"توپ قلقلی" کتاب حاضر اثری از لی سانگ کیو می باشد که با ترجمه ای از مرجان رزمی توسط انتشارات دانی به چاپ رسیده است و با صدای مهرانه امروانی و محمد طالشیان، توسط انتشارات آوارسا منتشر شده است. روزی روزگاری خرس کوچولویی در جنگلی سرسبز و زیبا زندگی میکرد. خرس کوچولو یک توپ قلقلی زرد داشت که هر روز با آن بازی میکرد. یک روز که خرس کوچولو مثل همیشه مشغول بازی با توپش بود، توپ قل خورد و از او دور شد. خرس کوچولو هم به دنبال توپ دوید تا آن را بگیرد. توپ قِل خورد و قل خورد و کنار درختی که میمون کوچولو روی آن نشسته بود ایستاد. میمون که مشغول خوردن موز بود با دیدن خرس کوچولو لبخندی زد و پرسید: آیا من و حیوانات دیگر هم میتوانیم با توپ تو بازی کنیم؟ در این داستان کودک می آموزد که دوستان خوب چه نعمت بزرگی هستند.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.