زندگی مشترک پادگانی
فصل سوم
مأموریت ظفار و فرآیند خدمتی
فصل چهارم
پاکسازی محورها و عملیات قادر
فصل پنجم
سفرهای خارجی و بازنشستگی
اسناد و تصاویر
فهرست اعلام
منابع و مآخذ
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
سلام . نویسنده کتاب کوله پشتی فرمانده ، جناب سرهنگ بهرام بایرام زاده در دهه ۶۰ فرمانده من در تبریز بودند لطفا چنانچه شماره تلفنی از ایشان در اختیار دارید برای بنده اعلام بفرمایید
1401-01-09