×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
گمشده ای در پاییز

دانلود کتاب گمشده ای در پاییز

گمشده ای در پاییز
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : گمشده ای در پاییز

نویسنده : عارف علاپور

ناشر : رهام اندیشه

تعداد صفحات : 196 صفحه

شابک : 978-600-7151-31-0

تاریخ انتشار : 1393

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : PDF

قیمت پشت جلد : 40000 تومان

قیمت نسخه الکترونیک : 11000 تومان


معرفی کتاب

"گمشده ای در پاییز"
کتاب حاضر اثری از عارف علاپور می باشد که توسط انتشارات رهام اندیشه منتشر شده است.
مجموعه ی پیش رو داستانی در مورد پسری به نام افشین است که در 12 سالگی پدر و مادرش را از دست می دهد. افشین که دارای شخصیتی پاک و بدور از هر گونه فساد اخلاقی است در زندگی اش با مسائلی مواجه می شود که براش تازگی دارد و در این بین نیز عشق واقعی را نیز تجربه می کند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"من هيچی نگفتم و اومدم بیرون، ماشین رو روشن کردم و زدم به دل جاده، نمی دونستم کجا دارم میرم فقط دلم میخواست برم، می خواستم اونقدر سریع برم که این چیزایی که تو ذهنم بود جا نمونن اما بی فایده بود چون واقعیت بود؛ آواره خیابونا شده بودم، از اون خیابون می رفتم تو این خیابون، از این خیابون می رفتم تو اون خیابون؛ کلا نمی دونستم چیکار کنم، یه خورده که رفتم رسیدم به پمپ بنزین، چراغ بنزینم رو دیدم که روشنه، باک رو پر کردم  و یه گوشه پارک کردم، به ساعتم نگاه کردم؛ ساعت دو بامداد بود، با خودم فکرکردم که یه زنگ به احمد بزنم بگم نمی آم، اما آخه الان که دیر وقته؛ تو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد، شماره فریبا بود.
-الو
-تو هم نخوابیدی؟
-خوابم نمیبره.
-کجایی؟
-سرگردون خیابونا.
-نرفتی خونه؟
-نه
-می ترسی؟
-نمی دونم.
-ببین افشین ، تینا با غده تو سرش زیاد زنده نمی موند، عمل اشم یه ریسک بود، پرویز گفته بود که محاله خوب بشه، اما باز من اصرار داشتم که عمل کنه شاید خوب بشه."

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

کتاب های دیگر انتشارات رهام اندیشه

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
محمدرضا

رمان کوتاه و ایرانی از آقا علاپور، توصیه میکنم بخونید و لذت ببرید.

1400-10-19

برچسب ها