کتاب تفحص

مقدمه
چگونه شهدا پیدا می شوند
شناسایی شهید
بعد از یافتن شهدا
خاطرات
اولین تبادل
انگشت و انگشتر
شهید خفته در برانكارد
پیكر شهدا زیر سنگر بتونی دشمن
طلب علم حتی در جنگ
شهید بر روی مین منور...
نوجوان شهید
نیّت ها باید پاك باشد
اینجا شهیدی خفته است
خوابی كه «زیاد بستری» دید
وقتی او نخواهد
مین مسخره
مین هایی كه نمی دیدم
اگر غیرت داشتی...
عكاس و مین والمری
ادای احترام به والمری
زیر پایت را نگاه كن
سیروس صادقی رفت روی مین
پای علیجانی هم پرید
كسی صدا می زند
اندام كامل یك شهید
داستان كبوتر و شهید
تنها در برابر دوشكا
نمی دانم چرا باید اینجا را كند...
نشانی برای هشت سال بعد
شهیدی كه همه را كلافه كرده بود
دستخط خودشه
آن پیرمرد سالخورده
كنار جنازه ی عراقی
ثمره ی زیارت عاشورا
جرعه ای به نیت شفا
جرعه ای آب زلال
روزهای آخر
شهیدِ امام رضا(ع)
فداكاری بسیجی
شهادت شاهدی و غلامی
شهادت سید علی موسوی و علیرضا حیدری
حیدری، سرباز مخلص تفحص
پس از دوازده سال...
خودشان كه بخواهند
سجده ی ابدی
مظلومیت پنهان
زمزم
تفسیر اشك و لبخند
سفر با پاهای خسته
انگشت و انگشتر
افطار با قمقمه ی شهید
بترس از مین والمری
دیگر بس است
مرا كه خاك كردند...
جرعه ی اعجاز
رویش شقایق ها
هیچ اثری از آنها نماند!
در میعادگاه باغ 9
گودال قتلگاه
عباس كه رفت...
فكّه دیگر جای من نیست!
وقتی مین والمری گُل كرد
غلامی را كه دیدم...
فكه یا مكه
وعده ی دیدار، فكه 112
آوینی هم رفتنی شد
قاسم در فكه شهید شد
محمدرضا نقوی، بچه ی جهرم
راز عبدالله
پاهای عبدالرحیم
التماس سید وحید به شهدا
آری! این پسر من است
تصاویر