دانلود کتاب حکایت ده ما

معرفی کتاب

"حکایت ده ما"
 کتاب حاضر اثری از عباسعلی قدسی می باشد که توسط انتشارات رهام اندیشه منتشر شده است.
این که گذشته چراغ فراروی آیندگان است امری واضح و بدیهی است. همانگونه که در قرآن کریم نیز قصص اقوام و ملل پیش از اسلام به کرات آمده و از مطالعه آنها سفارش به عبرت و هدایت شده است. اگرچه آنچه پیش روی شماست نه تاریخ است و نه داستان بلکه دل نوشته ایست آمیخته از حکایت، درددل، خاطره و البته مختصری از پیشینه ی روستای ورکش از توابع استان البرز شهرستان طالقان، روستایی که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی به تدریج و از حدود 10 سال بعد از انقلاب با سرعت و به کلی دگرگون شده و هم از لحاظ ظاهر و هم باطن به چیز دیگری تبدیل شد. به طوری که دیگر از آن روستای با شکل و شمایل گِلی و خشتی که میتوانست برای امروز ما میراثی فرهنگی باشد اثری نیست؛ و بسیار آداب و رسومی که سالهای سال جزو فرهنگ مردم شده بود از جمله زبان محلی که حتی به یک نسل بعد از انقلاب انتقال داده نشد. البته این شرایط و دگرگونی را میتوان به تمام روستاهای طالقان تعمیم داد. حکایت روستای ما در واقع حکایت یک یک روستاهای طالقان و حتی روستاهای شهرستان و استان نیز هست که هر کدام با شدت و ضعف خصوصاً از بُعد شرایط طبیعی و جوّی سرنوشت مشترکی پیدا کرده اند. و عجیب اینکه روستا همه ی مواهب طبیعی و مصنوع خود را نیز با خود برد، دیگر از آن آداب و سنن در مناسبت های مختلف، از آن معاشرت ها، کسب و کار و معیشت، از آن کشت و کار، دوخت و دوز، رشتن و بافتن، کاشت و داشت و برداشت و خیلی چیزهای دیگر که مشتی از خروار آن در متن آمده خبری نیست. حتی دیگر از آن بهاران بارانی، زمستان های پربرف، رودهای جاری و چشمه های فراوان و جوشان و البته از سرسبزی کوه و صحرا و طبیعت جانوری و پرندگان نیز چیزی نمانده. و این مختصر، روایت این قصه پر غصه است. مولف در این اثر خاطرات حدود یک دهه یا حداکثر 15 سال از دوران کودکی و نوجوانی خود را به رشته تحریر درآورده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" پای تنـور داغ در گـرمـا و سرمـا
مادر نشـسـته با کـسـی یا گاه تنها
خود را به آتش میزند پروانه آسا
چون مادران را عشق بازی سرنوشت است
در زیر پای مـادران زین رو بهشـت اسـت"