دانلود کتاب دعای دریا
نویسنده: خالد حسینی
ناشر : داریا
نویسنده: خالد حسینی
ناشر : داریا
نام کتاب : دعای دریا
نویسنده : خالد حسینی
ناشر : داریا
مترجم : مصطفی دهقان
تعداد صفحات : 51 صفحه
شابک : 978-622-99-6304-3
تاریخ انتشار : 1397
"دعای دریا"
کتاب دعای دریا با عنوان اصلی (Sea prayer) نوشته خالد حسینی (Khaled Hosseini) با ترجمه مصطفی دهقان توسط انتشارات داریا منتشر شده است.
این کتاب روایتگر داستانی مختصر و ویران کننده از زبان پدری است که پسرش را با قایق از سوریه خارج کرده است. این پدر در واگویههای خود مدام دعا میکند که آبهای وسیع دریا، فرزندش را ایمن نگه دارند.
آلان کردی، پسر بچه سه ساله پناهجوی سوری هنگام تلاش برای رسیدن به ساحل امن اروپا در سال 2015 در دریای مدیترانه غرق شد. یک سال پس از مرگ آلان، 4176 پناهجوی دیگر در همان سفر دشوار طعمه مرگ یا ناپدید شدند.
خالد حسینی پس از دیدن عکسهای منتشر شده از «آیلان کردی» تصمیم به نگارش این داستان گرفته است. او همچنین به زندگی این کودک سوری در شهر حمص و پیش از جنگ و مهاجرت نیز میپردازد و نشان میدهد شهری که روزگاری خانه نام داشت چگونه به یک منطقه جنگی مرگبار تبدیل شده است و کتاب دعای دریا (Sea prayer) را به مناسبت سالگرد مرگ آلان به رشته تحریر درآورده است.
نویسنده برخلاف کتابهای گذشتهاش که رمان بودند، این بار یک داستان کوتاه را در قالب شعر نو به مخاطبان هدیه میکند. در ترجمه این اثر تلاش شده تا قالب شعرگونه آن حفظ شود و متن فارسی کاملا مطابق با متن اصلی کتاب باشد.
خالد حسینی متولد کابل افغانستان است و در سال 1980 به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. او نویسنده کتابهای پرفروش نیویورک تایمز همچون بادبادکباز، هزار خورشید تابان و کوهستان به طنین آمد است. حسینی همچنین نماینده حسن نیت آمریکا در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و بنیانگذار بنیاد خالد حسینی است که به عنوان یک مؤسسه غیرانتفاعی به مردم افعانستان کمکهای بشر دوستانه ارائه میکند.
در ساحلی که مهتاب بر آن میتابد، پدری پسر به خواب رفتهاش را در آغوش گرفته است و در انتظارند تا صبح طلوع کند و قایقی از راه برسد. او با پسرش از تابستانهای بلند کودکی میگوید، و به خاطر میآورد خانه پدربزرگش را در سوریه، رقص درختان زیتون در باد، بعبع بز پدربزرگ و جرنگ جرنگ قابلمههای در حال پخت. و همینطور به خاطر میآورد، شهر شلوغ حمص را با کوچههای پر ازدحامش، مسجد و بازار بزرگش را در روزهایی که خبر از بمبهای آسمانی نبود و مجبور به فرار نبودند. وقتی که خورشید طلوع کند، آنها و اطرافیانشان همه اسبابشان را جمع میکنند و رهسپار سفری دریایی و پرمخاطره میشوند تا شاید خانهای جدید بیابند.
در بخشی از کتاب دعای دریا میخوانید:
"دعا کنم که وقتی خشکیها از دیدرس خارج میشوند
و ما همچون سرگین مگس در آبهای مواج پایین و بالا میشویم،
و خیلی آسان بلعیده میشویم،
خدا کشتی را به سلامت در میان دریا پیش براند.
چون تو،
تو ارزشمندترین محموله این دریا هستی، مروان،
ارزشمندترین باری که دریا به خود دیده است.
دعا میکنم که دریا این را بداند.
انشاءالله"
این کتاب فهرست ندارد.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
بیشتر حالت خاطره آمیز داشت تا داستان
1400-05-27