کتاب خنده در حیات

"خنده در حیات"
کتاب حاضر اثری از اسماعیل علیان می باشد که توسط انتشارات رسانه اردیبهشت منتشر شده است.
مقدمه ای از شاعر اسماعیل علیان: در مولوی متولد شدم می خواستم شاعری پیشه ام باشد وقتی انشایم را خواندم معلم بلند بلند خندید نمی دانم چرا از دماوند برخاستم خودم را در فردوسی پیدا کردم امام حسین را خوب نمی شناختم در راه انقلاب شوفرها فریاد می زدند آزادی کاری نداشتم آن جا گدایی با چشمانی در کف دستش نگاهم می کرد سهروردی کجاست؟ راهی شدیم اشراق خیلی دور نبود از همان راهی که آمده بودم چه حیرت آبادی!
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"آرامشم با چشم بیدار تو هم خواب است
امشب دل دریای من آرام و بی تاب است
آبادی ام را باز پیدا کرده ام با تو
پشت نفس های زلالت، آیت آب است
خشکیده چشم ماه بر دامان مهتابی
گل های باران خورده ام، سیراب مهتاب است
با حرف های تازه بوی نان و ریحان را
در سفره ام بگذار وقتی باد در خواب است
با شب نمای صبح از مهتاب خواهم گفت
از شب که در چشمان بیدار تو در خواب است"