×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
بازی خونین

دانلود کتاب بازی خونین

بازی خونین
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : بازی خونین

نویسنده : زهرا روزبه

ناشر : مینوفر

تعداد صفحات : 217 صفحه

شابک : 978-600-474-000-5

تاریخ انتشار : 1396

رده بندی دیویی : 62/8فا3

دسته بندی : داستان های کوتاه

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 18700 تومان


معرفی کتاب

"بازی خونین"
کتاب حاضر اثری از زهرا روزبه می باشد که توسط انتشارات مینوفر منتشر شده است.
این اثر داستان کوتاهی به نام بازی خونین می باشد که تقدیم حضور شما می گردد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"رضا گرمای نور خورشید را که از بین پرده عبور کرده بود را روی پوست خود احساس کرد. چشمانش را باز کرد و دوباره بست. دومرتبه چشمانش را باز کرد و بدنش را کشید. همان لحظه صدای گوشی همراهش بلند شد. دستی بر موهای جوگندمی خود کشید. پتو را کنار زد و به سمت میز خم شد. گوشی را از روی میز کنار تخت برداشت و با چشمانی خواب‌آلود پیام را خواند و متوجه وقوع جرم دیگری شد. او نگاهی به همسرش انداخت. آرام از روی تخت برخاست. جلوی آینه ایستاد و با چشمان مشکی‌اش به‌صورت گرد و سفیدرنگ اش نگاه کرد و از تمام وجودش خمیازه‌ای کشید. پیراهن آستین‌کوتاهی برتن داشت، به‌گونه‌ای که عضلات بدنش مشخص بود چند سال است که بدن‌سازی کار می‌کند. سپس روی سرامیک‌های سرد خانه قدم برداشت و به سمت دست‌شویی حرکت کرد و دست و صورتش را شست. دستی به قاب عکس روی کابینت کشید. درون آن قاب، عکس دختری شش‌ساله با موهای قهوه‌ای که به حالت دم‌اسبی بسته‌شده بود، بالباس صورتی‌رنگ بر روی مبل نشسته بود، وجود داشت. رضا باعجله کلوچه‌ای را از داخل بشقاب برداشت و کمی از آن را خورد. سپس به اتاق‌خواب بازگشت. در چوبی کمد را باز کرد و کت‌وشلوار توسی رنگ را پوشید. در آینه همسرش را نگاه کرد و آرام از اتاق‌خواب خارج شد. سوئیچ ماشین را از روی کابینت برداشت و رفت. او با سرعت تمام کفش‌هایش را پوشید و دکمه آسانسور را فشار داد. برای اولین بار آسانسور به‌سرعت به طبقه ششم رسید. انگار در این مجتمع فقط او بیدار بوده است. به پارکینگ رسید. از اتاقک آسانسور خارج شد و بدون معطلی سوار بر پارس مشکی‌رنگ خود شد. "

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات مینوفر

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
Sara

به شدت جالبه و داستان پردازی خیلی خوبی داره و مقداری خشنه. در نگارش نویسنده مقداری ایراد هست که با تمرین برطرف میشه. ولی در حدی جذاب و کشش داره که نمیتونی ادامه ندی و به شدت پیشنهاد میشه

1400-08-24

masoud65

کتاب خیلی جالب بود؛ واقعا نشون دهنده ی اوضاع امروز جامعه ماست

1398-01-01

اسی

نخوندم ولی خوبه به نظرم

1397-08-02

برچسب ها