دانلود کتاب افسانه های کهن

معرفی کتاب

" افسانه های کهن "
کتاب افسانه های کهن از فضل‌الله مهتدی معروف به صبحی یا فضل‌الله مهتدی صبحی ( متولد سال 1276، درگذشت: ۱۳۴۱ در تهران) و از انتشارات ماه جان منتشر شده است
 قدیمی ترها یادشان می آید که صبحی صدایی گیرا و داستان های شیرینی داشت. وی اولین قصه گوی رادیو در برنامه قصه های ظهر جمعه بود
او شیوه خاص خودش را داشت و برای جذب شنوندگان با افزودن شاخ و برگ، قصه‌ای تازه می‌آفرید افسان های کهن نیز یکی از آثار زیبای اوست.

در بخشی از کتاب می خوانیم :
روزی بود، روزگاری بود، پشت حمام گودالی بود، گودال ناهمواری بود، مگسه زناشویی می‌کرد، وزغه آواز می‌خواند، ککه رقاصی می‌کرد، شپشه شولو می‌رفت، شاه خانم شفته می‌پخت، ماه خانم کوفته می‌پخت، باقرقره حلوا می‌داد. شغال آمد تماشا کند، افتاد و دندونش شکست.
گفت: وای دندونکم از درد دندون دلکم، اوسای دلاک را بگو، تا بکند دندونکم. دلاک به دالونش رسید، شفا به دندونش رسید.
چند نسخه هم از اهواز و شیراز فرستاده بودند که نزدیک به هم بود آن‌را هم برایتان نقل می‌کنم:
یکی بود، یکی نبود، آقا بیک نشسته بود، کک صرافی می‌کرد، خاله موش داریه می‌زد، شپشو لنگ می‌انداخت، میمونه پشتک می‌زد،
خرس اومد گذر کنه، افتید و دندونش شکست.
گفت: چه کنم چه کار کنم، یه وقه ( یکوقته ) گوشتی بار کنم،
اگر بخورم  خورده می‌شه،
اگر نخورم گنده می‌شه، خوراک سگ و گربه می‌شه.
در نسخه‌ شهر رضا این‌طور آمده است:
یکی بود، یکی نبود . . . ، پیر زنکه سماق می‌کوفت. با دسته چماق می‌کوفت. افتاد و دندونش شکست.
گفت: چه‌کنم؟ چه‌کار کنم؟"