×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتابهای خواجه عبدالله انصاری

کتابهای الکترونیک، زندگی نامه و آلبوم تصاویر خواجه عبدالله انصاری

 خواجه عبدالله انصاری

نام اصلی : خواجه عبدالله انصاری

زادگاه : هرات

تاریخ تولد : 2 شعبان 396 هجری قمری

پیشه : نویسنده، شاعر، عالم دینی و مذهبی

بیشتر...

شهرت: پیر هرات، پیر انصار، پیر هروی

تاریخ وفات: ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری

معروفترین اثر : مناجات نامه

آثار

زندگینامه

چکیده

خواجه عبدالله انصاری (Khaje-Abdollah Ansari) عارف و دانشمند ایرانی، در سال 369 هجری قمری در هرات به دنیا آمد.

پیر هرات، پیر انصار و انصاری هروی القابی هستند که به خواجه عبدالله انصاری نسبت داده شده اند.

او به خاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغز و بی همتایش به چهره مشهور و ماندگاری در طول تاریخ تبدیل شد. اکثر سروده هایش در مدح و ثنای خداوند، به زبان های فارسی و عربی است.

خواجه عبدالله، فرزند ابومنصور محمد انصاری و نوه ابو ایوب انصاری بود.

وی در سال 481 هجری قمری در هرات از دنیا رفت و آرامگاهی در همان شهر آرمید.

مناجات نامه، زاد العارفین، قلندرنامه، هفت حصار و الهی نامه از آثار به یادگار مانده از خواجه عبدالله هستند.

عبدالله انصاری

 

شرح کاملی بر زندگی خواجه عبدالله انصاری

 

نگاهی به خاندان و دوران کودکی خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری در هرات افغانستان به دنیا آمد. پدر بزرگش از صحابه پیامبر بود و مادرش اهل بلخ. استعداد وی در سرودن شعر از کودکی شروع شد. وقتی 4 ساله بود خواندن و نوشتن را یاد گرفت و از 9 سالگی شروع به سرودن شعر کرد. تا 10 سالگی نیز با راهنمایی های پدرش علوم دینی را آموخت.

وقتی نوجوان بود پدرش به بلخ کوچ کرد و خواجه عبدالله را نزد شیخ عمو که صوفی ای نامدار بود تنها گذاشت. وی نزد استادانی از جمله یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی با علم قرآن و حدیث آشنا شد.

خواجه عبدالله باهوش و توانا، در مدت کوتاهی توانست بسیاری از علوم دینی و ادبی را بیاموزد. این هوش و ذکاوت و مطالعه و تفکر عمیق وی باعث شد در آینده به عالم و عارف مشهوری بدل شود.

 

آغاز جوانی و ادامه آموختن علوم دینی

خواجه عبدالله انصاری در سال 417 هجری قمری تحصیلات عالیه در علوم دینی را ادامه داد. او که برای آموختن برخی از علوم از شهرش خارج شده بود، بار دیگر به وطن بازگشت تا راه تدریس و سلوک و طریقت را در پیش بگیرد. شیخ عمو که بسیار به خواجه عبدالله اعتماد داشت، امور مربوط به خانقاه را به او سپرد و خود به گشت و گذار و مسافرت مشغول شد.

در سال 422 هجری قمری، یحیی بن اعمار که یکی از استادان خواجه عبدالله بود از دنیا رفت. او وصیت کرده بود پس از فوتش خواجه عبدالله جانشینش شود و به جای او به تدریس علوم دینی و عرفانی بپردازد و همیت اتفاق نیز افتاد. در این میان خواجه عبدالله چندین بار به سفر خانه خدا رفت و یک بار ابو سعید ابوالخیر را ملاقات کرد.

خواجه عبدالله به موجب دانش و آگاهی اش در تمام جهان پرآوازه گردید و علاقه مندان از سراسر دنیا به دیدار او می آمدند و از محضر پربارش استفاده می کردند.

دوران زیست خواجه عبدالله همزمان با حکومت سلطان مسعود غزنوی بود. او اما آنچنان غرق در مسیر طریقت بود که اعتنایی به حکومت و سیاست نمی کرد؛ اما عده ای به دلیل حسادت، با تهمت و بدگویی باعث شدند خواجه عبدالله به دربار خوانده شود اما پس از گفتگویی خواجه عبدالله را با عزت بسیار مرخص کردند.

در رابطه با عقاید و اندیشه های این عارف پرآوازه خواجه عبدالله، نظرش با نظر و تفکر فلاسفه هم عصرش مغایر بود.

عقاید این عارف مشهور، برخلاف برخی از رجال عارف نما که عقایدشان با شریعت در تضاد بود، کاملا بر پایه شریعت استوار بود و شیوه ای کاملا صوفیانه داشت.

خواجه عبدالله برای تمام نظریات عرفانی خود دلیلی از کتاب و سنت می آورد. او در عصری زندگی می کرد که فقر و ظلم به اوج رسیده بود. اکثر مردم نیز در آن دوره تمایل زیادی به اندیشه های دینی و عرفانی داشتند و گوشه و کنار شهر پر شده بود از خانقاه های صوفیان. طبیعی بود در چنان شرایطی شخصیت برجسته ای مانند خواجه عبدالله تاثیر بسیاری بر مردم آن روزگار گذارد.

 

واپسین سال های زندگی خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری در واپسین سال های عمر، بینایی دو چشمش را از دست داد. چنین اتفاقی برای شخصی که تمام عمرش را به خواندن و آموختن گذرانده بود بسیار گران تمام شد. او سرانجام در 22 ذی الحجه سال 481 هجری در سن 85 سالگی در هرات، به جایگاه ابدی و نزد پروردگارش شتافت و در آرامگاهی در همان شهر به خاک سپرده شد.

 

از مناجات های زیبای خواجه

الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

الهی ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی...

الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم. خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد.

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو

الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم

الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم.

الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم به خواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق.

الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهانش چه کند...

الهی مرا آن ده که مرا آن به

الهی اگر از دنیا مرا نصیبی است به بیگانگان دادم و اگر از عقبی مرا ذخیره ای است به مومنان دادم. در دنیا مرا یاد تو بس و در عقبی مرا دیدار تو بس

الهی ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مومنان را گواهی، چه عزیز آن کس که تو خواهی!

الهی هر که تو را شناسد، کار او باریک و هر که تو را نشناسد، راه او تاریک.

الهی توانایی ده که در راه نیفتم و بینایی ده که در چاه نیفتم.

الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست. دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست.

الهی ترسانم از بدی، خود بیامرز مرا به خوبی خود.

الهی بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن.

الهی هرکس از آنچه ندارد مفلس است و من از آن چه دارم.

الهی ابوجهل از کعبه می آید و ابراهیم از بتخانه، کار به عنایت بود، باقی بهانه.

الهی اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد کرده ام پشیمانم.

الهی کدام درد از این بیش باشد که معشوق توانگر بود و عاشق درویش...

الهی من کیستم که تو را خواهم چون از قسمت خود آگاهم، از هرچه می پندارم کم ترم.

الهی فرمودی که در دنیا بدان چشم که در توانگران می نگری، به درویشان و مسکینان نگرید.

الهی تو کریمی را والا تری که در آخرت بدان چشم که در مطیعان نگری در عاصیان نگری.

الهی دلی ده که در حرص و آز بر ما باز نشود و قناعتی ده که چشم امید ما جز به روی تو باز نشود.

الهی دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و توفیقی ده که در دین استوار شویم.

الهی اگر پرسی حجت نداریم و اگر بسنجی بضاعت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم.

ماییم همه مسلمان، بی مایه و همه از طاعت بی پیرایه و همه محتاج و بی سرمایه الهی چون نیکان را استغفار باید کرد، نا نیکان را چه باید کرد؟

الهی می بینی و می دانی و برآوردن می توانی.

الهی چون همه آن کنی که می خواهی پس از این بنده مفلس چه می خواهی.

الهی آمرزیدن مطیعان چه کار است. کرمی که همه را نرسد چه مقداب است.

الهی آفریدی رایگان و روی دادی رایگان. پس بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان

الهی اگرچه بهشت چون چشم و چراغ است بی دیدار تو درد و داغ است. دوزخ بیگانه را بنگاه است و آشنا را گذرگاه است و عارفان را نظرگاه است

الهی اگر مرا در دوزخ کنی دعوی دار نیستم و اگر در بهشت کنی بی جمال تو خریدار نیستم.

من به حور و قصور ننازم، اگر نفسی با تو پردازم، از آن هزار بهشت سازم.

الهی چون آتش فراغ داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی. الهی روزگاری تو را می جستم، خود را می یافتم. اکنون خود را می جویم، تو را یافتم.

الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم و از لطف و عنایت تو آگاهم. خواست خواست تو است، من چه خواهم؟

الهی! خواندی تاخیر کردم، فرمودی، تقصیر کردم، عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بی داد کردم. اگر گوییم ثنای تو گوییم، اگر جوییم رضای تو جوییم.

الهی! گفتی کریمم، امید بدان تمام است تا کرم تو در میان است، نا امیدی حرام است.

 

خواجه انصاری

ویکی پدیای خواجه عبدالله انصاری

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C

 

آثار خواجه عبدالله انصاری

سبک آثار خواجه، موعظه و خطابه بود و نثر او مرسل و مصنوع. نوشته های وی به قدری خوش آهنگ است که به حالتی شعر مانند به نظر می رسند.

 

لیست آثار

مناجات نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندر نامه، محبت نامه، هفت حصار، رساله دل و جان، رساله واردات، الهی نامه، طبقات الصوفیه، الکشف عن منازل السائرین، نصایح، ذم الکلام، صد میدان، مناقب اهل الاثار، انوار التحقیق، پرده حجاب حقیقت ایمان، شکر و سکر، صد پند، گنجنامه، مقامات


 


آثار خواجه عبدالله انصاری که در کتابچین موجود است

  1. کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

لینک کوتاه

http://ketabch.in/a/3602