×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
پرپروک

دانلود کتاب پرپروک

پرپروک
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : پرپروک

نویسنده : لیلا محمدی

ناشر : فاتحان

تعداد صفحات : 100 صفحه

شابک : 978-600-91669-9-2

تاریخ انتشار : 1393

رده بندی دیویی : 0843092/955

دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , جنگ تحمیلی و دفاع مقدس, شهدا

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 15500 تومان


معرفی کتاب

"پر پروک" / خاطراتی از زندگی شهید عبدالرسول بی خوف
کتاب حاضر اثری از لیلا محمدی می باشد که توسط انتشارات فاتحان منتشر شده است.
برای تدوین زندگی نامه این شهید، حدود دوازده ساعت مصاحبه ی تلفنی از خانواده، دوستان و همرزمان شهید گرفته شده است که هماهنگی و انجام مصاحبه با هر کدام از بزرگواران، حکایتی دارد. تا این که کتاب حاضر برای کسانی شکل و شمایل یافت که دوست دارند شهدا را نه به عنوان اسطوره های دست نیافتنی، بلکه به عنوان انسان هایی از جنس خودشان که چنگ به تقوای الهی زده و خدا را خاطرخواه خود کردند، بشناسند. زندگی نامه ی شهید در پنج فصل ارائه شده. چهار فصل ابتدایی، روایت زندگی شهید به روایت خود شهید است و فصل پایانی، شهید به روایت خانواده، دوستان و همرزمانش.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"ما همسایه ها مثل اعضای یک خانواده بودیم. قهر و آشتی مان لحظه ای بود. عید که می شد، چند خانواده باهم راهی روستای شاهزاده ابراهیم برازجان  می شدیم. اتاق اجاره می کردیم و تعطیلات عید نوروز را آن جا -که منطقه ی خوش آب و هوا بود- می گذراندیم. «دی » و «بوآ » به خاطر وضعیت جسمی «بوآ » نمی توانستند با ما بیایند. من و محمود و خواهرها اغلب با خانواده ی مجید موجی و ناصر پورحیدر، احمد بدیه و... به شاهزاده ابراهیم می رفتیم. آن جا اتاقی اجاره می کردیم و ایام تعطیلات نوروز را در شاهزاده ابراهیم می گذراندیم. من و دوستانم مثل برادر بودیم. از همدیگر حرف شنوی داشتیم و هروقت کاری برای یکی از ما و یا خانواده مان پیش می آمد، همه ی همسایه ها سعی می کردند مشکل آن همسایه را حل کنند. در شاهزاده ابراهیم هم با این که امکانات کم بود، اما خانواده ی ما و مجید و ناصر و بدیه ها مثل اعضای یک خانواده در کنار هم تعطیلات را می گذراندند و هر کدام هوای آن دیگری را داشتند."

فهرست مطالب

مقدمه

یادداشت نویسنده

کودکی من

پیله

پروانه

پرواز

روایت پروانه و پرواز

وصیت نامه

نقش اصناف بوشهر در جنگ

عکس ها و اسناد

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها