دانلود کتاب اینترنت جواب نمی دهد

معرفی کتاب

"اینترنت پاسخ مسئله نیست..."
کتاب حاضر با عنوان اصلی (The internet is not the answer) اثری از آندرو کین می باشد که با ترجمه ای از فاطمه خونمری توسط انتشارات شکیب منتشر شده است.
اینترنت، بدان شکلی که مبلغانش وعده داده بودند، پاسخ مسئله است. همچنین طبق گفته‌ی ‌ایشان اینترنت خوبی را در بین مردم رواج می‌دهد و جلوی راه بدی سد می‌سازد و در نتیجه جهانی بازتر، آزادتر و تساوی‌طلب‌تر ایجاد می‌کند. به گفته‌ی این مبلغان که شامل میلیاردرهای سیلیکن ولی، بازاریان رسانه‌های اجتماعی و ایده‌آلیست‌های شبکه می‌شود، هرچه مردم بیشتری به اینترنت بپیوندند، ارزشش هم برای جامعه و هم برای کاربران آن بیشتر خواهد شد؛ بنابراین آن‌ها از اینترنت در قالب یک چرخه‌ی همواره مثبت که هر طرف آن تأثیر مثبتی یر طرف دیگر دارد، به‌عنوان یک موقعیت برد- برد اقتصادی‌فرهنگی برای میلیارد‌ها کاربرش یاد می‌کنند؛ اما امروز، همچنان که گستره‌ی اینترنت وسیع‌تر می‌شود و همه چیز و همه کس را در این سیاره به هم مرتبط می‌کند، بر همگان آشکار می‌گردد که این امر امیدی واهی بیش نبوده است. مبلغان چیزی را به ما عرضه می‌کنند که به آن در سیلیکن ولی «عرضه‌ی تحریف واقعیت» گفته می‌شود؛ تصویری که همه چیز هست مگر واقعیت. به جای یک موقعیت برد- برد، اینترنت در واقع مترادف با یک چرخه‌ی بازخورد منفی است که ما کاربران، قربانیان آنیم، نه ذی‌نفعانش. در واقع، اینترنت به جای اینکه پاسخ باشد، مسئله‌ی اصلی دنیای قرن بیست و یکمی و متصل به هم ماست. این کتاب که تحقیقات بسیاری از کارشناسان را جمع‌آوری کرده و بر اساس مواد و داده‌های دو کتاب قبلی‌ام شکل گرفته است توضیح می‌دهد که چرا و به چه خاطر؟
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"تنها جایی که فیسبوک با گوگل تفاوت دارد پافشاری اکثراٌ مذهبی اش است بر اهمیت اجتماعی شبکه. کرکپتریک توضیح می دهد که « فیسبوک بر روی یک اساس اجتماعی رادیکال بنیان گذاشته شده است_ که پوشش شفاف ناگزیر بر زندگی مدرن مستولی خواهد شد». برای مارک زاکربرگ شبکه به وسیله ی به اشتراک گذاری های گروهی ما از اطلاعات شخصی مان در یک دهکده ی بسیار روشن مک لوهانی، تعریف می شود. کرکپتریک می گوید: مک لوهان «در کمپانی یک شخص محبوب بود» چرا که «او پیدایش و گسترش پلتفرم ارتباطی جهانی که سیاره را متحد و یکپارچه کند را پیش بینی کرده بود.»92 زاکربرگ زمانی که می گوید اینترنت «فقط یک جریان عظیم اطلاعات است در واقع همفکری خودش با مک لوهان را نشان می دهد. اینترنت تقریباً جریان ذهنی و ارتباطی همه انسان هاست و محصولاتی که ما می سازیم تنها نگرشی متفاوت است از همان جریان».93 یک پروژه ی بدشگون فیسبوک در سال 2009 پروژه ی فهرست خوشحالی ناخالص بود، یک تلاش استفاده گرایانه کلاسیک برای اندازه گیری و سنجش حالت روحی کاربران با تحلیل کلمات و عباراتی که آن ها روی صفحه ی فیسبوک خود منتشر می کنند. پروژه ی دیگر حتی بسیار ترسناک تر بود. پروژه ی تحقیقی کمپانی در سال 2012 که نیوزفیدهای 700000 کاربر فیسبوک را عوض کردند تا روی تغییر حالت روحی آن ها تحقیق کنند."