دانلود کتاب افسانه های کهن ایران - داستان شغال بی دم

معرفی کتاب

"افسانه های کهن ایرانی" / داستان شغال بی دم و 20 داستان دیگر از حیوانات
کتاب حاضر اثری از پروانه چتروز تاجانی می باشد که توسط انتشارات آتریسا منتشر شده است.
این داستان در مورد افسانه های کهن ایرانی می باشد که در 20 داستان در رابطه با حیوانات خلاصه شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" روباه که از چنگال شیر فرار کرده بود و شهامت بیش‌تری را در خود حس می‌کرد، شکمش که سیر شد باز به این فکر افتاد که چگونه شیر را از سر راهش بردارد. شب بعد روباه به روی دیوار رفت و از خود صدای زوزه‌ی شغال را در آورد. (زوزه‌ای شبیه به وقت رسیدن انگور و این به معنای آگاهی دادن به دیگر شغال‌ها است برای انگور مجانی.) شغال‌ها که گرد آمدند، روباه خود را نشان داد و گفت: سر و صدا نکنید و اگر طالب انگور هستید در این باغ هر چه بخواهید هست. شغال‌ها دم تکان دادند و پا به پا کردند و گفتند: در این باغ شیری قوی هیکل است که ما جرأت نزدیک شدن به آن را نداریم. روباه سوگند پشت سوگند، که چنین نیست و شیر که شیر هست، شیر نیست. خلاصه شغال‌ها را راضی کرد، تا یک‌یک به درون باغ بخزند و انگور مفصّلی نوش جان کنند و دست آخر هم گفت فردا شب یادتان نرود. "