دانلود کتابهای سید محمد حسین طباطبایی (علامه طباطبایی)
کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر سید محمد حسین طباطبایی (علامه طباطبایی)
زادگاه : تبریز
ملیت : ایرانی
تاریخ تولد : اسفند ماه سال 1281 هجری شمسی
بیشتر...
تاریخ وفات: 1360
زادگاه : تبریز
ملیت : ایرانی
تاریخ تولد : اسفند ماه سال 1281 هجری شمسی
بیشتر...
تاریخ وفات: 1360
سید محمد حسین طباطبایی مفسر، فقیه و عارف قرن چهاردهم هجری قمری در تبریز متولد شد. او یکی از عالمان تاثیرگذار مذهب شیعه بود و آثار زیادی از او، از جمله آموزش آسان فلسفه، ترجمه و تلخیص کتاب نهایة الحکمت، شیعه در اسلام، الانسان قبل الدنیا و وحی یا شعور مرموز به جای مانده است. او قرآن را به روش «قرآن به قرآن» تفسیر می کرد. علامه طباطبایی شاگردان بسیار شاخصی مانند شهید دکتر مطهری داشت. او در شهرهای زیادی مثل تبریز، قم و نجف اقامت داشته و به کسب علم پرداخته است. ایشان حکمت و فلسفه را در تشیع زنده کرد و از این جهت بر پیروان مذهب بسیار تاثیرگذار بوده اند. علامه محمد حسین طباطبایی سرانجام در سال 1360 هجری شمسی رخت از این جهان فانی بربست.
سید محمد حسین قاضی طباطبایی (Muhammad Husayn Tabatabai) مشهور به علامه طباطبایی، متولد اسفند ماه سال 1281 هجری شمسی (1321 هجری قمری) در شادآباد مشایخ از توابع تبریز است. دوره زندگی او را می توان به چهار بخش تقسیم کرد. کودکی، تحصیل در نجف، کشاورزی و کار در تبریز و سپس تالیف و تدریس در قم.
ایشان از نسل امام حسن مجتی(ع) و ابراهیم بن اسماعیل دیباج بوده و اجداد وی همگی عالم و دانشمند بوده اند. جد مادری ایشان نیز از سادات حسینی بود. علامه طباطبایی در دوران کودکی، در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر بزرگوارشان را از دست دادند. پس از آن او و برادرش محمد حسن الهی طباطبایی-که بعدها استاد فلسفه شد- برای تحصیل به مکتب رفتند و تا سال 1296 هجری شمسی تحصیلات ابتدایی را فراگرفتند و پس از آن تا سال 1304 به دانش اندوزی در زمینه علوم دینی پرداختند. همچنین در این زمان به مطالعه و یادگیری کتاب هایی مانند بوستان و گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ عجم و ... نیز پرداختند. سپس ایشان وارد مدرسه طالبیه تبریز شدند و به یادگیری ادبیات عرب و اصول و فقه پرداختند. همچنین در این سال ها توانستند به مقام استادی خطاطی نیز برسند. ایشان در سال 1304 به همراه برادرش محمد حسن، به نجف رفتند و ده سال در آن شهر به تحصیل علوم دینی مشغول بودند. پس از آن مجددا به تبریز بازگشتند و 11 سال در تبریز زندگی کردند و در این 11 سال مشغول به کشاورزی و تحقیق و تالیف بودند. دلیل مراجعت ایشان به تبریز، تنگدستی و مشکلات مالی بود.
علامه طباطبایی در سن بیست و سه سالگی با قمر السادات مهدوی ازدواج کردند. متاسفانه سه فرزند ایشان همگی در سنین کم فوت شدند. پس از این اتفاقات، آن ها دارای پسری شدند و نامش را عبدالباقی گذاشتند. عبدالباقی در حوزه ریاضیات و فنی تحصیل کرد. دو فرزند دیگر علامه، نجمه سادات و قمر السادات نام داشتند. قمرالسادات طباطبایی با شهید علی قدوسی ازدواج کرد.
علامه طباطبایی در سال 1325 به قم مهاجرت و در آن جا کلاس های درس خود را در تفسیر و حکمت آغاز کرد. کلاس های وی نقطه آغاز شهرت و محبوبیت ایشان بود. او همزمان در جلساتی در تهران با حضور هانری کربن، داریوش شایگان و حسین نصر شرکت می کرد. موضوع این جلسات اسلام شناسی، ادیان، فلسفه و حکمت بود. حتی جلسات ایشان با کربن تا بیست سال به صورت مداوم برگزار می شد. این جلسات باعث ایجاد یک حلقه فلسفی مهم شد و برای فیلسوفان ایرانی بسیار آموزنده بود. کربن فیلسوفی با عقاید هایدگری به شمار می رفت.
از شاگردان مهم علامه طباطبایی می توان به شهید دکتر مرتضی مطهری، شهید سید محمد بهشتی، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران (سید علی خامنه ای)، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ناصر مکارم شیرازی، محمدرضا مهدوی کنی و آیت الله مصباح یزدی اشاره کرد. در سال 1333 هجری شمسی، ایشان شروع به نوشتن تفسیر المیزان کردند که هفده سال به طول انجامید. این کتاب در بیست جلد و به زبان عربی نوشته شده است که بعدها به زبان فارسی نیز ترجمه شد.
علامه فردی ساده زیست بود و منزل اولیه ایشان در شهر قم بیست متر مربع بود و حتی آب شرب نداشت.
ایشان همینطور در ابتدای ورود به قم، به قاضی معروف بودند که بعدتر خودشان نام طباطبایی را انتخاب کردند.
ایشان ذوق ادبی داشته و شعر هم می سرود. همچنین در تیراندازی و اسب سواری نیز بسیار ماهر بوده اند. حتی در کشاورزی و معماری نیز مهارت کمی داشتند و می توانستند فعالیت کنند.
علامه طباطبایی در روز 24ام مهرماه سال 1360 در ساعت سه بعد از ظهر به سرای باقی شتافت. ایشان در اواخر عمر از بیماری پارکینسون رنج می بردند.
پرستش به مستی ست در کیش مهر برونند زین جرگه هشیار ها
به شادی و آسایش و خواب و خور ندارند کاری دل افگار ها
به جز اشک چشم و به جز داغ دل نباشد به دست گرفتار ها
کشیدند در کوی دلدادگان میان دل و کام دیوار ها
چه فرهاد ها مرده در کوه ها چه حلاج ها رفته بر دار ها
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/6043