×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
بینایی

دانلود کتاب بینایی

بینایی
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

با کتاب بینایی در این ویدئو آشنا شوید

جزئیات
فهرست
نقد و بررسی

نام کتاب : بینایی

نویسنده : ژوزه ساراماگو

ناشر : روزگار

مترجم : عبدالرضا روزخوش

تعداد صفحات : 296 صفحه

شابک : 978-964-374-190-7

تاریخ انتشار : 1396

رده بندی دیویی : 342/869

دسته بندی : رمان های خارجی, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 63000 تومان

معرفی کتاب بینایی را رایگان بشنوید


معرفی کتاب

"بینایی"

رمان بینایی با عنوان اصلی (Ensayo sobre la lucidez) و عنوان انگلیسی (Seeing) کتابی به قلم نویسنده مشهور پرتقالی ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) می باشد که با ترجمه ای از عبدالرضا روزخوش توسط انتشارات روزگار منتشر شده است . این کتاب با توجه به استقبال مخاطبان تاکنون چندین نوبت تجدید چاپ شده است .

رمان بینایی در حقیقت ماجرای دیگری است برای ساکنان شهری که رمان کوری در آن اتفاق افتاده بود. ژوزه ساراماگو داستان را با یک انتخابات آغاز می کند. مردم پایتخت تا بعد از ظهر حضور کمرنگی در انتخابات دارند و بارش شدید باران نیز شرایط را دشوارتر کرده است. اما پس از آن مردم به سوی صندوق های رأی راهی می شوند. پس از شمارش آرا، شگفتی دیگری روی می دهد؛ بیش از هفتاد درصد آرا، سفید هستند. این سرآغاز شروع یک بحران و تقابل بین دولت حاکم و مردم پایتخت است.

در بخشی از رمان بینایی می خوانیم:

" گشت‌های پلیس با دستوراتی که از طریق بلندگو ابلاغ می‌کردند، سعی داشتند به مردم یادآوری کنند که تجمع بیش از پنج نفر، ممنوع است. اما با این شیوه نمی‌شد مردم را متفرق کرد. آخر در آن شرایط چه کسی می توانست مردم را به دسته های پنج تایی تقسیم کند! فرماندهی پلیس مکرراً با مرکز فرماندهی تماس می‌گرفت و خواستار صدور مجوز جهت استفاده از گاز اشک‌آور یا آب برای پایان دادن به غائله بود. فرماندهی بخش شمال نیز طی چندین ارتباط، خواهان صدور مجوز حرکت تانک‌ها و یا اعزام گروه چترباز شد. چیزی به آغاز یک جنگ خونین نمانده بود!.. "

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

نقد و بررسی کتاب بینایی

بینایی (seeing) رمانی است از خوزه ساراماگو (José Saramago)، نویسنده پرتغالی که در سال 2004 به زبان پرتغالی و سپس در سال 2006 به زبان انگلیسی منتشر شد.

در واقع کتاب بینایی در پی اتفاقاتی است که در رمان کوری افتاده است. این کتاب درباره با حکومت های به ظاهر دموکرات اما درحقیقت مستبد و ستمگر است.

 

خلاصه کتاب

اتفاقات این رمان از یک روز بارانی و از یک انتخابات آغاز می شود. در این کتاب به ماجرای انتخاباتی می پردازد که در در آن هیچ کس حاضر به رای دادن نیست. در پایان این رای گیری متوجه می شوند که بیش از 85 درصد از آرا سفید بوده و احزاب رای کمی را توانسته اند برای خود جمع کنند.

رییس جمهور و هیئت دولت این انتخابات را رد می کنند و از مردم می خواهند که دوبار به پای صندوق های رای بیایند و سرنوشت کشور خود را مشخص کنند. بعد از برگذاری انتخابات برای باردوم ، شمارش ارا نتایج بدتری را نشان می دهد.

بعد از رای گیری دوم، رییس جمهور و هیئت دولت به دنبال دلیل این اتفاقات می گردند وقتی به نتیجه ای نمی رسند راه خروجی شهر را می بندند و سعی دارند از طریق رسانه های امنیت و ارامش مردم را برهم بزنند. اما مردم به خوبی آرامش خود را حفظ می کنند.

وزیر کشور که آرزوی جایگاه ریاست جمهوری را دارد دست به شورش می زند. در شهر بمب منفجر می کند و تقصیر را به گردن مردم و آشوب گران می اندازد. شهردار به حفظ آرامش مردم کمک می کند. بقیه افراد هیئت دولت نیز به جمع مردم می پیوندند.

دولت بعد از جستجو های فراوان متوجه می شود فردی که در زمان کوری زود تر از بقیه دچار کوری شده بود منشا این ناآرامی ها و هرج و مرج است.

این فرد زنی چشم پزشک است که در دوره کوری عامل انتقال نابینایی در آسایشگاه بوده است. دولت زن را به عنوان عامل آشوب به مردم معرفی می کند. در پایان این رمان نیرو های حکومتی برای دستگیری دکتر به منزل او می آیند و سر انجام دکتر و زنش را به قتل می رسانند.

 

seeing

نقد و بررسی

در رمان بینایی برگشتن بینایی به مردم نمادی از هویت فردی و اجتماعی افراد است. در واقع بیانگر اهمیت بالای نقش خود را در جامعه است.

رمان بینایی این مفهوم را به ما می رساند که مردم در جوامع دچار بیماری هستند که فهم بشر را از شناخت نادرست حقیقت نشان می دهد.

رمان بینایی همانند رمان کوری شخصیت های بدون نامی دارد که این بی اهمیتی به دلیل این است که همه به یک جزئی از یک کل بزرگ تبدیل شده اند و هیچ کس به خودش تعلق ندارد.

بینایی از نظر منتقدان نظرات مثبتی رادریافت کرده است. لو گویین (Le Guin) با تمجید از رمان بینایی در روزنامه گاردین نوشته است :

  •  ساراماگو رمانی نوشته است که در مورد روزهایی که در آنها زندگی می کنیم بیش از هر کتابی که خوانده ام صحبت می کند. او با ذکاوت، با وقار دلخراش می نویسد ، و با سادگی یک هنرمند بزرگ در کنترل کامل هنر خود. اجازه دهید ما به یک بزرگتر واقعی مردم خود گوش دهیم ، یک مرد اشک ، یک انسان خردمند»

بوستون گلوب در نقد از این کتاب می نویسد:

  •  ساراماگو رفتارهای غیر متعارف سبک را نشان می دهد که مشخصه های اصلی سبک او شده اند؛ نثر بدون علائم نگارشی و جمله های طولانی است  اما به جای درهم کردن روایت ، این تکنیک ها داستان را پیش می برد »

 

قسمت های برگزیده کتاب

  • هنگامی که به دنیا می آییم، قراردادی را برای زندگی کردن امضا می کنیم، ولی سال ها بعد، لحظاتی فرا می رسند که از خود می پرسیم چه کسی این قرارداد را به جای من امضا کرده است؟
  • اگرچه می توان باهوش ها را به خدمت درآورد، اما افراد خیلی باهوش ، حتی اگر هم سنگر ما هم باشند، ذاتا خطرناک هستند، دست خودشان نیست، جالب تر این جاست که با هر عملی به ما گوش زد می کنند که باید مراقبشان باشیم.
  • سگ با شتاب از اتاق بیرون آمد و خودش را به صاحبش رساند و شروع به بوییدن و لیسیدن صورتش کرد. سپس سرش را بلند کرد و یک زوزه طولانی سر داد. صدای شلیک سوم صدایش را خفه کرد. یکی از کورها از کور دیگر پرسید: آیا تو صدایی نشنیدی؟
  • کور دیگر جواب داد: من صدای سه تیر شنیدم. صدای زوزه یک سگ را هم شنیدم که بعد از سومین شلیک خاموش شد؛ اما با خوشحالی باید بگویم که من قادرم صدای زوزه سگ های دیگر را بشنوم.
  • گشت های پلیس با دستوراتی که از طریق بلندگو ابلاغ می کردند، سعی داشتند به مردم یادآوری کنند که تجمع بیش از پنج نفر، ممنوع است. اما با این شیوه نمی شد مردم را متفرق کرد. آخر در آن شرایط چه کسی می توانست مردم را به دسته های پنج تایی تقسیم کند! فرماندهی پلیس مکرراً با مرکز فرماندهی تماس می گرفت و خواستار صدور مجوز جهت استفاده از گاز اشک آور یا آب برای پایان دادن به غائله بود. فرماندهی بخش شمال نیز طی چندین ارتباط، خواهان صدور مجوز حرکت تانک ها و یا اعزام گروه چترباز شد. چیزی به آغاز یک جنگ خونین نمانده بود!.
  • فقط كافی بود به هشتاد و سه درصد مردمی فكر كرد كه رای سفید داده بودند . آن ها در برابر هفده درصد موافق قرار داشتند و باوركردنی نیست كه هفد درصد بتواند در مقابل هشتاد و سه درصد بایستد . دیگر دوره ی رویارویی فقط با توكل بر خدا گذشته است !
  • روز بعد یا همان روزی كه از آن به عنوان فردا یاد می كنیم ، می تواند برای بعضی ها اصلا وجود نداشته باشد!
  • باهوش ها را می توانیم به خدمت در آوریم  ، اما افراد خیلی باهوش ، حتی اگر در كنار ما هم باشند ، ذاتا خطرناك هستند ، دست خودشان نیست ، جالب تر این جاست كه با هر عملی به ما می گویند كه باید مراقبشان باشیم .

 

درباره نویسنده

ژوزه دی سوزا سارماگو (José de Sousa Saramago) (16 نوامبر1922- 18 ژوئن 2010) نویسنده پرتغالی است که در سال 1998 جایزه نوبل ادبیات را برنده شد.

با وجود این که او در سال 1969 به حزب کمونیست پرتغال پیوست و به آن وافادار بود اما هیچ گاه ادبیات را به خدمت باور ها و اندیشه های سیاسی خود در نیاورد.

سارماگو در روستای کوچکی در شمال لسبون به دنیا آمد. دو سال بعد از تولد او خانواده اش به لیسبون نقل مکان کرد. سارماگو به خاطر شرایط مالی که داشت مجبور شد که دوران تحصیلات دبیرستان خود را کنار بگذارد و برای امرار معاش به کار های مختلفی رو آورد. او کار هایی مانند آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزد انجام می داد و بعد از مدتی به کار مترجمی و روزنامه نگاری در ارگان حزب کمونیست پرتغال پرداخت.

اولین کتاب او به اسم روشنایی بود . رمان دوم او به اسم کشور گناه در سال 1947 به چاپ رسید ولی به دلیل عدم موافقت ناشر برای چاب کتاب دومش سبب شد تا او رمان نویسی را کنار بگذارد. تازمانی که با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا  در سال 1982 به شهرت رسید.

سبک ادبی ساراماگو در نوع خود منحصر به فرد است. او در کتاب های خود به ندرت از نشانه گذاری وعلائم نگارشی استفاده می کرد و جملات رمان هایش معمولا طولانی بودند. ویژگی این سبک زمانی است که در طول جملات طولانی اش گاه زمان نیز تغییر می کرد. او در طول رمان خود تنها از علائم نقطه و ویرگول استفاده می کرد.

 

ژوزه دی سوزا سارماگو

در کتاب های او گفتگو های شخصیت ها پشت سر هم است و مشخص نیست که کدام جمله را که گفته است.بسیاری از منتقدان ادبی ساراماگو را  جزو نویسندگان سبک رئالیسم جادویی می دانند و آثارش را با نویسندگان آمریکایی پرتغال زبان  مقایسه می کنند. اما ساراماگو خودش را جزو پیروان ادبیات اروپا می داند و بیشترین الهام خود را از گوگول و سروانتس می داند.

یکی دیگر از ویزگی های سبک ساراماگو استفاده از جملات طعنه آمیز در لابه لای متون کتاب است. کنایه های کتاب ساراماگو معمولا به مسائلی همچون مقدسات مذهبی، حکومت های خودکامه و ناعدالتی های اجتماعی است.

طعنه و کنایه های سارماگو درباره مقدسات به قدری واضح بود که در سال 1992 به دنبال انتشار انجیل به روایت عیسی مسیح  ساراماگو را از لیست نامزد های جایزه ادبی اروپا حذف کردند. انتقادات این کتاب به قدری شدید بود که متن این کتاب به عنوان توهینی به جامعه کاتولیک در نظر گرفته شد.

سرانجام ساراماگو به همراه همسرش به جزیره  لانزاروته در جزایر قناری نقل مکان کرد. ساراماگو به سرطان لوسمی مبتلا شد و سرانجام در سن 87 سالگی دار فانی را وداع گفت. سارماگو تا زمان مرگ به نوشتن ادامه داد.

 

آثار دیگر نویسنده

  • دفتر یادداشت
  • قابیل
  • سفربه فیل
  • خاطرات جوانی من
  • وقفه در مرگ
  • همزاد
  • دخمه
  • همه نام ها
  • کوری
  • انجیل به روایت عیسی مسیح
  • تاریخ محاصره لیسبون
  • بلم سنگی
  • سال مرگ ریکاردو ریس
  • بالتازارو بلموند
  • مبانی نقاشی و خطاطی
  • یادداشت ها

 

جوایز

  • کتاب بینایی در سال 1998 برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

 

نتیجه گیری

ژوزه ساراماگو در رمان بینایی به بیان بی هویتی مردم میپردازد و شناخت خود و موضوعاتی که در جامعه اتفاق افتاده است را نقد میکند. دراین رمان مردم به شناختی از خود و نقششان در جامعه می رسند به همین دلیل هم در انتخابات شرکت نمی کنند.

وبسایت کتابچین از بزرگ ترین سایت های ارائه دهنده کتاب های الکترونیکی و صوتی است. کتابچین کتاب بینایی را با ترجمه ای از آقای عبدالرضا روز خوش از نشر روزگار منتشر کرده است.

کتاب بینایی

ویکی پدیای رمان بینایی

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C_(%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86)

 

 

به قلم نگار تورانی

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

ویدئوهای مرتبط با کتاب

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
محمد حنان زارع

آفرین خوبه.

1402-10-29

محمد

فوق العاده زیبا پیشنهاد میکنم اول کوری رو بخونید بعداً بینایی رو

1401-04-26

علی اکبر امیری

عالیییی

1400-11-28

سیدعلیرضا

بینایی را یکبار دیگر نظر داده بودم ، البته بهتر است ابتدا کتاب دیگر ساراماگو را مطالعه کنید کتابی در خور مطالعه میباشد

1400-10-13

touri

صوتیشم بزارین لطفا هم این و هم کوری

1400-10-04

شیرین شماعی

بد نبود ولی کوری خیلی بهتر بود

1400-09-28

hossein

اول کوری را بخوانید چون در نیمه پایانی بینایی از شخصیتهای استفاده شده در کوری استفاده شده است

1400-09-20

dariush

برعکس بقیه من از بینایی بیشتر خوشم اومد نسبت به کوری فکر میکنم به ترجمش ربط داشتهب اشه

1400-09-13

علی فراستی

نویسنده داره واکنش های مردم را نسبت به عملکردهای حکومت نشون میده داخل کوری ملت کور بودنو نمیدیدن اما در بینایی چشمشون باز میشه و حکومت از همین میترسه..اینکه برای شخصیتها اسم نمیزاره چون میخواد بگه یک موضوع کلی و فراگیر برای همه جوامع هست

1400-09-07

پرستو

کوری یه سروگردن از این بهتره خیلی ریتم کندی داره باید تحملش کنین

1400-08-26

mandana

از این منظر که شخصیتها اسم ندارن خیلی جالب بود

1400-08-19

محمدرضا

ادامه کتاب کوری هست

1400-08-10

ماندانا پوربیگی

افتضاح بود اگه کوریو خوندین سراغ این نیان که مزه اون از مغزتون نره

1400-06-28

dariushe jameei

در نیمه کتاب رو به آخر کاراکترهای کتاب کوری سروکلشون پیدا میشه انگار نویسنده میخواد کارو با اونا جمع کنه من زیاد خوشم نیومد

1400-05-23

ارژنگ کاظم لو

یه جورایی ادامه کتاب کوری هست همون شخصیتها باز دارن مبارزه میکنن...پس اول کوریو بخونین بعد بیان سراغ بینایی

1400-05-12

آزاده خجلت

در برابر کوری خیلی ضعیفه

1400-04-14

مرجان جاجرودی

کتاب خوبی بود توصیه میکنم قبل از استارتش نمونه کتاب و بخونین و بعد هم نقد وبررسی که همینجا موجوده تو کتابچینو بخونین بعد اگر تمایل داشتین خرید کنین

1400-04-07

سهراب حیاتی

با شخصیت کمیسر خیلی حال کردم و کلا کتاب خوبی بود

1400-03-18

سروش ساعدی

تقریبا نصفه پایاینی کتاب جذاب بود اکا چون استارتشو زده بودم تمومش کردم وگرنه تو 50 صفحه اول باید باهاش خداحافظی میکردم

1400-03-15

محمد جواهری

جذاب نبود برام

1400-03-10

علی قالی زاده

بینایی از دید حکومتها یک بیماری تلقی میشه چون اگر مردم بینا بشن و حقایق را ببینن شورش میکنن...این مطلبو کتاب به خوبی نمایش داده

1400-03-03

برچسب ها