دانلود کتاب مردان ویفری و زنان اسپاگتی

معرفی کتاب

"مردان ویفری زنان اسپاگتی" / درک و لذت بردن از تفاوت ها
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Men are like waffles women are like spaghetti) اثری از بیل وپم فارل (Bill Farrel) می باشد که با ترجمه ای از بهزاد پزشکی، توسط انتشارات نسل نواندیش منتشر شده است.
زندگی در نظر مردان مانند ویفری است که از قسمت های کوچک تشکیل شده است. آن ها زندگی را همانند مربع های کوچک ویفر در نظر گرفته و در طی رویدادهای زندگی از مربعی به مربع دیگر می روند. آن ها وارد یک مربع یا همان بخشی کوچک زندگی شده، یک مشکل و نه بیشتر را مورد ارزیابی قرار داده و سپس راه حلی برای آن ارائه می کنند. از سوی دیگر زندگی در نظر زنان مانند بشقابی پر از اسپاگتی است. هر موضوع و مسئله در زندگی برای زنان مانند رشته ای از اسپاگتی در بشقاب است که به رشته های دیگر متصل است. از این رو زنان ترجیح می دهند در آن واحد چندین مسئله را در ذهن خود پردازش کنند و انجام چندین کار در لحظه برای زنان امری معمول و عادی است. در این رویکرد نوآورانه و مفرح در مورد تفاوت های زنان و مردان، متخصصان روابط زناشویی، بیل و پم فارل، داستان هایی شاد و سرگرم کننده، مثال هایی ملموس و واضح و پیشنهاداتی سازنده برای مردان ارائه می کنند تا آن ها بتوانند به هماهنگی و ثبات روز افزون در زندگی دست یابند.
در این کتاب فرا خواهید گرفت که وقتی با همسر خود گفتگو می کنید بتوانید به ارتباطی واقعی و مفید دست یابید، شور و هیجان زندگی زناشویی خود را حفظ کنید، در زندگی روزمره خود روابطی نزدیک با همسر خود برقرار کنید. دلخوری ها و مشکلات را به راه حل های سازنده تبدیل کنید. و به رویاهای یکدیگر پر و بال داده و اهدافی بزرگ برای زندگی مشترک خود تعیین کنید.

در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" گاهی اوقات، کشف راه های تشویق همسرتان آسان نیست. زنی به دیدار من آمد و گفت: « هیچی بین ما نیست! نه احساسی، نه شوری، نه شوقی! هیچ حسی ندارم. این ازدواج رو دیگه نمی خوام.»
به او پیشنهاد کردم که دعا کنیم و از خدا بخواهیم که نکته مثبتی درباره همسر او به ما نشان دهد. او به خانه رفت و باز هم به مناجات پرداخت. روز بعد او با من تماس گرفت و گفت: «یه چیزی به ذهنم اومد.»
من با امیدواری پرسیدم: «خیلی خوبه، چی هست؟»
زن پاسخ داد: «هنوز اینجاست.»
هنوز اینجاست! فکر کردم که شوخی می کند؛ اما از تن صدای او کاملا واضح بود که جدی است.
گفتم: «خوبه، پس بیا راجع به همین موضوع فکر کنیم. بیا برای این که او هنوز کنار توست، راه هایی برای تشکر پیدا کنیم؛ اما با طرز فکر مثبت.»"