دانلود کتاب هزار و یک شب قسمت پنجم - شمس الدین و نورالدین
نویسنده: جلال نوع پرست
ناشر : سبکتو
نویسنده: جلال نوع پرست
ناشر : سبکتو
نام کتاب : هزار و یک شب قسمت پنجم - شمس الدین و نورالدین
نویسنده : جلال نوع پرست
ناشر : سبکتو
تعداد صفحات : 155 صفحه
دسته بندی : رمان های ایرانی, داستان های کوتاه, داستان و رمان تخیلی, داستان های آموزنده
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 4800 تومان
"هزار و یک شب" / قصه پنجم: شمس الدین و نورالدین
کتاب حاضر جلد پنجم از مجموعه هفت جلدی با عنوان اصلی (One Thousand and One Nights) اثری از جلال نوع پرست می باشد که بر اساس ترجمه ای ازعبداللطیف طسوجی بازنویسی شده است و توسط انتشارات سبکتو منتشر شده است.
هزار و یک شب، داستان شهرزاد است که به همسری پادشاه شهر به نام شهریار در می آید. شهریار به دلیل بیماری روحی هر شب با یک زن ازدواج کرده و صبحدم او را می کشد. شهرزاد برای زنده ماندن، هر شب یک قصه برای پادشاه روایت می کند تا اینکه بعد از هزار و یک شب با نکات اخلاقی که در داستان های خود بازگو می کند، روح پادشاه را درمان می کند.
دفتر پنجم از این مجموعه در مورد دو برادر به نام های شمس الدین و نورالدین می باشد که فرزند یکی از وزرای پادشاه مصر هستند. بعد از مرگ پدر، پادشاه منصب وزارت را در اختیار این دو برادر قرار میدهد. بعد از آن پادشاه در هر سفر یکی از برادران را با خود همراه می کند. پس از مدتی بین برادران مشاجره ای اتفاق می افتد و نورالدین بی هیچ خبری شهر را ترک می کند....
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" وزیر از شنیدن حرفهای دختر به خشم آمد و گفت: این حرفها چیست؟ گوژپشت دیشب را با تو گذرانده! دختر گفت: پدر تو را به خدا سوگند میدهم که دیگر این شوخی را با من تمام کن و نام آن مردک قبیح را پیش من به زبان نیار! شوهر من آن مرد بود که دیشب به آرایشگران و مطربان سکهی زر میداد و چشمان سیاه و ابروان به هم پیوسته و موی مشکین داشت. جهان پیش چشم وزیر تاریک شد. خشم وجودش را فراگرفت و دشنام دادن به دختر را آغاز کرد. دختر گفت: پدر دلیل خشم تو چیست؟ آن پسر ماه روی شوهر من است که به آبخانه رفته! وزیر حیرتزده مدتی در جای خود ماند و بعد بلافاصله برخاست و به آبخانه رفت و گوژپشت بیچاره را دید که سرنگون در چاه مانده بود! با خود گفت: مگر این همان غلام نیست!؟ بعد او را صدا کرد. غلام ابتدا هیچ نگفت؛ گمان میکرد که جن است! قصه که به اینجا رسید، شهرزاد لب از قصه فروبست؛ بامدادی دیگر به راه بود و شهریار باید به امورات شهر و کشور خویش میپرداخت."
میکروکتاب چیست؟
درباره کتاب
درباره نویسنده
مقدمه
فصل اول
حکایت نورالدین وشمسالدین
فصل دوم
شب بیستم
فصل سوم
شب بیست و یکم
فصل چهارم
شب بیست و دوم
فصل پنجم
شب بیست و سوم
فصل ششم
شب بیست و چهارم
پیشنهاد میکروکتاب بعدی
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
کاش صوتیشم داشتین
1399-11-29
خیلی عالیه من فیلمشم دیدم کلا هردو جذبم کردن
1399-11-27
میکرو کتابی است که شامل داستان های خوب و اصیل ایرانی است و میشود با مطالعه آنها لذت برد.
1400-10-24