×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود رایگان کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
لیورا

دانلود کتاب لیورا

لیورا
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست
نقد و بررسی

نام کتاب : لیورا

نویسنده : فریبا صدیقیم

ناشر : نوگام

شابک : 978-1-909641-34-1

دسته بندی : رمان های ایرانی, داستان و رمان مذهبی

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : رایگان


معرفی کتاب

"لیورا"
کتاب حاضر اثری ازفریبا صدیقیم می باشد که توسط انتشارات نوگام منتشر شده است.
اولین خاصیت رمان خوب پرکشش بودن و جذاب بودن است که این کتاب ویژگی‌اش را دارد. رمان پر از خرده روایت‌های نو و خواندنی برای خواننده است و خصوصا چون راوی با یک اقلیت مذهبی حرکت می‌کند که از فضای خیلی سنتی به تدریج به فضای مدرن می‌رود، تجارب جالبی دارد. خواننده تک تک لحظات را حس می‌کند و آدمها را زندگی می‌کند و با آنها اخت می‌شود. یک روایت کاملا زنانه که با وجود فضای زندگی خاص و کلیمی بودن شخصیت‌ها، پر از جذابیت‌های پنهان و آشکار است. در حین خواندن رمان، مخاطب کاملا با جادوی «قصه» درگیر است و این خاصیتی‌ست که باعث می‌شود فراموش کنی، داستان می‌خوانی. خواننده جزیی از داستان می‌شود. با آنها توی خانه‌ها، کوچه‌ها و حیاط‌ها راه می‌رود. درد می‌کشد، شاد می‌شود، غمگین می‌شود، کشف می‌کند و نو می‌شود.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"ماه ها بعد وقتی مادربزرگ داشت هدیه ی تامار را در کمد زیرزمین جا می داد و مادر هم حتماً داشت دست هایش را که پوستش مثل خاک تشنه ای قاچ قاچ شده و در حال باز شدن بود، برای بار هزارم می شست، پدر داشت به تاماری نگاه می کرد که دیگر تامار روزهای عزاداری نبود. خم شده، تکیه داده بود به دیوار و دکمه ی بالای پیراهن سفیدش را باز گذاشته بود. وقتی تامار از کنارش رد شد سیگار را با دو انگشت شست و اشاره از روی لب ها برداشت و نگاهش کرد. تامار با لبخندی کوچک در گوشه ی لب، برای پوشاندن موهای تابدارش ، چادری را که پر از گل های ریز بود، آهسته و با طنازی روی سر کشید. پدر با رندی و اشتیاقی که همیشه توی چشم هایش موج می زد، سیگار را روی زمین انداخت ، زیر پا له کرد وشروع کرد به سوت زدن یک آهنگ. آهنگی که نه شاد بود و نه غمگین: شکوفه می رقصد از...
باد بهاری… شده سرتاسر دشت… سبز و گل ناری… آهنگی که حس روزهای تعطیل را می داد، روزهایی که در باغ های سبز به دنبالش قدم می زدیم و شاخه های یاس را می چیدیم تا برای مراسم عید پسح به خانه بیاوریم."

فهرست مطالب

خواننده گرامی  

فصل اول  

پوشه های زرد و کهنه  

لس آنجلس کدر  

این الو گفتن نرم  

کاش هرگز ندیده بودمش  

مادر و تونل قصه  

آگاتا کریستی نظاره گر  

آگاتا کریستی فعال  

قهوه ای تر از قهوه  

لیاچل خودش را کشت  

یک چشمش یوسف بود  

فیتیله فردا تعطیله  

انجمن افشای خیانت زنان و مردان!  

این همه اقیانوس بی رحم  

دفتر جدید  

فصل دوم  

«دوستش داری! 

زنیکه ی بارونی  

با تصویرها  

عصای چوبی  

پدرتر از همیشه  

کفش عروسی  

تولد تو  

سالن عوضی  

اسم بازی  

تامار  

پدر  

فصل سوم  

قبرهای تازه تر 

رمان لیورا:

رمان لیورا داستان زنی است که در گذشته اش حبس شده و نمی داند چطور در زمان حال زندگی کند. لیورا داستانی عاشقانه است و سؤال عاشقانه ای که تا آخر داستان بی جواب می ماند و در نهایت به خواننده این امکان را می دهد که با نویسنده همراهی کند.

چیزی که در این رمان از  پیچیدگی برخوردار است شخصیت راوی داستان است و راهی که او در برخورد با کشمکش های زندگی اش انتخاب کرده. بدیع بودن و عمیق بودن افکار لیورا و شیوه ای که در برخورد با دودلی ها و شک ها انتخاب می کند مثلا با ناتوانی اش در تصمیم گیری، با سوالهای ذهنی اش در مورد عشق و.... باعث شده که به شخصیتش عمق بخشد و همین است که خواننده را با او همراه کند؛

 کیان دارای شخصیتی  جذاب، خوش چهره و به راحتی لیورا را عاشق خود می کند. آن ها 17 سال زندگی شان را باهم میگذرونن اما هیچ یک چندان راضی به نظر نمی آیند .لیورا با اوچندان حرف نمی زند، اما هنوز با وسواس به این زندگی ادامه می دهد او حتی همسرش را تعقیب می کند و برایش کارآگاه خصوصی می گیرد.

با توجه به  طرز برخوردهای شخصیت داستان می توان دریافت که با شخصیتی درون گرا مواجه هستیم، شخصیتی که در موقعیت های زندگی اش سکوت می کند و در عوض خاطره های دوران کودکی اش یک به یک زنده می شوند تا او بتواند خودش و دلیل سکوتش را بیشتر بشناسد.

شخصیت لیورا اینگونه است که برای هر تصمیمی دو بار فکر می کند، شخصیتی مشاهده گر دارد وبه  مسائل، بعد وسیعی می دهد و به همان نسبت در زندگی اش مدتها بی عمل و حتی بی عکس العمل است. فقط از طریق به یاد آوردن خاطرات است که می تواند خودش را دوباره در گذشته اش ببیند. تنها جایی که لیورا بسیار فعال می باشد در جوانی و زندگی سیاسیش می باشد.

فصل های آینده این داستان مربوط به  زندگی گذشته لیورا است و نیز متوجه می شویم که پدر لیورا به خاطر زن دیگری مادر را ترک کرده و برای مدتی غیب می شود و این رویداد بر روی زندگی لیورا و همه فامیل اثرگذاشته است.

 

لیورا

 

خواننده  این رمان به آرامی به ریشه شک و بدبینی های لیورا پی می برد و با عواطف او آشنا می شود. لیورا به دلیل اضطراب با احساسات خود بیگانه است و همین باعث می شود که نتواند در زمان حال زندگی کند. طی مدت کوتاهی بعد از اینکه همایون، عشق اول لیورا، ایران را ترک می کند او عاشق کیان می شود و کشمکش های عشقی اش آغاز می شود.

لیورا وقتی متوجه می شود که همایون، اولین عشق او، به شهر می آید او برای دیدنش با خود کلنجار دارد اما وقتی تصمیم می گیرد که برای دیدنش برود، داستان به نحو دیگری پیش می رود. در واقع صحنه دیدار آن ها می تواند نقطه عطفی در افکار و احساسات لیورا باشد.

به طور کلی رمان لیورا کتابی پر از اندیشه و تحریک کننده است،که به روان انسانها و روابط عاطفی شان نظر دارد و نیز نشان می دهد که چگونه یک حادثه در گذشته می تواند بر زندگی تأثیر بگذارد و آن را دگرگون کند.همچنین این رمانرمان یک روایت کاملا زنانه است که با وجود فضای زندگی خاص و کلیمی بودن شخصیت ها، پر از جذابیت های پنهان و آشکار است. لیورا زن غمگینی است؛ نمی تواند به کسی اعتماد کند، به راحتی عشق بورزد. نویسنده در طی داستان نشان می دهد که او به دنبال ارتباط عمیق تر با خودش می باشد.

به قلم:نفیسه علیزاده

 

 

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها