×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
مدیر وقت شناس و هدف دار

دانلود کتاب مدیر وقت شناس و هدف دار

مدیر وقت شناس و هدف دار
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : مدیر وقت شناس و هدف دار

نویسندگان : استیو گاتری, کن بلانچارد

ناشر : پندار تابان

مترجم : گودرز جوادی زاده

تعداد صفحات : 96 صفحه

شابک : 978-600-6895-71-0

تاریخ انتشار : 1395

رده بندی دیویی : 658/4093

دسته بندی : کتابهای اقتصادی, خودشناسی و خودسازی

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 15500 تومان


معرفی کتاب

 " مدیر وقت شناس و هدف دار "
کتاب حاضر با عنوان اصلی ( The on time, on- Target Manager ) به نویسندگی کن بلانچارد ( Ken Blanchard ) و استیو گاتری ( Steve Gottry ) به ترجمه ی گودرز جوادی زاده از انتشارات پندارتابان منتشر شده است.
ممکن است این کتاب به شما مربوط نشود، ممکن است به کسی که شما می شناسید، مربوط شود، همکار یا رئیس تان. حتی شاید همسر و یا یکی از فرزندان تان.
این کتاب درباره یک نیروی شیطانی است که طرح ها را خراب می کند و مدام در بیرون کمین کرده است. در حقیقت از نابودکننده یک طرح هم بدتر است. چیزی که سازمان ها، ازدواج ها، خانواده ها، روابط دوستانه، خوشبختی ها و کل زندگی را از بین می برد.
نام آن « طفره » است. فقط چهار حرف دارد و به دیر کردن معروف است. این اتفاق زمانی روی می دهد که یک کار را آن قدر انجام نمی دهید تا دیر شود. اما همان طور که گفتیم این موضوع در مورد شما صدق نمی کند.
بقیه ما گاهی و یا همیشه در حال نبرد با این دشمن موذی هستیم. وقتی در مدرسه و یا دانشگاه بودیم، تا آخرین لحظه برای نوشتن یک گزارش یا تمرین مهم برای امتحان صبر می کردیم. بعد تمام شب را به انجام دادن وظیفه مان سپری می کردیم و روز بعد با مشکل مواجه می شویم.
هنگام کار، ما به دلیل تعویق انداختن فرصت های مهم کاری را از دست می دهیم. یا قبل از انجام کارهای مهم، کارهای غیرضروری را ترجیح می دهیم.
در خانه یا خیلی مشغولیم یا خیلی خسته که بتوانیم برای فرزندمان داستان بخوانیم. به خودمان می گوییم: « اگر در فرصت مناسبی این کار را بکنم، به کسی آسیب نخواهد رسید » و وقتی پس از گذشت سال ها فرزندمان به دانشگاه برود در تعجب خواهیم بود که چرا هیچ وقت این زمان مناسب فرا نمی رسد.
ما می سنجیم، توجیه می کنیم و توضیح می دهیم. در نتیجه شغل مان، همسرمان، کودکان مان و سلامتی مان همه از بین می رود. همه اینها به این دلیل است که طفره می رویم و به کارهای پیش پا افتاده اولویت می بخشیم و مهم ترین کارها را آخر انجام می دهیم، البته اگر اصلاً انجام بدهیم.
اگر چه ممکن است این موضوع در مورد شما صدق نکند، اما باید بدانید که « تعویق انداختن » بسیار عمومی تر از آن است که فکر می کنید. طوری نیست که این شرایط ناگهان به وجود بیاید. ریشه های عمیقی دارد که باید شناخته شود.
مردم معمولاً به این دلیل تأخیر می کنند که تصویر درستی از این که چه چیزی مهم است، ندارند. دانستن چیزهای مهم شامل این موضوع هم می شود که کجا بودند، الان کجا هستند و کجا می خواهند بروند.
آنها تأخیر می کنند به این دلیل که نمی دانند تأخیر کردن در کاری باعث تصمیم گیری ضعیف و عملکرد منفی خواهد شد و آنها را از رسیدن به نتیجه خوب دور می کند. آنها تأخیر می کنند چون در حالی که دوست دارند کارها را انجام دهند، اما قاطعیتی در رسیدن به اهداف، ایده های بالاتر، انجام کارهای مهم تر و رسیدگی به دیگران ندارند. متفاوت از نوع کار، تفاوت بزرگی بین علاقمند بودن به چیزی و تعهد به انجام آن وجود دارد. آدم های مشتاق به انجام کاری دلایل زیادی می آورند که چرا امروز روز مناسبی برای انجام کار نیست: « خسته هستم، باران می آید، خیلی کار کردم، از دست دادن یک روز (یا هفته یا ماه) چیزی را خراب نمی کند ». برعکس افراد متعهد درباره بهانه آوردن فکر نمی کنند، آنها فقط به نتیجه می اندیشد. « این کار را باید برای خودم انجام بدهم و اگر خیلی گرم باشد و یا باران بیاید، در یک مرکز خرید سریع قدم خواهم زد. »
در بخشی از کتاب می خوانیم :
" وقتی باب (مدیر لحظه آخر) به خانه رسید، همسرش به او گفت که بچه ها واقعاً پیتزا می خواستند، بنابراین، آنها بزرگ ترین پیتزا را سفارش داده ا ند.
همسر باب دوست داشت تمام جزئیات روز را بشنود. او بین خوردن اولین و دومین تکه پیتزا پرسید: « ملاقات ات با کارمند قسمت نمی دانم چی، چه طور بود؟ »
باب در حالی که دهانش پر بود، جواب داد: « کارمند کارایی مؤثر. فکر می کنم خیلی خوب بود. »
« منظورت چیست؟ »
باب لقمه اش را بلعید و گفت: « او به نظر آدم صادقی می رسید. منظورم این است که واقعاً شرکت و کارمندانش برایش مهم است. اما خیلی چیزها درباره فرایند گفت که من درست نفهمیدم. »
« مانند ...؟ »
« خب برای مثال، او درباره اولین حرف پی که اولویت است، گفت و به من یک پاکت داد. ظاهراً یک چیزی مانند امتحان است. من باید بعد از شام در جایی ساکت آن را پر کنم. »
همسر باب موافق بود: « خیلی غیر عادی است. اما به من گفته بودی که سه حرف پی داریم؟ درباره دو تای بعد چه گفت؟ »
« نمی دانم، فکر کنم فردا خواهد گفت. »
باب بعد از شام در تمیز کردن ظروف کمک کرد و وقتی سرانجام بچه ها رفتند تا بخوابند، او پشت میز مطالعه اش قرار گرفت. او پاکت را باز کرد و انتظار داشت فهرست طولانی امتحان را با صدها سؤال پیدا کند. در عوض یک ورقه کاغذ بیرون آورد که جای نوشتن نام و تاریخ را داشت و فقط دو سؤال در آن بود."
 

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگری از نویسنده کن بلانچارد

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها