دانلود کتاب اتاق
نویسنده: اما داناهیو
ناشر : روزگار
نویسنده: اما داناهیو
ناشر : روزگار
نام کتاب : اتاق
نویسنده : اما داناهیو
ناشر : روزگار
مترجم : علی منصوری
تعداد صفحات : 328 صفحه
شابک : 978-964-374-431-1
تاریخ انتشار : 1391
رده بندی دیویی : 823/92
دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 66000 تومان
"اتاق"
رمان اتاق با عنوان اصلی (Room) مجموعه ای از 5 داستان کوتاه به قلم نمایشنامه نویس، تاریخ نگار ادبی و رمان نویس ایرلندی اما داناهیو (Emma Donoghue) می باشد که با ترجمه ای از علی منصوری توسط انتشارات روزگار منتشر شده است .
داناهیو جوایز لمبدا و استون وال را در کارنامه نویسندگی خود به ثبت رسانده است . همچنین این کتاب که به عنوان پرفروش ترین کتاب این نویسنده شناخته می شود، توانسته است برای دریافت جایزه من بوکر ، کاندید شده و به فینال این جشنواره راه یابد.
رمان اتاق در مورد دختری است که توسط پدر خود برای مدت 24 سال دریک اتاق حبس شده بود و بارها مورد تجاوز وی قرار گرفت. روایت داستان اتاق از دید کودکی پنج ساله روایت می شود که به همراه مادر خود در این اتاق حبس بوده است. اما داناهیو با اقتباس از رمان خود یک فیلم نامه نیز نگارش کرد و فیلمی به کارگردانی لنی آبراهمسون بر اساس فیمنامه رمان اتاق ساخته شد. فیلم اتاق به یکی از موفق ترین فیلم های تاریخ سینما تبدیل شد و موفق شد جوایز ارزشمندی همچون اسکار و گلدن گلوب را دریافت کند.
در بخشی از داستان دروغ نگویی از مجموعه اتاق (Room) می خوانیم:
"شیک کردن هم خودش یه بازیه. من تاج سلطنتی رو میذارم سرم که یه تیکههاییاش فویل طلائیه و یه تیکههاییاش فویل نقرهای و زیرش هم مقوای پاکت شیر. با دو تا از جورابهای ماما که توی هم رفتهان، براش یه النگو اختراع میکنم، یکیشون سفیده اون یکیشون سبز. من میرم سراغ جعبهی بازیها که بالای قفسهست. با خطکش اندازه میگیرم اندازهی هر دومنیو تقریبا یه اینچه و هر مهرهی شطرنج هم نیم اینچ. با انگشتهام سنت پیتر و سنت پال بازی میکنم، اونها هر دفعه قبل از این که پر بزنن به هم تعظیم میکنن. چشمهای ماما باز شده باز. براش النگو جورابی رو میبرم، میگه خوشگله و فوری دستش میکنه."
این کتاب فهرست ندارد.
رمان اتاق (room) نوشته ی اما داناهیو نویسنده ی ایرلندی-کانادایی است که در سال 2010 نوشته شده است. داستان از نقطه نظر یک پسر بچه ی پنج ساله، جک روایت می شود که به مدت پنج سال همراه با مادرش در یک اتاق اسیر شده اند.
داناهیو این داستان را تحت تاثیر ماجرای پسر پنج ساله به نام فیلیکس در پرونده ی فریتزل نوشت. پرونده ی فریتزل درباره ی مردی اتریشی است که دخترش را به مدت 24 سال در یک اتاق حبس کرد و از او صاحب هفت فرزند شد. فیلیکس کوچکترین فرزند او بود که در هنگام فاش شدن راز فریتس تنها پنج سال داشت.
کتاب نامزد جایزه ی بوکر در سال 2010 و برنده ی جوایز لمبدا و استون وال بوده است.
رمان اتاق توسط انتشارات روزگار و با ترجمه ی علی منصوری به چاپ رسیده است.
اما داناهیو حق فروش کتابش را در سال 2014 فروخت و خود فیلمنامه ای اقتباسی از این رمان نوشت. لنی آبراهمسون کارگردانی این اثر را برعهده گرفت. اتاق تبدیل به یکی از فیلم های مهم تاریخ سینما شد و توانست جوایز مهمی مانند اسکار و گلدن گلوب را از آن خود کند.
دختر دانشجویی هنگام رفتن به کتابخانه ی دانشگاه توسط مردی به نام نیک پیر ربوده شده و به مدت هفت سال در یک اتاق زندانی می شود. در طول این هفت سال او مدام مورد استفاده ی جنسی نیک بوده است و در همان سال اول باردار می شود؛ اما بچه که دختر بوده در زمان تولد با پیچیده شدن ناف به دور گردن و خفگی حاصل از آن می میرد. سال دوم پسری به دنیا می آید که اسم او را جک می گذارد و اکنون پنج ساله است.
راوی داستان جک است. داستان با جشن تولد پنج سالگی او آغاز می شود. مادر که حالا جک را در شرایطی می داند که می تواند به او کمک کند از او می خواهد که تظاهر به مردن کند. به این ترتیب نیک پیر که می خواهد از شر جنازه ی جک خاص شود، او را از اتاق خارج می کند. جک از دست نیک پیر فرار می کند و به پلیس همه چیز را می گوید و پلیس نیک پیر را دستگیر می کند.
بخش دوم کتاب درباره ی بازگشت آن ها به بطن جامعه است؛ اما مادر و جک توانایی برقراری ارتباط با جهان بیرون را ندارند؛ اما سرانجام با بهبودی نسبی در خانه ای که دولت برای آن ها تامین کرده است زندگی جدیدی را آغاز می کنند.
اما داناهیو (Emma Donoghue) در 24 اکتبر سال 1969 در دوبلین به نام آمد. او نمایشنامه نویس، تاریخ نگار ادبی و رمان نویس ایرلندی مقیم کانادا است. رمان اتاق داناهیو به فینال جایزه ی ادبی من بوکر راه یافت و به یک کتاب پرفروش در سراسر جهان بدل شد.
کتاب باشلق او در سال 1995 برنده ی جایزه ی کتاب استون وال شد. آخرین رمان او با نام کشش ستاره ها در سال 2020 نوشته شده است.
داناهیو دارای مدرک دکترای زبان انگلیسی از دانشگاه گرتون کالج کمبریج می باشد. اقامت او در کمبریج و حضور در فعالیت های مشترک زنان، الهامی برای نوشتن و خلق مجموعه ی داستان کوتاه خوش آمدید گردید. پایان نامه ی داناهیو بر پایه ی روابط میان زنان و مردان در ادبیات عامه ی سده 18 میلادی بود.
زمانی که در کمبریج بود با همسرش کریستین رولستون آشنا شد. آن ها از سال 1998 به کانادا مهاجرت کردند و در سال 2004 به داناهیو به طور رسمی شهروند کانادا شد. او دو فرزند دارد.
از آثار او تنها اتاق و شگفتی به فارسی ترجمه شده اند.
پیش از شروع داستان، شعری با نام کودک من به عنوان گشایش داستان آورده شده است که هم نوای دل مادر بوده و همخوان سرگذشت او است. این امر نشان می دهد که شخصیت اصلی داستان در واقع مادر است و نویسنده شرح حال او را تعریف می کند.
این شعر ضمن شکل بخشیدن به یکی از اهداف داستان یعنی ارتباط احساسی با درونیات مادر، ما را با شخصیت او هم بیشتر آشنا می کند. مادر بنا به ذاتش دلسوز است و نگران و تمام توجهش به کودک است. او برای اینکه آسیبی به جک نرسد به خواسته های نیک پیر تن می دهد.
داستان در فهرست محتوای کتاب پنج بخش است؛ اما از نظر اصل ماجراها آن را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
از خاستگاه طرح داستان می توان داستان را به سه بخش اسارت، رهایی و زندگی اجتماعی تقسیم کرد. داستان پر از تقابل ها و ضدیت ها است؛ جهان اتاق و جهان بیرون، مفهوم آزادی و مفهوم اسارت، جهان سنتی و جهان مدرن و کودک و بزرگسال؛ اما اصلی ترین تقابل موجود تقابل میان جهان داخل اتاق و جهان خارج است. تصور ابتدایی خواننده در هنگام خواندن رمان این است که جهان داخل اتاق زندان و جهان خارج آزادی است؛ اما با فرار مادر و پسر از اتاق متوجه می شوند که دنیای بیرون هم مانند زندان است. چون قدرت تعامل با بقیه را ندارند. آزادی زمانی معنا پیدا می کند که تعاملی دو سویه اتفاق بیفتد.
رمان با دو محدودیت قوی نوشته شده است: دیدگاه محدود راوی که پسری پنج ساله است و فضای بسته ی فیزیکی جک که در یک اتاق 11 در 11 فوتی به همراه مادرش زندگی می کند. داناهیو به طرز زیبایی این محدودیت ها را به کار گرفته است. صدای جک یکی از نکات برجسته ی رمان است. صدای او چنان فراگیر است که حتی زمانی که کتاب را نمی خوانیم نیز همچنان صدای او را می شنویم. داناهیو از طریق گفت و گوها و اشاره ی هوشمندانه به استراق سمع، ما را با دنیای جک آشنا می کند. خواننده همراه جک با دنیای او باخبر می شود؛ اما فاصله ی میان فهم کودک و خوانندگان قلمرویی عاطفی است.
داناهیو فضای فیزیکی این رمان را از طریق کارهایی که شخصیت ها انجام می دهند زنده نگه داشته است. آن ها در یک مسیر می دوند، تلویزیون تماشا می کنند. اسباب بازی ها و کتاب ها همانند طلا ارزشمند هستند. تنها ارتباطی که آن ها با یک زندگی نرمال و معمولی می توانند داشته باشند از طریق یکدیگر حاصل می شود.
یکی از دلایلی که نویسنده یک کودک را به عنوان راوی انتخاب کرده، این است که ما را به ذهنی متصل کند که از آن اطمینان کامل نداریم و بخواهیم از داستانی که بازگو می کند رمزگشایی کنیم.
این کتاب را می توان از دیدگاه روانشناختی، جامعه شناسی و سیاسی مورد بررسی قرار داد. همچنین رمان اتاق به بررسی مفهوم عشق در شرایط سخت می پردازد.
در اتاق جک و مادرش در یک دایره ی بسته اسیر بودند. اتاق برای جک همچون رحم مادر جایی امن بود و او از کنار مادرش بودن احساس راحتی و آسایش می کرد؛ اما مادر می داند که همین جای امن برای جک چند سال بعد به یک کابوس تبدیل می شود. جک به دلیل تمام محدودیت ها و دوری از جامعه رشد و توسعه ی ذهنی لازم را به دست نیاورده و به شدت نسبت به مادرش احساس یکپارچگی و یکی بودن را دارد؛ بنابراین مادر تلاش می کند از تنها کسی که برایش مانده یعنی پسرش یک قهرمان بسازد تا او را از اتفاقات ناخوشایند بعدی نجات دهد. مادر نقشه می کشد و پسر که به مادر اعتماد کامل دارد نقشه ی او را عملی می کند. آن ها از محیط امن خود خارج می شوند.
عنصر تلویزیون که یکی از اساسی ترین ابزارها و لوازم محدود درون اتاق است، اهمیت زیادی دارد. این وسیله در ایجاد درک و شاید آموزش کودک داستان نقش اساسی دارد. نویسنده در اینجا اشاره ای جدی به کارکرد رسانه ها دارد. رسانه هایی که در جامعه ی مدرن دنیای مد نظر خود را خلق و به مردم معرفی می کنند.
در اجتماع آن ها خارج از دایره ی امن قرار می گیرند. در حالی که مردم درون یک حلقه ی بزرگتر یعنی اجتماع به روزمرگی خود مشغول هستند و به همین دلیل تعاملی میان مادر و جک و باقی مردم شکل نمی گیرد. در این جامعه رابطه ی انسان ها با اشیا یک رابطه ی کاربردی است بدین مفهوم که اشیا و ابزار تا آنجا معنا و حضور دارند که نیازی را برطرف کنند. مردم حتی چیزهایی را می سازند که خود اسمش را نمی دانند و این را می توان به میل به انزوای خودخواسته ی انسان مدرن تعبیر کرد:
"تو اتاق اسم همه چیز رو می دونستیم؛ ولی تو دنیا چیزهای زیادی هست که مردم حتی اسمشون هم نمی دونن."
برای جک رابطه با جهان پیرامون رابطه ای معنادار است. او آباژور را با عنوان آقای آباژور و یا صندلی را خانم صندلی صدا می زند. رابطه برای جک یک رابطه ی زنده است. استنباط جک از رابطه عمیق تر، زنده تر و پایدارتر از استنباط مردم است.
در جامعه ی بیرون این مردم هستند که قواعد خاص خود را دارند و چون جک از قوانین بی خبر است بیرون از دایره می ایستد. او می گوید:"بیرونی ها هیچی نمی فهمند." استفاده از کلمه ی بیرونی ها برای مردم حکایت از آن دارد که جک هنوز در دنیای خاص خود است و خود و مادرش را "اتاق نشینان" می نامد.
دغدغه ی اصلی رمان فقدان معنویت است. گوهری که سرگشتگی انسان معاصر را دامن زده است. اخلاقیات در جامعه ی مدرن امروزی در حد شعارهای روی پول می باشد. انسان معاصر از گرفتاری خود آگاه است اما برای رهایی از این وضعیت کاری نمی کند. جک در این رمان مانند آلیس در سرزمین عجایب در میان این انسان های گمگشته قرار می گیرد و تنهایی در اتاق و گذشته را به زندگی با بیرونی ها ترجیج می دهد.
رمان اتاق داستانی در مورد عشق میان فرزند و مادر است و در عین حال با نگاهی نو و گسترده به جهانی که در آن زندگی می کنیم، می پردازد.
علی منصوری رمان اتاق را به فارسی ترجمه و انتشارات روزگار آن را منتشر کرده است. این کتاب هم اکنون در سایت کتابچین قابل مشاهده است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%82_(%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86)
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
رو اعصاب بود چیه همش یه بچه داره برات داستان تعریف میکنه
1400-10-01
پیشنهاد میکنم بخونین اولش شاید کسل کننده باشه ولی توصیفات و شرح هاش برای اینکه شرایط را کامل درک کنین لازمه
1400-09-21
فیلمش با عنوان room هم قشنگه محصول سال 2015
1400-09-13
کتاب صوتیشم هست تو کتابچین من اونو گوش کردم بهتره
1400-08-30
بهتر ازاین موضوع نمی شد..از دست ندینش از کتابچین هم ممنونم
1400-08-15
ارتباط با کتاب برام خیلی سخت بود اینکه با اشیا بی جان ارتباط داشته باشی و براشون شخصیت قائل بشی
1400-07-14
عالی و تاثیر گذار بود
1400-07-11
واقعا کتاب جالبی بود جسارت رفتن از اتاقی که برای هر شخص وجود داره را بهتون میده
1400-06-30
کتاب جذابی بود همچنین فیلمش
1400-06-23
این کتاب واقعا براساس یک داستان واقعیه؟چه موجوداتی وجود دارن
1400-04-26
عزیزان با توجه به نمونه کتاب تصمیم نگیرید چون نمونه اوائل کتاب هست که یک مقدار ریتم کند و کسل کننده و توصیفات اضافی داره...از فصول بعدیش کتاب جذاب مبشه
1400-04-10
خیلییی به جزئیات پرداخته بود من خوشم نیومد
1400-03-31
واقعا عالی بود...نمیتونم حتی یک لحظه خودمو تو اون شرایط تصور کنم شاید برای بچه راحت باشه چون از اول تو اتاق بوده و جاییرو ندیده اما مادره...
1400-10-06