دانلود کتاب صوتی طلوع زمینی نو

معرفی کتاب

" طلوع زمینی تو " / کشف هدف زندگی

کتاب حاضر با عنوان اصلی ( A new earth ) به نویسندگی اکهارت تول ( Eckhart Tolle ) و به ترجمه ی مریم تقدیسی و با صدای افشین اعتماد و آسمان مصطفایی از انتشارات پندارتابان منتشر شده است.

آیا بشریت برای تحول خودآگاهی، شکوفایی درونی بنیادی و ریشه ای خود، که شکوفایی گیاهان هرچند زیبا، در مقابل آن تنها بازتابی کمرنگ به نظر می رسد، آماده شده است؟ آیا انسان می تواند فشردگی ساختارهای ذهنی شرطی شده ی خود را رها کند و مانند کریستال ها و سنگ های قیمتی، نور را از خود عبور دهد؟ آیا می تواند جاذبه ی مادیات و مادی گرایی را نقض کند و از هوی تسازی وابسته به اشکال، که موجب تقویت ایگو  می شود و او را محکوم به زندانی شدن در حصار شخصیتش می کند، فراتر رود؟

در این کتاب به این سؤالات و مسائل بنیادی دیگری از این قبیل پرداخته می شود. مهم تر ای نکه خودِ این کتاب وسیله ای است برای ایجاد دگرگونی که از طلوع خودآگاهی نوظهوری ریشه گرفته است. ایده ها و مفاهیمی که در این کتاب ارائه شده شاید مهم باشند، ولی در درجه ی دوم اهمیت قرار دارند. آن ها چیزی بیش از علائم راهنما به سوی بیدارگری نیستند. با خواندن آنها، تغییراتی را درون خود احساس خواهید کرد.

هدف این کتاب این نیست که عقاید و اطلاعات جدیدی را به ذهنتان اضافه کند یا برای پذیرش چیزی متقاعدتان کند. هدف آن ایجاد دگرگونی در خودآگاهی شما، یعنی بیدارگری شماست. از این دیدگاه نمی توان این کتاب را نامید. جالب یعنی وقتی که شما ارتباطی سطحی با کتاب برقرار « جالب » کتابی می کنید، در ذهنتان با نظرات و مفاهیم بازی می کنید و موافق یا ناموافق هستید. این کتاب درباره ی شماست. یا وضعیت خودآگاهی شما را تغییر می دهد، یا بی معنا خواهد بود. تنها کسانی را می تواند بیدار کند، که آمادگی لازم را داشته باشند. هنوز همه آماده نیستند، ولی بسیاری هم هستند و با بیداری هر انسان، نیروی فزاینده ی خودآگاهی جمعی رشد می کند و راه را برای دیگران هموارتر می سازد. اگر معنی بیدارگری را نمی دانید، به خواندن ادامه دهید. تنها از طریق بیدارگری است که می توانید به معنای واقعی این کلمه پی ببرید. یک اشاره برای آغاز روند بیدارگری کافی است و این روند بازگشت ناپذیر است. این روند در بسیاری دیگر بدون ای نکه خودشان از آن آگاه باشند، شروع شده است. این کتاب به آن ها کمک می کند آن را درک کنند. برای برخی این روند شاید در اثر فقدان یا رنج، برای دیگری از طریق ایجاد ارتباط با یک استاد یا تعالیم معنوی، یا از یا هر کتاب دیگری که از لحاظ معنویت « نیروی حال » طریق خواندن کتاب زنده است، یا آمیزه ای از همه ی موارد بالا آغاز شده باشد. اگر روند بیدارگری در  شما شروع شده، خواندن این کتاب آن را تسریع و منسجم خواهد کرد.

بخش بنیادین بیدارگری، شناخت خودِ بیدار نشده، شناخت ایگوی در حال تفکر، در حال حرف زدن و عمل کردن و همچنین درک فرایندهای ذهنی جمعی مشروط است، که حالت ناخودآگاهی را تشدید می کند.

به همین علت است که این کتاب ابعاد اصلی ایگو و چگونگی عملکرد آن ها را در فرد و جمع نشان می دهد. این موضوع به دو دلیلِ مرتبط با هم مهم است: اول اینکه شما فقط در صورتی می توانید ایگو را بشناسید، که طرز کار آن را بدانید و ایگو شما را بارها و بارها از طریق هویت سازی وابسته می فریبد. این بدان معناست که شیادانه وانمود می کند که شماست و بر شما مسلط می شود. دلیل دوم این است که همین عمل شناسایی یکی از راه های رخ دادن بیدارگری است. وقتی شما ضمیر ناخودآگاه تان را می شناسید، آنچه این شناخت را ممکن می سازد، همان خودآگاهی در حال ظهور و همان بیدارگری است. نمی توانید با ایگو بجنگید و پیروز شوید، همان طور که نمی توانید با تاریکی بجنگید. تنها چیزی که ضروری است، همان نور خودآگاهی است و شما همان نور هستید.

در بخشی از این کتاب می شنویم:

" جنگ اول جهانی در سال 1914 شروع شد. جنگ های ویرانگر،  بی رحمانه و ریشه گرفته از ترس، طمع و شهوت قدرت هم مانند برده داری ، شکنجه و خشونت های گسترده ای که به دلایل مذهبی و ایدئولوژیکی رخ می داد، رویدادی متداول در طول تاریخ بشریت بوده است. انسان ها بیشتر از آن که گرفتار درد و رنج ناشی از بلایای طبیعی شده باشند، از دست یکدیگر رنج کشیده اند. با این وجود، تا سال 1914 ذهن انسانِ، با هوش سرشار خود، نه تنها موتورهای درون سوز، بلکه بمب، مسلسل، زیردریایی، آتش افکن و گازهای سمی را اختراع کرده بود. هوش در خدمت جنون! در جنگ های سنگربه سنگر فرانسه و بلژیک میلیون ها نفر تنها برای به دست آوردن چندین مایل گِل آواره شدند. وقتی جنگ در سال 1918 به پایان رسید، نجات یافتگان، گیج و وحشت زده به ویرانه های پشت سرشان خیره شده بودند: ده میلیون کشته و بسیاری قطع عضوشده و از شکل افتاده باقی مانده بود. هرگز پیش از این، جنون انسان تأثیراتی چنین مخرب و آشکار را به دنبال نداشته است. تازه کسی نمی دانست که این تنها شروع ماجراست."