دانلود کتاب جهان تیغ

معرفی کتاب

" افسانه های خراسان " / جهان تیغ
این نوشته جلد ششم از مجموعه افسانه های خراسان با عنوان جهان تیغ اثر حمیدرضا خزاعی و از انتشارات ماه جان می باشد.
این اثر برای همه سنین قابل استفاده است  و برخی از مشهورترین افسانه های شهرستان تایباد در شرق خراسان و ایران در آن گنجانده شده و شامل شانزده افسانه می باشد و یک "یاد " که شرح حال مختصری از نگارنده در آن آورده شده.
 در بخشی از کتاب می خوانیم :
"یکی‌ بود، یکی‌ نبود، غیر از خدا هیچ‌کس‌ نبود. رسول‌ خانی‌ بود که ‌معامله‌گری‌ می‌کرد. از این‌ قلعه‌ به‌آن‌ قلعه‌. از این‌ شهر به‌آن‌ شهر. همه‌جا بود و هیچ‌ جا نبود. روزی‌ از روزها که‌ رفته‌ بود تا اسبش‌ را در دهان‌ کاریز آب‌ بدهد سه‌تا زن‌ در دهان‌ کاریز نشسته‌ بودند تا کوزه‌هایشان‌ را آب‌ کنند. رسول‌ خان‌ در پناه‌ بود و زن‌ها او را نمی‌دیدند. زن‌ها با (خدی‌ xeday  ) با هم ‌صحبت‌ می‌کردند.
« امان‌ از دست‌ مردها »
« ای‌ دده‌ جان‌ چه‌ کار خوب‌ بکنم‌، چه‌ کار بد. خیر ندیده‌ فقط بلد است‌ بزند. »
دختری‌ که‌ دورتر از دوتا زن‌ نشسته‌ بود گفت‌: «اگر به‌آه‌ دل‌ مردهایتان‌ باشید، برای‌ چی‌ شما را بزنند. »
« عروس‌ که‌ شدی‌ سلامت‌ می‌کنم‌ »
دختر کوزه‌اش‌ را آب‌ کرد و رفت‌. رسول‌ خان‌ از دوتا زن‌ پرسید: «ای‌دختر کی‌ بود؟ »
« دختر فلانه‌ مطرب‌ »"