نام کتاب : سرپناه بارانی
نویسنده : جوجو مویز
ناشر : ماهابه
مترجم : رعنا موقعی
تعداد صفحات : 468 صفحه
شابک : 978-600-8632-13-9
تاریخ انتشار : 1397
رده بندی دیویی : 92/823
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان و رمان های عاشقانه
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 65000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 18600 تومان
معرفی کتاب
"سرپناه بارانی"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Sheltering rain) اثری از جوجو مویز (Jojo Moyes) می باشد که با ترجمه ای از رعنا موقعی توسط انتشارات ماهابه منتشر شده است.
جوجو مویز نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی که از سال 2002 به نوشتن رمان های عاشقانه مشهور شده است. او دو مرتبه موفق به کسب جایزه سال رمان عاشقانه توسط انجمن نویسندگان رمان های عاشقانه شده و همچنین آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شده است .
این کتاب یکی دیگر از کتاب های جوجو مویز است که به شیوایی و زیبایی نگارش یافته است . داستان در مورد دختری است که در لندن زندگی می کند اما به دلیل اصرار مادر مجبور به مهاجر به روستایی در ایرلند می شود که مادربزرگش در آنجا زندگی می کند. مادر بزرگ با دیدن رابطه نوه و دخترش به یاد رابطه خود در زمان گذشته با دخترش می افتاد. این کتاب در واقع رابطه بین سه نسل را با سه زن به خوبی به تصویر کشیده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" جوی می دانست مادرش به شدت عصبانی میشود.احتمالاً وقتی بی لین به او بگوید، جوی سوار ماشین یک مرد غریبه شد و رفت،از خشم، منفجر می شود.اما بهتر از این بود که در خانه زیر دماغ مادرش می ماند و تبدیل به کیسه بوکسش می شد.احتمالاً مادرش به خاطر دیشب سردرد داشت، بی حوصله هم بود و با حرفهایش او را به ستوه می آورد.جوی سوار ماشین آن مرد شده،درآن خیابانهای خلوت، در کنار این غریبه ی قد بلند و کک مکی نشسته بود و این برایش بیش از حد لذت بخش بود.غریبه باعث می شد،جوی دست و پایش را گم کند و به سختی کلمه ای برای گفتن پیدا کند.ادوارد مانند بقیه افسرها تمام مدت حرف می زد.او در مورد اسبهایش در ایرلند گفت .عجیب این بود که اصلاً لهجه ی ایرلندی نداشت.از وحشی گریِ شکار در کشوری که در آن زندگی میکرد گفت و از ملال و خستگیِ پایان ناپذیر مسافرت با کشتی با جوی حرف زد.او گفت:آدم در یک دنیای کوچک و محدود، اسیر شده، تمام مدت با آدمهایی یکسان و تکراری سر و کار دارد و ماه ها و ماه ها مجبوراست چنین وضعی را تحمل کند.
جوی هرگز مردی را ندیده بود که مانند او صحبت کند.ادوارد با تمام افسرهایی که جوی تا به حال شناخته بود فرق داشت و درهم برهم و رُک و بی پرده صحبت میکرد.او مانند کسی که مدتها از زبانش دور بوده وآن را کمی فراموش کرده است بریده بریده حرف میزد و گاهاً بین کلماتش فاصله می افتاد،گویی در حال غرق شدن است و گاهاً سرش را از آب بیرون می آورد و نفس میکشد. او خنده هایی قاه قاه و بلند هم چاشنیِ حرفهایش میکرد.هر از گاهی،نگاه مختصری به جوی میکرد و ساکت می ماند تا اینکه یک فکر دیگر در سرش بجوشد و او را دوباره به حرف بیاورد."
فهرست مطالب
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد