دانلود کتابهای (خلیل. خلیل) شیخلو
کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر (خلیل. خلیل) شیخلو
نام اصلی : خلیل شیخلو
زادگاه : ارومیه
تاریخ تولد : 1344
پیشه : شاعر
بیشتر...
نام اصلی : خلیل شیخلو
زادگاه : ارومیه
تاریخ تولد : 1344
پیشه : شاعر
بیشتر...
خلیل شیخلو شاعر آذری زبان اهل ارومیه، در سال 1344 چشم به جهان گشود. اولین مجموعه شعر او در سال 1377 توسط انتشارات فرهنگی- هنری نارنج، با عنوان " بی حضور تو" در 2000 نسخه چاپ شد. این مجموعه شامل 51 قطعه شعر نو است که برای هر یک شماره ای مشخص شده و مناسبت سرایش آن ها نیز ذکر شده است. شعر نو شامل قالب های نیمایی و سپید و موج نو است و در قالب های دیگر بر اساس توجه شاعر به زبان و مفاهیم روز عنوان نو به عنوان پسوند به نام قوالب افزوده می شود. مانند غزل نو. در شعر شیخلو، عنصر خیال نقش اساسی بازی می کند. همانطور که می دانیم وهم در ادبیات فلسفی در مقابل عقل است. عقل مدرک معانی کلیه است مانند علم کلی و دوستی کلی، ولی وهم مدرک معانی جزئیه است، مانند دشمنی و دوستی افراد خاص. کار قوه خیال صورتگری است. قوه خیال نیز صور محسوسات را ترکیب و تصور می کند. اشعار شیخلو از عاطفه تهی و از خیال سرشار است. همانطور که مولوی هم در جای جای مثنوی به خیال، اقسام آن، جایگاهش در شناخت و معرفت انسان اعم از امور عینی و ماورائی و تأثیرات متعددی که بر جسم، روان و کمالات روحی فرد می گذارد، پرداخته است. در اشعار شیخلو، همه چیز از تخیل می روید، حتی پسر موبوری مثل خود شاعر، و دختر سیاه چشمی که نقش معشوق را دارد؛ گر چه ممکن است وجود خارجی نداشته باشد. شعر خلیل برای خود جهانی است مستقل از جهان عین. از نظر او لازمه شعر و هنر بازآفرینی واقعیت نیست.
بخشی از شعر "بی حضور تو"
به آب و نان نیازی نیست
بگذارید انتظار بکشم/ ...گریه کنم
انتظار و گریه
تنها گلیمی است
که کوتاه تر از پاها نبوده است.
در مجموعه ی "می توانی بیش از این ناز کنی" خلیل شیخلو اشعار پخته تری رو سروده که نشانه ی انتخاب مسیری درست در جهت کشف استعداد های او بوده. شیخلو سعی دارد از قابلیت های زبان فارسی حداکثر استفاده را ببرد. استعداد بالفعل او در این است که امثال و حکم رایج در زبان را به استخدام شعر در آورده و از ترکیب آنها شعری منحصر به فرد خلق می کند که حاوی معنایی کامل متفاوت و جدید است. درون مایه یا مضمون در شعر برای شیخلو آن ظور که باید و شاید، اهمیت ندارد. از نظر او شاعر نه مبارز سیاسی است و نه فیلسوف و اندیشه پرداز. شاعر فقط شاعر است و در خدمت زبان. شاعر باید جادوی زبان را بشناسد و بداند که با زبان چگونه رفتار کند که سخنش رنگ شعر بگیرد. برای شیخلو فرقی نمی کند که چه موضوعی را برای سرودن انتخاب کرده است. خواه مسائل اجتماعی و سیاسی باشد، یا مقوله فلسفی و هستی شناسانه و یا به تغزل بپردازد. آنچه مهم است نحوه بیان اوست نه چیزی که می گوید. یعنی فرم نسبت به درونمایه در اولویت است. تغزل در شعر او جایگاه خاصی دارد. غزل در ادب فارسی به قالبی از شعر سنتی فارسی می گویند. بنابراین توجه او به سنت فارسی نیز، تحسین برانگیز است.
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/1475