×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
خورشید که غرق نمی شود

دانلود کتاب خورشید که غرق نمی شود

خورشید که غرق نمی شود
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : خورشید که غرق نمی شود

نویسنده : فائضه غفارحدادی

ناشر : 31عاشورا

تعداد صفحات : 194 صفحه

شابک : 978-600-5902-64-8

تاریخ انتشار : 1396

رده بندی دیویی : 8فا3/62

دسته بندی : زندگینامه و خاطرات , رمان های ایرانی, جنگ تحمیلی و دفاع مقدس, شهدا, داستان و رمان مذهبی

نوع کتاب : PDF

قیمت نسخه الکترونیک : 12000 تومان


معرفی کتاب

"خورشید که غرق نمی شود"
کتاب حاضر اثری از فائضه غفار حدادی می باشد که توسط انتشارات عاشورا منتشر شده است.
 هر جای دنیا بگویید که من کتابی خوانده ام از زندگی یک پسر هجده ساله معاصر، تعجب می کنند. هجده سال مگر چقدر است که شخصی در آن چه بکند که ارزش کتاب نوشتن و ماندگار شدن داشته باشد؟ هجده ساله های دنیا همیشه چه کرده اند؟ هجده ساله های این روزهای اطراف خودمان چه؟ این کتاب داستان زندگی یکی از همین آدم های عجیب است. کسی که بلد بوده قاعده معمول زمان را به هم بریزد و در هجده سالگی بیشتر از عرفای بزرگ خانقاه ها و مجتهدین کهن سال حوزه های علمیه از زندگی درک و شهود داشته باشد. آنقدر که وصیت نامه و یادداشت های روزانه اش هر مدعی فهم و کمالات و ایمانی را به فکر بیندازد که مگر این آدم چند سالش بوده؟
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"محمد کاپشن کره ای قشنگی داشت که رسول عاشقش بود. چند بار خواسته بود حتی برای یک بار هم که شده آن را بپوشد، اما محمد اجازه نداده بود. این رفتارش خیلی متفاوت بود با وقتی که یک ساعت سیکو اتوماتیک خریده بود و رسول از آن خوشش آمده بود. ساعت از آن هایی بود که نیاز به کوک کردن نداشت و با حرکت دست کوک می شد. محمد بلافاصله پرسیده بود: "خوشت اومده؟ " و رسول هم با ذوق گفته بود "آره خیلی قشنگه." محمد بلافاصله ساعت را از مچش باز کرده و به دست رسول بسته بود."

 

فهرست مطالب

والفجر و یک عملیات مادرانه

آرزوهای بابا و زحمت های آبا

آب و سرما و شلغم و راز و نیاز

رفت و آمد، زخم و دلبری

انتقال و آمادگی و مرغ و پلو

دل کندن و رسیدن میوه کال

شب، آب، دشمن و خورشیدی که غرق نمی شود

کنکور و لباس دامادی و دانشگاه امام حسین

عکس ها

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
محمدرضا

زیاد جالب نبود

1400-12-22

برچسب ها