دانلود کتابهای خورخه لوئیس بورخس

چکیده

خورخه فرانسیسکو ایسیدورو لوئیس بورخس آسودو (به اسپانیایی: Jorge Luis Borges) نویسنده ، مقاله نویس ، شاعر و مترجم داستان کوتاه آرژانتینی و چهره اصلی ادبیات اسپانیایی زبان و جهانی بود. آثار بورخس به ادبیات فلسفی و ژانر فانتزی کمک کرده و برخی از منتقدان آنها را به عنوان آغاز جنبش رئالیسم جادویی در ادبیات آمریکای لاتین قرن بیستم ارزیابی کرده اند. او در شعرهای متأخر خود با شخصیت های فرهنگی مانند اسپینوزا ، کامس و ویرجیل گفتگو می کند. از آثار معروف او می توان به بیوه چینگ، دزد دریایی، الف و چند داستان دیگر، ویرانه های مدور، کتابخانه بابل و اطلس را نام برد.

زندگی نامه خورخه لوئیس بورخس

«خورخه لوئیس بورخس» با نام کامل «خورخه فرانسیسکو ایسیدور لوئیس بورخس آسودو» نویسنده و شاعر آرژانتینی است که سال ۱۸۹۹ در محله پالرو شهر بوینس آیرس به دنیا آمد. وی کودکی اش را در محله پالرمو گذراند. پالرمو به محله چاقوکش ها معروف است. محله ای که اغلب مردم آن از طبقه فرودست جامعه هستند و بورخس، در ابتدای کار نویسندگی علاقه ای به نوشتن درباره آنجا نداشت. بورخس در کودکی تحت تاثیر جو حاکم بر محیط خانه و خانواده، شدیدا به ادبیات علاقه مند می شود. او به خاطر نوشتن داستان های کوتاه مشهور است. داستان های بورخس انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد می کنند. بسیاری از منتقدین ادبی، از بورخس به عنوان یک نویسنده پست مدرن یاد می کنند. بورخس هیچ گاه در زندگی به نوشتن گونه ادبی رمان علاقه نشان نداد.

بورخس تحصیلات را تا سن ۱۱ سالگی در منزل ادامه داد و دو زبان انگلیسی و اسپانیایی را فرا گرفت. وی در سال ۱۹۱۴ به همراه خانواده به ژنو مهاجرت کرد. گفته می شود دلیل مهاجرت وی، کاهش بینایی پدر و یافتن راهی برای درمان او بوده است. بورخس در سویییس به مدرسه رفت و زبان های آلمانی و فرانسوی را فرا گرفت. پس از ۷ سال خانواده بورخس به بوینس آیرس بازگشتند. زمانی که بورخس ۲۴ ساله شد، اولین دفتر شعر خود را با عنوان «شور بوینس آیرس» منتشر کرد.

وی تا سال ۱۹۳۰ سه مجموعه شعر و سه مجموعه مقاله منتشر کرد. اما تمام آثار داستانی را در سال های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۹ منتشر کرد. شهرت بورخس بیشتر بخاطر داستان های کوتاه او است. او بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد اما هیچ گاه موفق به دریافت این جایزه نشد اما او دارنده جایزه ملی ادبیات آرژانتین است. 

او در دوران جوانی به عنوان کارمند کتابخانه مشغول به کار شد و پس ار مدت ها به عنوان مدیر کتابخانه ملی آرژانتین منصوب شد. در همین دوران بورخس به عنوان استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه بوینس آیرس تدریس می کرد.

بورخس در یکی از مصاحبه ها اظهر کرد که تاریخ آرژانتین در خون او بوده است. او به قصه های اجداد خود که دلاورانه در راه استقلال کشور جنگیده بودند، بزرگ شد. از نخستین اشعار بورخس هویداست که بن مایه نوشته های او از این باور مایه گرفته است که حفظ و انعکاس فرهنگ و آداب کریولوس ها ( آرژانتینی هایی که ریشه اسپانیایی داشتند) می تواند احساس هویت ارزشمند را به کشور او بدهد.

بورخس با آن که در ابتدای راه نویسندگی علاقه ای به نوشتن درباره زادگاهش نداشت اما در ادامه راه به نوشتن درباره زادگاهش روی آورد. او در بسیاری از داستان های خود، به سبک زندگی گاچوهای(گاوچرانان دورگه ی اسپانیایی-سرخ پوست آمریکای لاتین ) آرژانتینی می پردازد. شیوه بدوی زندگی، کنار آمدن با قتل، کشتار و بریدن سر یکدیگر، نگاه ابزاری به زن و جریان ساده زندگی روستایی را می توان در داستان های بورخس مشاهده کرد. بورخس با تاکید بر موقعیت می نویسد و اغلب شخصیت های داستان های مختلف، به یکدیگر شباهت دارند.

بورخس با تمرکز بر واقع نمایی و باورپذیری اعتماد خواننده را جلب می کند. وی مکان و زمان ماجرا را بیان می کند و تمام مشاهدات مستقیم خود را در در آثارش ذکر می کند. بورخس با تکنیک های منحصر به فرد خود، تخیل خواننده را تسلیم خود می کند. وی ماجراها و رویدادها را در کمال خونسردی و بی تفاوتی راوی تعریف می کند. شیوه های نگارش بورخس بیش از آن که به تکنیک استوار باشد، بر دیدگاه فلسفی وی استوار است.

دانش زیاد بورخس در داستان های او نمایان است. طوری که در اکثر داستان ها با ارجاعات فرامتنی فراوان به اسطوره ها، کتاب ها و اسامی دانش و اطلاعات وسیع خود را به نمایش می گذارد. برخی منتقدان با نگاه بر همین ویژگی، داستان های بورخس را تلفیقی از داستان-مقاله، داستان-گزارش، داستان-مردم شناسی و... می دانند.

بورخس در ابتدا بیشتر به سرودن شعر و نوشتن مقاله می پرداخت اما زمانی که تصادف کرد، تصمیم گرفت در دوران نقاهت دست به کار جدیدی بزند تا در صورت شکست، روحیه اش چندان خراب نشود. او به نوشتن داستان های کوتاه روی آورد و از هیمن طریق نیز به شهرت دست یافت.

 

بورخس نیز همچون پدرش در جوانی کم بینا شد و در اواخر عمر بینایی خود را از دست داد. این اتفاق باعث شد که از شعر آزاد به سمت سرودن شعر کلاسیک برود. زیرا شعر کلاسیک وزن دارد و به خاطر سپردن قالب های شعر منظم، ساده تر از به خاطر سپردن اشعار در سبک آزاد است.

وی دو بار ازدواج کرد. او در سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ با السا هلنا آستته میان زندگی می کرد و پس از جدایی از او با ماریا کوداما زندگی خود را می گذراند. وی پیش از مرگ کاملا نابینا شد و در زمان تصدی بر کتابخانه ملی آرژانتین کاملا نابینا بود. بورخس در 14 ژوئن 1986 ، در سن 86 سالگی ، در ژنو بر اثر سرطان کبد درگذشت.

 

جملات زیبای خورخه لوئیس بورخس :

• هميشه حرفي را بزن که بتواني بنويسي، چيزي را بنويس که بتواني امضايش کني وچيزي را امضا کن که بتواني پايش بايستي.
• به کساني که خوبي ديگران را بي ارزش يا از روي توقع مي دانند، خوبي نکن و اگر خوبي کردي انتظار قدرداني نداشته باش.
• هرگز براي عاشق شدن دنبال باران و بابونه نباش، گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که زندگيت را روشن مي کند.

 

ویکی پدیای خورخه لوئیس بورخس

https://en.wikipedia.org/wiki/Jorge_Luis_Borges

 

آثار و کتاب های خورخه لوئیس بورخس :

• الف (مجموعه داستان)  The Aleph
• ویرانه های مدور Circular ruins
• کتابخانه ی بابل The Library Babel
• اطلس Atlas
• هزارتو های بورخس The Garden of Forking Paths
• کتاب موجودات خیالی Fictions
• اولریکا و چند داستان دیگر Ulrikke
• نامه های پر تب و تاب Glowing letters
• حافظه ی شکسپیر Shakespeare's Memory
• شش مسئله برای دن ایسیدرو پارودی Six Problems for Don Isidro Parodi
• برگزیده اشعار Selected Oiems

---

 

آثار خورخه لوئیس بورخس که در کتابچین موجود است

1. کتاب بیوه چینگ، دزد دریایی