×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
آن خاکستری مرموز

دانلود کتاب آن خاکستری مرموز

آن خاکستری مرموز
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : آن خاکستری مرموز

نویسندگان : سیما رحمتی, محبوبه رحمتی

ناشر : کیان افراز

تعداد صفحات : 83 صفحه

شابک : 978-600-97463-7-8

تاریخ انتشار : 1396

رده بندی دیویی : 62/3فا8

دسته بندی : داستان های کوتاه

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 17900 تومان


معرفی کتاب

"آن خاکستری مرموز"
کتاب حاضر اثری از سیما رحمتی می باشد که توسط انتشارات کیان افزار منتشر شده است.
این مجموعه شامل 7 داستان کوتاه به نام های «مورچه هایی زیر پوست خانه»، «آن خاکستری مرموز»، «مثل همه ی چیزها»، «عروسکی در باد»، «عاشقانه های یک مرده»، «من زلیخا نیستم» و «تمام او در من» می باشد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" زنِ باردار حالا روی تخت دراز کشیده بود. خانم دستیار گوشی را به شکم بزرگ پر‌ترکش چسبانده بود. صدایی شبیه صدای پیتیکو‌پیتیکوی پای اسب در اتاق پیچید‌. گل از گلش شکفت، من هم لبخند زدم‌. صدای قلب یک جنین شنیدنی بود. به خانمی‌ که بغل دستم نشسته بود نگاه کردم؛ فکر کردم حتماً او هم لبخند می‌زند، ولی سرد سرامیک‌‌های کف اتاق را نگاه می‌کرد. انگار هیچ حسی نسبت به صدا نداشت. شاید هم اصلاً نمی‌شنید.
از لای پرده‌‌های کرکره‌ای نیمه‌باز پنجره سر شاخه‌‌های درختی که تک‌و‌توکی برگ رویش مانده بود، دیده می‌شد‌. دو کلاغ روی سر شاخه‌‌های بالایی نشسته بودند. لحظه‌ای بعد قار‌قار‌کنان به دسته‌ی کلاغ‌هایی که در آسمان بودند پیوستند.
همیشه از شنیدن صدای کلاغ‌ها، هم خوشحال می‌شدم هم ناراحت، هم دلم می‌گرفت هم دلم باز می‌شد‌. در دلم گفتم خوش‌خبر باشین.
جدال نارنجی و آبی لاجوردی آسمان بود. ‌این وسط‌ها کمی ‌خاکستری هم خودنمایی می‌کرد؛ همان خاکستری مرموز که می‌رفت آسمان را به سیاهی بکشاند‌. دکتر در‌حالی‌که دفترچه‌ی بیمار در دستش بود، بیرون آمد. به احترامش نیم‌خیز شدم و سلام کردم. خانم بغل دستی و آن خانم باردار که حالا داشت کفش‌‌هایش را می‌پوشید هم سلام کردند.
«سلام، سلام.»
زنی که داخل بود پشت سر دکتر بیرون آمد. دکتر پشت میز خودش نشست و خودکار را برداشت‌. زن روی صندلی کنار دست دکتر نشست .
ـ ببین اگه ‌این توصیه‌‌هایی که می‌کنم و داروهایی که می‌نویسم رو دقیق بخوری و رعایت کنی، مشکلت حل می‌شه.
بعد نوک خودکار را روی دفترچه گذاشت و شروع به نوشتن کرد و چیزهایی که خوب دقت نکردم، برایش توضیح داد. بعد با مهرش، نمی‌دانم دو یا سه بار مهر زد و دفترچه را داد دستش."

فهرست مطالب

مورچه‏هایی زیر پوست خانه    
آن خاکستری مرموز    
مثل همه‏ی چیزها    
عروسکی در باد    
عاشقانه‏های یک مرده    
من زلیخا نیستم    
تمام او در من   

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
مینا

خوب بود. کتابای انتشارات کیان افزار، خیلی خوبن.

1397-12-23

برچسب ها