کتاب سام و بهرام

مقدمه

بنام خالق هستی

برشدن به معراج سخن و صفت معراج آن سرور کردن

جلوه کردن ذره مقال در پرتو آفتاب منقبت آل

به چمن گشتن عروس سخن و برافروختن شمع فکرت در فانوس سخن

اظهار تتمه از شکر نعمت دانشوری و نکته ای چند در آداب سخن گستری

نقاب برانداختن از چهره عشق

وله ایضا در تابش آفتاب عشق

چهره نمودن مطلوب در آیینه خواب و باعث شدن بر تالیف کتاب

پیدا کردن نسبت سام

سفر کردن سام به جانب دارالسلام

چاشنی دادن کلام به ذکر بهرام

عاشق شدن سام و بهرام

بی تابی کردن سام در عشق بهرام

محرم یافتن سام در عشق بهرام

رفتن سام بر سر راه بهرام

به پای افشاند سام جمعیت و سر در بیابان نهادن

آگاهی یافتن ادیب از حال سام و ملاقات کردن بهرام

مناجات کردن سام در مفارقت بهرام

تمثیل

عازم شدن بهرام در طلب سام

تمثیل

اجابت شدن دعای سام و سرمایه کردن محبت در دل بهرام و درد دل با او

به تزویر آمدن بهرام پیش پیرو خبر گرفتن از احوال سام

تقریر کردن پیرو احوال سام را به نزد بهرام

بیرون آمدن بهرام از خدمت پیر و رفتن در طلب سام

تمثیل

نزدیک سام رسیدن بهرام و شنیدن ناله

متقین شدن بهرام به ناله سام و تحریک سلسله ناز و آغاز عتاب سام کردن بهرام

پاسخ دادن سام بهرام را

پاسخ دادن بهرام سام را

جواب دادن سام

پاسخ دادن بهرام

پاسخ دادن سام

پاسخ دادن بهرام

پاسخ دادن سام

مناظره سام و بهرام

طلوع کردن وصال و شناختن عاشق و معشوق یکدیگر را نظایر حال

به مهمانی رفتن سام به خانه بهرام

تمثیل

حال پرسی بهرام از سام و بیان احوال کردن سام نزد بهرام

بیرون آمدن بهرام از صحبت سام و رفتن به خدمت پادشاه به منت تمام

نامه نوشتن بهرام به یاران و اعلام کیفیت ملاقات شاه و اراده طلب آن وفاداران

رسیدن نامه بهرام به سام

نامه سام در جواب بهرام

تمثیل در نامه

فرمان دادن پادشاه به آوردن سام جوانمرد

رفتن رسالت از نزد سام از خدمت شه ادیب بهرام

آوردن سام با جوانمرد ز استقبال مه جهان کرد

آوردن طفل ملک در مهد کردن بهرام را ولی عهد

در وصلت سام وهم جوانمرد با دستور مهر سرود