دانلود کتاب گربه های آدمخوار
نویسنده: هاروکی موراکامی
ناشر : نیکو نشر
نویسنده: هاروکی موراکامی
ناشر : نیکو نشر
نام کتاب : گربه های آدمخوار
نویسنده : هاروکی موراکامی
ناشر : نیکو نشر
مترجم : مهدی غبرایی
تعداد صفحات : 132 صفحه
شابک : 978-964-7253-50-5
تاریخ انتشار : 1392
رده بندی دیویی : 895/635
دسته بندی : رمان های خارجی, داستان و رمان تخیلی
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 22000 تومان
" گربه های آدمخوار "
کتابی به نویسندگی هاروکی موراکامی ( Haruki Murakami ) ترجمه ی مهدی غبرایی از انتشارات نیکو نشر منتشر شده است.
کتاب پیش رو حاوی مجموعه داستان های کوتاهی است از نویسنده معروف ژاپنی هاروکی موراکامی که در زمینه ی رمان و داستان کوتاه نویسنده ی پرکاری است و کتاب های متعددی از وی ترجمه شده است و آثار چشمگیری در هر دو زمینه دارد.
هاروکی موراکامی (1949). او یک نویسنده ی ژاپنی است که کتاب ها و داستان هایش در ژاپن و در سطح بین المللی پرفروش بوده و به ۵۰ زبان دنیا ترجمه شده اند و میلیون ها نسخه از آن در خارج از کشور خودش به فروش رفته اند.
آثار وی جوایز متعددی را از جمله جایزه جهانی فانتزی، جایزه بین المللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، فرانتس کافکا و اورشلیم را دریافت کرده است.
مهم ترین آثار موراکامی عبارتند از:
تعقیب گوسفند وحشی، جنگل نوروژی ( بعضا چوب نروژی ترجمه شده است ) ، کافکا در کرانه و کشتن کمانداتور است.
داستان های او بعدها از سوی ادبیات ژاپن محکوم به غیرژاپنی بودن می شوند و مورد انتقاد قرار می گیرد و اغلب سرنوشت باور، سوررئالیستی و دارای تم تنهایی و ازخودبیگانگی است. استیون پول از روزنامه گاردین، موراکامی را به خاطر دستاوردها و آثارش او را در بین بزرگ ترین نویسندگان قرار داده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" در آسمان مصر که بودیم، یکهو ترس مهیبی به دلم چنگ انداخت که مبادا یکی دیگر اشتبا هاً کیف مرا برداشته باشد. هزار ها کیف سامسونت آبی نظیر این در دنیا بود. شاید به یونان برسم، کیف را وا کنم و آن را پر از لوازم یکی دیگر ببینم. نگرانی شدیدی سراپایم را درنوردید. اگر کیف گم شود، دیگر چیزی نیست که مرا به زندگی وصل کند ــ البته جز ایزومی. ناگهان حس کردم غیب شد ه ام. این احساس بسیار غریبی بود. کسی که در آن هواپیما نشسته بود، دیگر من نبودم. مغزم به اشتباه به بسته بندیی وصل شده بود که شبیه من بود. ذهنم سراپا آشفته بود. باید به ژاپن برمی گشتم و در جسم واقعی خودم حلول می کردم؛ اما اینجا در هواپیمای جت بر فراز مصر بودم و راه برگشتی نبود. حس می کردم این تن که موقتاً تخته بندش بودم، انگار از گچ است. اگر خود را می خاراندم، تکه تکه می ریخت. تنم بی اختیار بنا کرد به لرزیدن."
پروانه ي شب تاب
توني تاكيتاني
خرچنگ ها
گربه هاي آدمخوار
اتفاق، اتفاق، اتفاق
نفر هفتم
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد