×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود رایگان کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
زرد چوبه به رنگ مرگ

دانلود کتاب زرد چوبه به رنگ مرگ

زرد چوبه به رنگ مرگ
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : زرد چوبه به رنگ مرگ

نویسنده : علی مظفرعالی

ناشر : نوگام

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : رایگان


معرفی کتاب

"زردچوبه به رنگ مرگ"

کتاب حاضر اثری از علی مظفرعالی می باشد که توسط انتشارات نوگام منتشر شده است.

وقتی این کتاب را بدست می‌گیرید، برایتان نوشته‌‌های ساعد، چوبک و حتی آل احمد زنده می‌شود، نه به‌خاطر شباهت سبک و سیاق داستان‌ها، نه. داستان‌های کتاب زردچوبه به رنگ مرگ بوی رطب و خاک و ماهی دارند، هوای دم کرده و گرم جنوب ایران در آنها جاریست. نویسنده فرهنگ مردمان سختی دیده جنوب ایران را بسیار خوب توصیف کرده است. همینطور لحظات شوم و غم انگیز روزهای جنگ را که شاید کمتر از نگاه مردمان روستاها شنیده‌ایم به خوبی تصویر شده‌اند که البته خواندانشان می‌تواند برای لحظاتی آرامش ساکن خواننده دور از آن دیار را آشفته کند. اما بخوانید که چشیدن این غم و رنج در این روزگار رکود جان وفکر بی فایده نیست.

 

در بخشی از این کتاب می خوانیم :

"ننه سكینه و سكینه، مادر و دختری تنهایند. روزی نیست كه به آنها سری نزنم. شده ایم محرم اسرار دل یكدیگر! داستان زندگیم را برایشان تعریف میكنم و گاهی آن ها را می خندانم و گاهی به قسمتهای غمگین قصه كه می رسم ننه سكینه دلش می گیرد و می گرید، اما سكینه چندشش می شود. بیشتر از قسمتهای شاد و خنده آور خوشش می آید، و همین خنده هاش دگرگونم میكند. كمتر پیش می آید تنها باشیم و وقتی می شویم، دلم می خواهد سر صحبت را با او باز كنم، اما سكینه زیاد حرف نمی زند.

نامه هایی كه شوهر ننه سكینه فرستاده برایشان می خوانم؛ هر روز! انگار تازه به دستشان رسیده است. شوهر در همه ی نامه ها نوشته كه فلان روز برمی گردد؛ اما برنگشته است. عكس رنگی او را به دیوار چسبانده اند، و ننه سكینه همچنان خوش بین است كه روزی برگردد. می خواهد سطرهای آخر نامه ها را كه نوشته است چند روز دیگر، ماه دیگر، اول ماه، آخر ماه، و... برمی گردم برایش بخوانم، و من طوری با حرارت می خوانم كه ننه سكینه به سر شوق بیاید و با خود زمزمه كند:

- حیدر حتماً وامی گرده...!

هنوز جوان است. چهل سالی دارد، اما پیرتر به نظر می آید. كار سخت كشاورزی روی مزرعه ی دیگران فرسوده و پژمرده اش كرده است؛ همان گونه كه سكینه را!

این چنین است كه دلتنگم!"

فهرست مطالب

درخت مقدسِ دعا!  

باغ سوخته «بُوا پیر »م!  

طعم تلخ انتقام!  

شهر ارواح  

همیشه باد نیست!  

كوخت  

سنگر، مادر، دفاع!  

زردچوبه به رنگ مرگ!  

مخ تاق!  

مرغ دریایی 

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها