×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
نیلوفر

دانلود کتاب نیلوفر

نیلوفر
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : نیلوفر

نویسنده : زهرا برخورداری

ناشر : نظری

تعداد صفحات : 123 صفحه

شابک : 978-964-2897-83-4

تاریخ انتشار : 1389

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 16100 تومان


معرفی کتاب

"نیلوفر"
کتاب حاضر اثری از زهرا برخورداری می باشد که توسط انتشارات جالیز منتشر شده است.
نیلوفر دختری است که سالهای سال به همراه مادرش «مرضیه» مشکلات زیادی را تحمل کرده است. مادر نیلوفر دختر ایلیاتی است که بر خلاف نظر خانواده اش با «جمشید» ازدواج می کند اما پس از مدتی جمشید شهید می شود. اما خانواده جمشید دلیل مرگ او را خانواده مرضیه و خودش می دانند. مرضیه پس از تحمل زخم زبان های سرانجام در حالی که باردار است از خانه فرار می کند و مدتی را با خانواده فردی به نام قاسم زندگی می کند تا فرزند خود را یعنی نیلوفر به دنیا می آورد...
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"کم کم با چند تا از همسایه ها آشنا شدم همه مردم آن محله مهربان و با عاطفه بودند. شاید یک خصوصیت مشترک آنها را اینطور به هم نزدیک می کرد؛ که آن زندگی معمولی و کمی هم تهی دستی بود. معاشرت با این مردم، کم کم در لهجه و طرز لباس پوشیدن و در مجموع زندگی من تاثیر نداشت. در واقع هر وقت از خانه خارج می شدم متوجه نگاه های عجیب اطرافیان به خود می شدم و می دانستم که همه حیرت آنها بخاطر لباس های محلی می باشد که می پوشم. به همین خاطر تصمیم گرفتم با مقداری پول که قاسم در اختیارم گذاشته بود لباسی تهیه کنم و به مرور به شکل زنهای شهری در آمدم واز شیوه لباس های مختصر و مفید آنها پیروی کردم. اولین باری که قاسم مرا با این هیبت دید همراه لبخندی گفت: به به چقدر تغییر کردی، فکر نمی کردم در این لباس اینقدر زیبا شوی از شرم سر را زیر انداختم با صدای آرامی گفتم: اختیار دارید این از لطف شماست که اینطور فکر می کنید."
 

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها