×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
بیچارگان

دانلود کتاب بیچارگان

بیچارگان
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست
نقد و بررسی

نام کتاب : بیچارگان

نویسنده : فئودور داستایوفسکی

ناشر : روزگار

مترجم : نسرین مجیدی

تعداد صفحات : 128 صفحه

شابک : 978-964-374-145-9

تاریخ انتشار : 1387

رده بندی دیویی : 891/733

دسته بندی : رمان های خارجی, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 30000 تومان


معرفی کتاب

"بیچارگان"

اثر حاضر با عنوان اصلی (Poor Folk) نخستین رمان فئودور داستایوسکی (Fyodor Dostoyevsky) رمان نویس مشهور روسی می باشد که با ترجمه ای از نسرین مجیدی توسط انتشارات روزگار منتشر شده است.

رمان بیچارگان که با نام مردم فقیر هم شناخته میشود، به صورت روایت نامه ای میان دو شخص می باشد. مردی مسن و یک دختری جوان که با هم خویشاوند هستند و در همسایگی هم در دو مجتمع جداگانه زندگی می کنند. این دو برای جلوگیری از شایعات سایر همسایگان به جای دیدار حضوری، ترجیح می دهند که از طریق یک خدمتکار باهم نامه نگاری کنند. موضع اصلی کتاب در باره فقر و بیچارگی است...

در بخشی از این رمان می خوانیم :

" هوا رو به تاریکی می‌رود، باید به کارم برسم. دلم می‌خواست بیشتر می‌نوشتم اما وقت کم است و کار فوری، باید عجله کنم. البته هنگام نامه نوشتن آدم احساس تنهایی نمی‌کند. اما تو چرا سری به ما نمی‌زنی؟ چرا؟ حالا که دیگر راهت دور نیست و مطمئناً وقت کافی هم داری. خواهش می‌کنم نزد ما بیا. اخیراً ترزا را دیدم، او به قدری بیمار به نظر می‌رسید که برایش متأثر شدم. لطفاً شرح کاملی از زندگیت و کسانی که با تو به سر می‌برند برایم بنویس. مایلم بدانم که رفتار آنها با تو چگونه است. دقت کن که همه چیز را بنویسی. امشب عمداً گوشة پرده را برای تو بالا می‌زنم. امشب زودتر به رختخواب برو، شب گذشته تا سحر شمع اطاقت روشن بود. خوب خداحافظ! امروز روز کسل‌کننده و غمگین و ناگواری بود؛ مثل دیگر روزهای زندگی. "

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

درباره ی نویسنده

فئودور داستایوسکی در سال 1821 در روسیه به دنیا آمده است. این نویسنده زندگی پرماجرا و سختی داشته است. اولین کتاب این نویسنده اثر بیچارگی بوده که در سن بیست سالگی شروع به نوشتن آن کرده است. از طریق این کتاب شهرت یافت و توانست کتاب های دیگری بنویسد. همه ی کتاب های این نویسنده با استقبال خوبی روبرو شده است.

 

 نقد وبررسی کتاب بیچارگان

اثر بیچارگان نوشته ی فئودور داستایوسکی یکی از غم انگیزترین رمان ها می باشد. این رمان از همان آغاز بیانگر روز ها و شب های افراد فقیر و تهیدستی است که همیشه به آمدن روزهای پر از شادی و عشق امیدوار بودند. زندگی افرادی در این داستان بازگو می شود که شاید هیچ وقت لحظه هایشان، سختی هایشان و غم هایشان را درک نکرده ایم.

کل داستان در مورد نامه هایی است که رد و بدل می شوند. ماکار آلکسیویچ شخصیت اصلی داستان است، کارمند سن بالایی که برای یکی از دختران فامیل خود به نام واروارا آلکسیونا نامه می نویسد. واروارا آلکسیونا هم سن دختر ماکار آلکسیویچ می باشد؛ اما با این حال حس عجیب دوست داشتن بین این دو حاکم است. به خاطر حرف مردم مجبور می شوند نامه برای هم بنویسند.

سرگذشت تلخ هر دو شخصیت و افرادی که باعث آزارشان می شوند خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد. پایان کتاب شاید برای مخاطب دلچسب نباشد. برخلاف اثر دیگری این نویسنده از او انتظار نمی رفت که پایان زود هنگامی برای این اثر در نظر بگیرد؛ اما از آنجایی که این کتاب اولین نوشته ی داستاویسکی است می تواند مورد قبول باشد.

این دوشخصیت پشتیبان بدبختی های یکدیگر بودند و به امید روزهای خوب بهم دلگرمی می دادند ولی این همه ی تلاش آنها نبود. گاهی برای دوری از بیچارگی خود را رها می کردند تا کمی آسوده باشند؛ اما بدبختی بیشتر آن ها را فرا می گرفت.

 

کتاب تاثیر گذار بیچارگان

 

خواندن زندگی مردمانی که وضعیت مناسب ندارند و سلامتی شان در خطر است سخت ترین کار ممکن است. مردمی که زندگی خود را می بازند. وقتی به افراد مرفه فکر می کنند آه می کشند و حسرت می خورند. در گوشه ای از داستان به زندگی خانواده ای اشاره می شود که در نهایت فقر به سر می برند. آدم هایی که منتظر مرگ شان بودند تا اوضاع زندگی شان پایان یابد.

نویسنده در آخر داستان همه را منتظر می گذارد. خواندن آخرین نامه های این دو شخصیت غم انگیز ترین بخش داستان بود. نامه هایی که بوی ناامیدی و جدایی می دادند. شاید می توانستند کاری انجام بدهند و برای پایان فقر و داشتن ثروت راه دیگری انتخاب کردند.

 

نتیجه گیری

کتابی که خواندم سرشار از نامه های احساسی بود. نامه هایی که خواندن آنها انسانیت دو طرف را نشان می داد. ماکار آلکسیویچ و واروارا آلکسیونا دو شخصیتی بودند که در هر شرایطی هوای هم را داشتند. ماکار آلکسیویچ احساس پدرانه ای به واروارا آلکسیونا داشت، حامی بزرگی بود، برای به دست آوردن دل دختر و بیمار نشدن آن کارهایی کرد که شاید هر پدری برای فرزندش در آن لحظات انجام می داد. قلبم از این همه فقر و بیچارگی به درد آمد. با خود فکر کردم که چقدر دنیای بدی داریم که همگی از هم غافل هستیم، از شب و روزهای کسانی که نیاز به کمک دارند غافل هستیم. شاید این جهان قرار نبود این همه ناعادلانه باشد، عذاب آور باشد. عدده ای غرق پول هستند و عده ای حسرت یک خواب راحت دارند. واقعیت این است که ما انسان ها جهان را برای زندگی سخت تر کرده ایم. شاید آرزوی بزرگی باشد ولی همه دوست داریم فقر و بیچارگی برای همیشه این جهان را ترک کند.

 

به قلم: مهدیه سلمانی

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها